#تلنگر🌹
رنگش مثل مهتاب سفید شده بود.
به نظرم از همیشه لاغرتر آمد،دستش را گرفتم ