eitaa logo
شَهید♡اَݼمَد مَشلَب♡
861 دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
15 فایل
『بسم‌اللھ‌ِ‌الذۍخلق‌‌الشہید :)』 شہادت، پادشـاھِ مرگ‌ هـاست..، کھ از سلسلھ‌‌ۍِ اولیـاۍ الهـے بھ عزیز دردانہ‌هاۍِ خدا ارث می‌رسد ꧇) وسواسی باشید در انتخابِ کتابی که می‌خوانید فیلمی که می‌بینید آدمی که با آن معاشرت می‌کنید موضوعی که به آن فکر می‌کنید!!
مشاهده در ایتا
دانلود
شَهید♡اَݼمَد مَشلَب♡
📚خاطرات #شھیدمدافع‌حرم_احمد_مشلب راوے: #سلام_بدرالدین{مادر شھید} #تولد_و_کودکے قسمت دوم: امام صادق
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} قسمت اول: بسیار ڪوشا بود و ثروت باعث نشد ڪہ تن پرور و تنبل باشد. خیلے خوب درس خواند و دیپلمش را گرفت و با رتبہ7 وارد "مَعہَد" شد ڪہ در واقع نوعے دانشگاه در لبنان است. دانشجوے نمونہ دانشڪده "امجاد" بود و توانست با ڪسب بہترین نمرات در رشتہ فناورے اطلاعات{IT} فارغ‌التحصیل شود. او اعتقاد داشت ڪہ مسلمان واقعے ڪسے است ڪہ در یڪ دست ڪتاب بہ نماد تحصیلِ دین و علم و در دست دیگر، سلاح بہ نماد مجاهدت داشتہ باشد. رشد و تعالے در تحصیل و مجاهدت مدیون همین تفڪر بےنظیر بود. با توجہ بہ حجم بالاے ڪارے و تحصیلے گاهے ڪتب مذهبے نیز مطالعہ مےڪرد و هرگز اجازه نمےداد وقتش بہ بطالت بگذرد. ✍🏻| بانوےمحجبـه 🕊 📖 نویسنده: ! |ڪانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱| ✅ @AHMADMASHLAB1995
شَهید♡اَݼمَد مَشلَب♡
📚خاطرات #شھیدمدافع‌حرم_احمد_مشلب راوے: #سلام_بدرالدین{مادر شھید} #تحصیل_و_ڪار قسمت اول: #احمـد بسی
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} قسمت دوم: بہ واسطہ‌ے پشتوانہ‌ے مالے خانوادگے، اوضاع بسیار خوبے داشت و اگر تا آخر عمر فقط پول خرج مےڪرد بازهم نیازے بہ ڪسب درآمد نداشت. اما از آنجا ڪہ اهل ڪار و تلاش بود و مثل خیلے از ثروتمندان نبود ڪہ بہ فڪر ڪسب و ڪار نباشد. لذا در ڪنار تحصیل، بہ مصداق حدیث پیامبر مڪرم اسلام حضرت محمد{صل‌اللہ‌} ڪہ مےفرمایند: «ڪار ڪردن براے ڪسب مال حلال، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است» |جامع‌الاخبار،صفحہ389| ڪار و تلاش مےڪرد. او یڪ فروشگاه مواد غذایے داشت و در آنجا مثل سایر مردم بہ ڪسب روزے حلال مشغول بود. مےخواست براے ارتقاء فروشگاه، آن را بہ نقطہ‌ے دیگرے انتقال دهد و مجبود شد آن را تعطیل ڪند. مجاهدت در راه خدا مجال نداد تا فروشگاه جدید را افتتاح ڪند. در اوقات فراغت با دوستان خود ڪہ همہ شبیہ بہ خودش مومن و با اخلاق بودند وقت صرف مےڪرد و با آن ها خیلے خوش مےگذراند. مثل همہ‌ے جوان ها بیرون مےرفت، بیرون شام مےخورد، فوتبال خیلے بازے مےڪرد و بہ آن بسیار علاقہ داشت. ✍🏻| بانوےمحجبـه 🕊 📖 نویسنده: ! |ڪانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱| ✅ @AHMADMASHLAB1995
شَهید♡اَݼمَد مَشلَب♡
📚خاطرات #شھیدمدافع‌حرم_احمد_مشلب راوے: #سلام_بدرالدین{مادر شھید} #علاقہ_بہ_خانواده قسمت اول: #احمـ
و طورے بہ هم وابستہ بودند ڪہ طاقت دورے یڪدیگر را نداشتند و علاقہ‌ے آن ها بہ هم حد و اندازه نداشت. خواهر‌هاے نا‌تنےاش و را نیز بسیار دوست داشت و ارتباط صمیمانہ‌اے بین آن ها ایجاد شده بود. ✍🏻| بانوےمحجبـه 🕊 📖 نویسنده: ! |ڪانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱| ✅ @AHMADMASHLAB1995
