هم مداح بود، هم فرمانده!
سفارش کرده بود روی سنگِ قبرش بنویسند
یازهرا..!
اینقدر رابطهاش با حضرتِ مادر قوی بود
که مثل بیبی شهید شد
خمپاره که خورد به سنگرش،
بچهها رفتند بالا سرش
دیدند خمپاره خورده به پهلویِ سمت چپش..!
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
🌷 از منطقهی عملیاتی که برمیگشتیم، یک نفر نظرمان را جلب کرد. او، فشنگهایی را که روی زمین ریخته شده بود، جمع میکرد و داخل سطلی که در دست داشت، میریخت. تعجب کردیم؛ چون در اوضاعی که بچهها حتی یک تانک عراقی را نادیده میگرفتند و سلاحهای زیادی را که در اطراف ریخته شده بود رها کرده بودند او داشت فشنگها را جمع میکرد! جلوتر رفتیم؛ حسن باقری بود. وقتی متوجه نگاههای متعجب ما شد، رو به ما کرد و گفت: حیف است اینها روی زمین بماند. باید ضد صاحبانش به کار گرفته شود.
#شهید_حسن_باقری
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#شهید #مهدی_باکری
بعد از شهادت حمید باکری در عملیات خیبر، به علت روابط نزدیکی که بچههای اطلاعات با فرماندهی لشکر داشتند، تصمیم گرفته بودیم در حضور آقا مهدی از به کار بردن اسم حمید خودداری کنیم و برای صدا کردن برادرانی که اسمشان حمید بود، از کلماتی چون اخوی، برادر، یا از نام خانوادگیشان استفاده میکردیم. آن روز، یکی از تیمهای واحد برای ماموریتی حساس به جلو رفته و هنوز برنگشته بود. حمید قلعهای و حمید اللهیاری هم جزء این تیم بودند. هر وقت تیمهای شناسایی دیر میکردند، جلوتر از همه، آقا مهدی میرفت و کنار پد بالای سنگر میایستاد و منتظر میشد. از دور که نگاه میکردی، مدام لبهایش تکان میخورد، و نزدیک که میشدی، میتوانستی ذکری را که زیر لب زمزمه میکرد، بشنوی:
_لا حول و لا قوة الا بالله...
این بار هم آقا مهدی و بعضی از بچههای واحد در کنارهی پد به انتظار ایستاده بودند. آفتاب در دوردست هور در حال غروب بود که بلمهای گمشده از دور پیدا شدند. به محض دیدن آنها، از شادی فریاد زدم "حمید..حمید...." و به طرفشان دویدم.
هنوز حالوهوای استقبال بچهها فروکش نکرده بود که متوجه آقا مهدی شدم؛ به دوردست جزیرهی جنوبی که جنازهی حمید آقا را به امانت داشت، خیره شده بود. همهی توجه بچهها، به آقا مهدی بود. بعضی هم با عصبانیت نگاهم میکردند.
دوباره یاد حمید در ذهن برادرش جان گرفته بود. نگاه منتظری که به فراسوی افق خیره مانده بود، از روابط معنوی دو برادر حکایت میکرد. جنازهی برادر به خاک افتاده بود و برادری که میتوانست دستور دهد تا جنازه را به عقب منتقل کنند، تنها گفته بود:
_اول، جنازهی بقیهی شهدا؛ بعد، جنازهی حمید!
چند لحظهای بیشتر طول نکشید، و دوباره اوضاع به حال عادی بازگشت؛ ولی چیزی مثل خوره مرا از درون میخورد. این من بودم که عهد جمعی را شکسته و موجب ملال خاطر عزیزی شده بودم که هر روز گامی بلند رو به وصال حق برمیداشت. تصمیم گرفتم پیش آقا مهدی بروم و عذرخواهی کنم: _ آقا مهدی، میدانید... یعنی، ما عشق شما را به حمید آقا میدانیم... راضی نمیشدیم شما ناراحت شوید... به خدا...
تبسم لطیفی، چهرهی گرفتهاش را روشن کرد؛ تبسمی که بعد از عملیات خیبر و شهادت عدهای از سرداران لشکر کمتر دیده شده بود. در حالی که دست بر شانهام مینهاد، گفت: الله بندهسی، مدتیست متوجه شدهام شما رعایت حال مرا میکنید؛ ولی شماها هر یک برای من مانند حمید هستید و بوی او را میدهید... حمید، سربازی بیش برای اسلام و امام نبود... دعا کنید همهی ما پیرو راهی باشیم که حمید برای آن و حفظ ارزشهای آن شهید شد.
به نقل از کتاب #خداحافظ_سردار
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
#به_یاد_تمام_شهدا_و_امام_شهدا_و_شهدای_امنیت و شهید مهران شوری زاده
🕊 زیارت نامه شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرجَهُمْ
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
#زیارت_حضرت_زهرا (س )در روز یکشنبه
🌹السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً، أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَىٰ مَا أَتىٰ بِهِ أَبُوكِ وَوَصِيُّهُ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِما، وَأَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلّا أَلْحَقْتِنِى بِتَصْدِيقِى لَهُمَا، لِتُسَرَّ نَفْسِى، فَاشْهَدِى أَنِّى ظاهِرٌ بِوَلَايَتِكِ وَوَِلايَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ.
