eitaa logo
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
80 فایل
『﷽』 🌻اینجا با بزرگ مردی آشنا مےشوید که با #تقوایش پله های رسیدن به آسمان را ساخت و با #عمل عارفانه در جوانی ، سرباز امام زمانش شد.☘️ 🌷#شھــیداحمـدعلـی_نیـرے🌷 ✔️تبادل ویو: @banoye_gomnam ✔️انتقاد و پیشنهاد: @ho3133
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 #رمان_عارفانه 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_شصت
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 💫شهید احمدعلی نیری💫 ادامه قسمت قبل 💠موتور احمد آقا کاملا در اختیار کارهای مسجد بود.از عدسی گرفتن برای دعای ندبه مسجد تا... ✨یک روز به همراه احمدآقا به دنبال یکی از کارهای مسجد رفتیم‌.باید سریع بر میگشتیم.برای همین سرعت موتور را کمی زیاد کرد. ✨خب خیابان هم خلوت بود.موتور تریل ۲۵۰هم کمی شتاب بگیرد دیگر کنترلش سخت است ✨با سرعت از خیابان در حال عبور بودیم‌.یک دفعه خودرویی که در سمت چپ ما قرار داشت بدون توجه به ما به سمت راست چرخید! ✨درسمت راست ما هم یک خودروی دیگر در حال حرکت بود .زاویه ی عبور ما کاملا بسته شد ✨من یک لحظه گفتم تمام شد .الان تصادف میکنیم.از ترس چشمم را بستم و منتظر حادثه بودم ! لحظاتی بعد چشمم را باز کردم دیدم احمد آقا به حرکت خود ادامه میدهد!!! من حتی یک درصد هم احتمال نمیدادم که سالم از صحنه عبور کرده باشیم. با رنگ پریده و بدن لرزان گفتم چی شد ما زنده ایم!! احمدآقا گفت :خدا را شکر بعد ها وقتی درباره ی آن لحظه صحبت کردم به من گفت :خدا ما را عبور داد.ما باید آنجا تصادف میکردیم. اما فقط خدا بود که ما را نجات داد.من در آخرین لحظه کنترل موتور را از دست دادم و فقط گفتم :«خدا» بعد دیدم که از میان دو خودرو به راحتی عبور کردیم! 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 🔶ادامـــــه دارد...↩️ هرشب ۹ با نگاه گرمتون رو به ما ببخشین😊✨ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌹🌹🌹🌹🍂━━━┓ @shahid_AhmadAli ┗━━━🍂🌹🌹🌹🌹🍃━━━┛
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 #رمان_عارفانه 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_شصت
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 💫شهید احمدعلی نیری💫 ادامه قسمت قبل 💠موتور احمد آقا کاملا در اختیار کارهای مسجد بود.از عدسی گرفتن برای دعای ندبه مسجد تا... ✨یک روز به همراه احمدآقا به دنبال یکی از کارهای مسجد رفتیم‌.باید سریع بر میگشتیم.برای همین سرعت موتور را کمی زیاد کرد. ✨خب خیابان هم خلوت بود.موتور تریل ۲۵۰هم کمی شتاب بگیرد دیگر کنترلش سخت است ✨با سرعت از خیابان در حال عبور بودیم‌.یک دفعه خودرویی که در سمت چپ ما قرار داشت بدون توجه به ما به سمت راست چرخید! ✨درسمت راست ما هم یک خودروی دیگر در حال حرکت بود .زاویه ی عبور ما کاملا بسته شد ✨من یک لحظه گفتم تمام شد .الان تصادف میکنیم.از ترس چشمم را بستم و منتظر حادثه بودم ! لحظاتی بعد چشمم را باز کردم دیدم احمد آقا به حرکت خود ادامه میدهد!!! من حتی یک درصد هم احتمال نمیدادم که سالم از صحنه عبور کرده باشیم. با رنگ پریده و بدن لرزان گفتم چی شد ما زنده ایم!!؟؟ احمدآقا گفت :خدا را شکر بعد ها وقتی درباره ی آن لحظه صحبت کردم به من گفت :خدا ما را عبور داد.ما باید آنجا تصادف میکردیم. اما فقط خدا بود که ما را نجات داد.من در آخرین لحظه کنترل موتور را از دست دادم و فقط گفتم :«خدا» بعد دیدم که از میان دو خودرو به راحتی عبور کردیم! 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 🔶ادامـــــه دارد...↩️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌹🌹🌹🌹🍂━━━┓ @shahid_AhmadAli ┗━━━🍂🌹🌹🌹🌹🍃━━━┛ کانال عارف ۱۹ساله
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 #رمان_عارفانه 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_شصت
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 💫شهید احمدعلی نیری💫 ادامه قسمت قبل 💠موتور احمد آقا کاملا در اختیار کارهای مسجد بود.از عدسی گرفتن برای دعای ندبه مسجد تا... ✨یک روز به همراه احمدآقا به دنبال یکی از کارهای مسجد رفتیم‌.باید سریع بر میگشتیم.برای همین سرعت موتور را کمی زیاد کرد. ✨خب خیابان هم خلوت بود.موتور تریل ۲۵۰هم کمی شتاب بگیرد دیگر کنترلش سخت است ✨با سرعت از خیابان در حال عبور بودیم‌.یک دفعه خودرویی که در سمت چپ ما قرار داشت بدون توجه به ما به سمت راست چرخید! ✨درسمت راست ما هم یک خودروی دیگر در حال حرکت بود .زاویه ی عبور ما کاملا بسته شد ✨من یک لحظه گفتم تمام شد .الان تصادف میکنیم.از ترس چشمم را بستم و منتظر حادثه بودم ! لحظاتی بعد چشمم را باز کردم دیدم احمد آقا به حرکت خود ادامه میدهد!!! من حتی یک درصد هم احتمال نمیدادم که سالم از صحنه عبور کرده باشیم. با رنگ پریده و بدن لرزان گفتم چی شد ما زنده ایم!!؟؟ احمدآقا گفت :خدا را شکر بعد ها وقتی درباره ی آن لحظه صحبت کردم به من گفت : خدا ما را عبور داد. ما باید آنجا تصادف میکردیم اما فقط خدا بود که ما را نجات داد.من در آخرین لحظه کنترل موتور را از دست دادم و فقط گفتم :«خدا» بعد دیدم که از میان دو خودرو به راحتی عبور کردیم! 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 🔶ادامـــــه دارد...↩️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌹🌹🌹🌹🍂━━━┓ @shahid_AhmadAli ┗━━━🍂🌹🌹🌹🌹🍃━━━┛ کانال عارف ۱۹ساله