📚خاطرات راوے: {خواهر شھید} قسمت دوم: معرفت، ڪلید قرب بہ خدا بود و این معرفت او را بہ سمت جہاد سوق مےداد. در جہاد نیز الگوے برتر بود و همیشہ در مورد شہادت حرف مےزد. حضور در سوریہ اخلاق و رفتار او را بہ شدت تحت تاثیر قرار داده بود و یڪ نورانیت خاصے در صورتش دیده مےشد. احساسے حماسے در وجودش موج مےزد و هربار ڪہ مےخواست براے رفتن خداحافظے ڪند، سر از پاے نمیشناخت. موقع رفتن خوشحال و زمانے ڪہ بر مےگشت شاداب بود. حضور در سوریہ روحش را جلا مےداد و روز بہ روز این حضور او را بہ ملکوت نزدیڪ‌تر مےڪرد و هرگز از اتفاقاتے ڪہ آنجا مےافتاد حرفے نمےزد. ایامے ڪہ مشغول دفاع از حرم بود، با ما زیاد تماس مےگرفت و برایمان نامہ مےنوشت. ذوق و شوق در نوشتہ هایش موج مےزد و معلوم بود ڪہ حسابے آنجا بہ او خوش مےگذرد. دفاع از حریم اهل‌بیت و اشتیاق مجاهدت برایش لذتے داشت ڪہ آن را با هیچ چیز عوض نمےڪرد. ✍🏻| بانوےمحجبـه 🕊 📖 نویسنده: ! |ڪانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱| ✅ @AHMADMASHLAB1995
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین مادر شهید قسمت اول: من ۳۰ مارس سال ۱۹۷۷ (۲۹اسفند ۱۳۵۵)در شهر نبطیه به دنیا آمدم نبطیه شهری شیعه نشین در جنوب لبنان است. خانواده ی من شیعه و بسیار مذهبی بودند ما التزام زیادی به اسلام و به ویژه حزب الله داشته و داریم. اهمیت به این حزب اسلامی شیعه در خانواده ی ما موج می زد از زمانی که خدمت داشتم در برنامه های اجتماعی و فرهنگی حزب الله فعالیت داشتم در ۱۶سالگی ازدواج کردم همسرم نیز مذهبی بوده و مانند من و خانواده ام هوادار و پیرو حزب الله بود ما در منزل شخصی خود زندگی میکردیم و زندگی راحت ومرفهی داشتیم مدتی بعد از ازدواج باردار شدم و ۳۱آگوست سال ۱۹۹۵میلادی (۹شهریور ۱۳۷۴)زندگی شیرین ما با تولد اولین فرزندم زیباتر و جذاب تر شد همسرم به عشق پیامبر مکرم اسلام نامش را گذاشت پ ن:عکس بالا تصویر خردسالی شهید احمد مشلب است ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) قسمت دوم: امام صادق (ع)می فرمایند:"ثروت از آن خداست و او آن را نزد بندگان خود امانت گذاشته و دستور داده است که از آن در حد متعارف خود بخورند و بیاشامند ولباس تهیه کنند وازدواج کنند وبرای سواری از آن استفاده کنند و بابقیه آن به مومنان نیازمند کمک کنند."(بحار الانوار جلد۱۰۳ صفحه۱۶) در یک خانواده ی ثروتمند متولد شده و بزرگ شد. این ثروت ارثی بود که از خاندان مان به ما رسیده بود.اما همان طور که امام معصوم (ع)می فرمایند:همه ی ثروت ها از آن خداست چون احمد اولین فرزندمان بود برای مان بسیار عزیز و دوست داشتنی بود. کودکی آرام،بی آزار، بسیار مؤدب و بااخلاق بود.همه چیز را به دقت تحت نظر داشت و نسبت به هیچ چیز در اطراف خود بی تفاوت و بی اهمیت نبود همان اهمیت و اعتقاد ما به مذهب و دین در احمد نیز متجلی بود. در محله ی <<حی السرای>> نبطیه درس خواند رشد کرد و تربیت شد پ ن :عکس بالا تصویر نوجوانی شهید احمد مشلب است ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) قسمت اول: بسیار کوشا بود و ثروت باعث نشده بود که تن پرور و تنبل باشد خیلی خوب درس خواند و دیپلمش را گرفت و با رتبه 7 وارد <<مَعهَد>> شد که در واقع نوعی دانشگاه در لبناناست. دانشجوی نمونه دانشکده <<اَمجاد>>بود و توانست با کسب بهترین نمرات در رشته فناوری اطلاعات(iT)فارغ التحصیل شود. او اعتقاد داشت که مسلمان واقعی کسی است که در یک دست،کتاب به نماد تحصیلِ دین و علم و در دست دیگر،سلاح به نماد مجاهدت داشته باشد. رشد و تعالی در تحصیل و مجاهدت مدیون همین تفکر بی نظیر بود. باتوجه به حجم بالای کاری و تحصیلی گاهی کتب مذهبی نیز مطالعه می کرد و هرگز اجازه نمی داد وقتش به بطالت بگذرد پ ن:عکس بالا تصویر شهید مشلب در بین رتبه برتر های دانشکده امجاد ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} میلاد بزرگترین بانوے عالم حضرت فاطمہ زهرا{سلام‌اللّٰہ‌عليها} روز مادر و مناسبتے عظیم است ڪہ در این روز تمام انسانیت و بزرگے بہ تصویر ڪشیده شده است، در این روز هر مادرے آرزو دارد ڪہ پسرش برایش هدیہ بیاورد. روز مادر برایش روز مقدسے بود. از همان ڪودڪے، از ماه ها قبل بہ آن فڪر مےڪرد تا بہترین هدیہ را بہ من بدهد و این نشانہ‌ے عشقش بہ من بود. حالا ڪہ بہ شہادت رسیده است، روز مادر طعم ویژه‌اے دارد و روز خاصے است؛ هرچند براے من در آن اندوهے نہفتہ است و از پسرم ظاهراً دورم اما عزت و ڪرامت در آن موج مےزند. اولین روز مادر بعد از شہادتش بہ من هدیہ مالے نداد، ولے هدیہ‌اے معنوے و بسیار بزرگ بہ من داد ڪہ آن توشہ‌اے براے آخرت من است. نہ طلا و نہ نقره بہ من داد، ولے هدیہ‌اے بہ من داد ڪہ رایحہ‌اش دنیایم را معطر مےڪند و در آن زیبایے خاصے وجود دارد ڪہ در هیچ هدیہ‌اے آن زیبایے نیست. هدیہ‌ے در اوج زیبایے است، او مرا در درگاه پروردگارم آبرومند ڪرد و من جانشین شہید در میان خانواده و مردم شدم و بہتر از آن مرا در مقابل بانویم حضرت فاطمہ{سلام‌اللّٰہ‌عليها} روسفید ڪرد و مرا شریڪ آن حضرت در تحمل مصیبت‌ها قرار داد. من پسرم را تقدیم بہ راه مولایم اباعبداللّٰہ الحسین{علیہ‌السلام} ڪردم و بہترین هدیہ روز مادر، افتخار شہادت او براے من است. ✍🏻| سـۅمـٰا 🕊 📖 نویسنده: ! |ڪانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱| ✅ @AHMADMASHLAB1995
مادر : در راه مجاهدت، الگوے یڪے از شہداے حزب‌اللّٰہ بہ نام معروف بہ دانیال{لقب جہادے شہید} بود. او را دوست داشت و با او زیاد دیدار داشت. رفتار، ڪردار و اندیشہ هاے دانیال براے الگو و سرمشق بود و دوست داشت شبیہ بہ او باشد. در مصاحبہ با نویسنده ڪتاب : غازے یعنے مجاهدے ڪہ بہ دشمن حملہ مےڪند و بہ او هجوم مےبرد، یعنے مرد پیڪار. حڪایت غازے حڪایت ڪسے است ڪہ میانہ‌اے با بزدلے و خوارے نداشت. حڪایت جنگاوریست ڪہ حماسہ آفریده است. ڪسے ڪہ از ڪودڪے با شیر عشق حیدرے نوشید و این عشق با پوست و گوشت و استخوانش عجین شد. با عشق حسینے پرورش یافت و با او عہد انتقام بست، انتقام از ڪسانے ڪہ جسارت ڪردند و دختر و سرور زنان عالم را بہ اسارت بردند! 🕊 💔 ❲ کپے تنہا با ذکر منبع مجاز است! ❳ کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995
📚خاطرات راوے: {مادرشھید} قسمت‌اول: درزندگی به معنویاٺ اهمیت زیادی میداد و برای انجام اعمال عبادی؛خودنظم مشخصی داشت.اهل‌نمازشب‌بود.زیارت عاشورادعای عهد و تسبیحاٺ حضرت فاطمہ الزھرا{سلام اللہ علیها}راترک نمیکرد.برای رفتن به عزاداری‌های‌ائمہ‌معصومین{سلام‌الله‌علیھا} برنامه‌ریزی‌میکرد‌و به‌این‌کاربسیارعلاقه‌داشت. ذکرهای‌روزرا می خواندوبرای خودش اذکار مشخصی داشت وبه مداومت درانجام برنامه های عبادی خود مصربود. احمدتنهاقرآن نمیخواند،بلڪہ درآیه های قران تدبر و تفڪر میکرد وساعت ها وقت صرف بررسی آیات نورانی قرآن میکرد. ✍🏻| بنت‌الزهرا 🕊 📖
👆🏻✔️✨ 🕊 ² 🖇 ♥️ منبع: ڪتاب کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:رامی وهبی (دوست شهید) زمانی که انگشتش مجروح شدہ بود و در راہ اتاق عمل بود دائم میخندید و میگفت :" اصلا برای من مهم نیست و فدا کردن یک انگشت امری بسیار سادہ است. بدون انگشت در زندگی هیچ اتفاقی نمی افتد." این تفکر برگرفته از همان بخشندگی احمد بود که برای اعضای بدنش و حتی جانش نیز دست و دلباز بود . نسبت به درد بسیار صبور بود و میخندید . احساس نمیکرد زخمی است و مستمر تکرار میکرد: "فدای حضرت زینب(س)"❤ ✍ماه علقمه کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995