🌹سلام بر تو ای آزموده شده، آنکهy تو را آفرید آزمودت، پس تو را به آنچه آزمود شکیبا یافت، من از صمیم قلب به تو ایمان دارم و بر آنچه پدر بزرگوارت و جانشینش (درود خدا بر آن دو باد) آوردند بردبارم و از تو میخواهم ازآنجاکه مؤمن به تو هستم مرا به گروندگان آن دو ملحق سازی تا دلشاد گردم، پس گواه باش که همانا من تنها به ولایت تو و ولایت اهلبیتت (که درود خدا بر همه آنان باد) پیروز شدم.
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
زیبا ترین دلتنگی
دلتنگ بودن برای توست
و تلخ ترین آن
دلتنگ ماندن برای تویی که می دانم
دیگر ندارمت …
#راز و نیاز خواهر
#سالگردشهادت
#شهید_مهران_شوری_زاده
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرجَهُمْ
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
4.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پسر ره گت ها کردمه زار و زار مار بمیره مار مار بمیره
یک شو دشمن وره دوسته رگبار مار بمیره مار مار بمیره( مادر بمیره)
#مویه مادر شهید به زبان مازنی
#شهید_مهران_شوری_زاده
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرجَهُمْ
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
کانال شهید والامقام،اسوه ولایت وشهادت،شهیدمدافع امنیت ،شهید مهران شوری زاده (شاهرودی) در نظر دارد به همت شما رهجویان راه شهادت امروز تا فردا که سالروز شهادت این شهید می باشد ختم قرآن برگزار نماید و ثوابش را به روح مطهر و ملکوتی همه ی شهدا خصوصاً شهید مهران شوری زاده و همرزم شهیدش شهید محسن کیخوایی و در رأس آن تعجیل در فرج آقا امام زمان عج هدیه نماید.لذا آن دسته از عزیزانی که تمایل به شرکت در قرائت قرآن دارند نسبت به اعلام جزئ مورد نظر در پی وی اقدام نمایند.
اجرتان با سید الشهدا🙏🙏
جزئ1 خانواده محترم شهید شوری زاده زابل 🌹
جزئ2 خانواده محترم شهید شوری زاده زابل🌹
جزئ3 خانواده محترم شهید شوری زاده زابل🌹
جزئ4 خانواده محترم شهید شوری زاده زابل🌹
جزئ5 خانواده محترم شهید شوری زاده زابل🌹
جزئ6 خانواده محترم شهید شوری زاده زابل🌹
جزئ7 خانواده محترم شهید شوری زاده بوشهر🌹
جزئ8 خانواده محترم شهید شوری زاده بوشهر🌹
جزئ9 خانواده محترم شهید شوری زاده بوشهر🌹
جزئ10 خانم باکویی از ساری 🌹
جزئ11 خانم مهدیان بوشهر 🌹
جزئ12 خانم خاوران بوشهر🌹
جزئ13 خانم حسینی بوشهر🌹
جزئ14 خانواده محترم شهید شوری زاده زابل 🌹
جزئ15 خانواده محترم شهید شوری زاده زابل 🌹
جزئ16 خانم باکویی از ساری 🌹
جزئ17 خانم باکویی از ساری 🌹
جزئ18 خانم دهقان از بوشهر
جزئ19 خانم باکویی از ساری 🌹
جزئ20 خانم احمدی از ساری 🌹
جزئ21 دوستان شهید🌹
جزئ22 دوستان شهید🌹
جزئ23 دوستان شهید🌹
جزئ24 دوستان شهید🌹
جزئ25 دوستان شهید🌹
جزئ26 خانم باکویی از ساری 🌹
جزئ27 خانم باکویی از ساری 🌹
جزئ28 خانم باکویی از ساری🌹
جزئ29 دوستان شهید🌹
جزئ30 خانم مهدیان بوشهر 🌹
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
کانال شهید مهران شوری زاده
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
مغرور بودم
به حضورت ...
به مهربانیت ...
به صدایت در نا امیدی هایم ...
وحال ..
باز مغرورم
به عکس روبان خورده مشکی ات
که همچنان
از مهربانیت
دیوار به آن تکیه کرده است
#مهربان _ دایی
#کوه _ غرور _ و _ افتخارم
دومین _ سالگرد
# ۴ _ دی _ ماه
# سرباز _ گمنام _ امام _ زمان (عج)
#شهید _ مهران _ شوری _ زاده
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
عکست را درآغوش میگیرم
وبه یاد تمام خوبی هایت اشک میریزم
عکست را در آغوش میگیرم
وهمه حسرت های مانده در دلم را برایت میگویم
به عکست نگاه میکنم و اشک میریزم
همان عکسی که پیر نمیشود
ولی پیرم میکند جان خواهر
#دلتنگی
#دومین _ سالگرد
# ۴ _ دی _ ماه
#سرباز _ گمنام _ امام _ زمان (عج)
#شهید _ مهران _ شوری _ زاده
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh