eitaa logo
شهید علی خیاط(خ)
84 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.3هزار ویدیو
667 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ نمیرید از تناقض 🚫 اینایی که امروز داد و فغان می کنند ویقه دریدند که چرا محل کنفرانس خبری وزارت خارجه عوض شد همونایی هستن که وقتی ایتالیا کنفرانس خبری روحانی رو زیر مجسمه مارکوس آئورلیوس آنتونیوس فاتح ایران قرار داد ککشون نگزید و فقط ماله می کشیدن. کانال خبری در ایتا‌بپیوندید👇. https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
🔷این داستان را یکی از مخاطبان عزیز در پاسخ به این متن فرستاده است. داستان زیباست اگر هم قبلا مطالعه کردید حتما دوباره بخوانید چون مصادیق عینی زیادی در جامعه امروز دارد. حماسه ابوالفتح خان! ابوالفتح خان، خان نبود، دزد بود. آفتابه دزدی می‌کرد. می‌رفت و از خانه های مردم آفتابه ها و دمپایی ها را از دم دستشویی ها جمع می‌کرد و می‌برد. آن زمانها دستشویی ها اکثرا توی حیاط خانه ها بود و آفتابه دزدی سر راست ترین و راحت ترین دزدی بود. حتی صاحب مال هم اگر سر می‌رسید معمولا به صرافت تعقیب دزد و پس گرفتن مالش نمی‌افتاد و معمولا فحشی حواله دزد می‌کرد و ماجرا تمام می‌شد. هرچه بود ابوالفتح خان که آن زمان به «ابوالفتح آفتابه دزد» معروف بود و هنوز «خان» نشده بود، روزگارش را با آفتابه دزدی و سرقت دمپایی توالت می‌گذراند. یک روز موقع یکی از سرقتهایش صاحبخانه سر رسید و ابوالفتح که هول شده بود، در داخل مستراح پایش لیز خورد و سرش به سنگ توالت برخورد کرد و همانجا راهی سفر آخرت شد. بعد از مرگ او فرزندانش برای او مجلس ختم ترتیب دادند و کسی را به عنوان ذاکر آوردند تا از خوبیهای پدرشان یاد کند... منتهی چون مرحوم هیچ خوبی نداشت و همه ی شهر هم او را به آفتابه دزدی می‌شناختند، فرزندان مرحوم پولی اضافه بر نرخ معمول به ذاکر دادند که بگوید ابوالفتح آفتابه هایی را که از در مستراح مردم بر می‌داشت خرج ایتام می‌کرد. ذاکر هم چنین کرد اما ملت بلند بلند خندیدند که این فلان فلان شده بچه یتیم گیر می‌آورد رحم نمی کرد و این حرفها را جایی بزنید که کسی این قرمساق را نشناسد... خلاصه هرچه ذاکر می‌گفت، ملت که احساس می‌کردند به شعورشان توهین شده است، با خنده و تمسخر و سخنان زشت برخورد می‌کردند، جوری که در نهایت ذاکر قهر کرد و رفت و مردم هم چای و خرما نخورده و «تف به گور ابوالفتح» گویان متفرق شدند. سالگرد مرحوم ابوالفتح باز فرزندان مرحوم به ذاکر دیگری پول دادند و خواستند کمتر روی آفتابه دزدی مانور دهد و بیشتر فوکوس کند روی بخش کمک به ایتام... ذاکر هم مقدمه ای چید مبنی بر اینکه گاهی هدف وسیله را توجیه می‌کند و بعد اشاره مختصری کرد به آفتابه دزدی های مرحوم و بلافاصله رفت و فوکوس کرد روی بخش کمک به ایتام... باز صدای همهمه و پچ پچ در سالن بلند شد و عده ای بر سبیل اعتراض و تمسخر چیزی گفتند، ولی خب یک سال از فوت ابوالفتح گذشته بود و دیگر زیاد کسی به آفتابه های از دست داده اش فکر نمی‌کرد و اعتراضها به شدت سال پیش نبود. در این میان بعضی هم فکر می‌کردند از کجا معلوم واقعا ابوالفتح آفتابه دزد، پول دزدی را گاهی صرف کمک به ایتام نمی‌کرده...؟ باری این بار به جز چند نفری که بلند شدند و ناسزاگویان مجلس را ترک کردند، بقیه نشستند و گوش دادند و چای و خرمایی خوردند و فاتحه ای نثار روح ابوالفتح آفتابه دزد کردند. سال بعد و سالهای بعد هر سال در مراسم ختم ابوالفتح، ذاکر از بخش آفتابه دزدی مرحوم سانسور می‌کرد و به بخش کمک به ایتام می‌فزود. سال چهارم یا پنجم بود که دیگر لقب آفتابه دزد از پسوند اسم مرحوم به کلی افتاد و او را مرحوم ابوالفتح خالی خطابش می‌کردند... هشتمین سالگرد او بود که ذاکری در حین ذکر گفتن، سهوا لقب «خان» را به انتهای نام مرحوم اضافه کرد که البته همانجا عده ای که ابوالفتح را می‌شناختند تذکر دادند که ابوالفتح، خان نبود و شغل آزاد داشته است... در دوازدهمین سالگرد بود که در اعلامیه مراسم ترحیم لقب «خان» به اسم ابوالفتح اضافه شد و چون کسی توجهی نکرد، دیگر این اسم بر سر زبان ها افتاد... سال پانزدهم در مراسم ترحیم او جوانی بلند شد و با گریه به حضار گفت که وقتی که کودکی یتیم بوده ابوالفتح خان شبانه برایش غذا و لباس می‌آورده و حاضران در مسجد به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و گریستند. بیست سال بعد از فوت ابوالفتح خان در مراسم سالگرد او که دیگر مراسم ترحیم نبود و به نوعی مراسم بزرگداشت ابوالفتح خان شمرده می‌شد، اولین بار صحبت از «حماسه ابوالفتح خان» شد... گویا کسی مدعی شده بود که مرگ ابوالفتح خان بر اثر شکستگی پیشانی بوده که بر اثر شیرجه زدن در رودخانه برای نجات جان دخترکی یتیم که در حال غرق شدن بوده است حادث شده است... در سی‌اُمین سالروز بزرگداشت حماسه ابوالفتح خان و مرگ شهادت گونه اش گفته شد که عده ای او را به خواب دیده اند که با فلان شخصی فالوده می‌خورده... در پنجاهمین سالروز حماسه ی آن بزرگوار، اسم میدان اصلی شهر به میدان ابوالفتح خان تغییر پیدا کرد و از همان سال بود که در سالروز حماسه او، مردم به عزاداری می پرداختند. کانال خبری در ایتا‌بپیوندید👇. https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
♦️مرد ستاد و صحنه♦️ ◾️پزشکان ر.غ.ص پس از کالبد شکافی پیکر شهید یحیی سنوار(رهبر سرافراز و مبارز حماس)، گزارش دادند که از ۷۲ ساعت (۳ روز) پیش از شهادت، چیزی نخورده بوده است. 👈امثال شهیدان سلیمانی و سنوار، الگوی مبارزین در ستاد و صحنه هستند و میتوانند مدعی راهبری موضوعات را داشته باشند. بقول شهید سلیمانی، الگوی ستادی و میدانی، کسی است که خودش جلوتر در میدان(ستاد هم نوعی میدان برای طراحی و اندیشه راهبری است) موضوعات را لمس کند و سپس دیگران را بسمت آن موضوع دعوت کند نه اینکه دور از آثار و تبعات آن بایستد و بگوید بروید. 👈یادمان نمیرود یکی هم در کشور ما ۸ سال قوه مجریه را به فنا داد و برای نظام هزینه های ضدامنیتی و ضدشرافتی ایجاد کرد و در سفر استانی، برای خواب باید فلان مارک تشک با پرواز از تهران براش می‌آوردند. ◾️فرق است بین تربیت شده مکتب امامت و ولایت با تربیت شده مکتب مادیگرای یهود و سرمایه داری ✍دکتر ذاکر کانال خبری در ایتا بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/4073259207Ce587f9582c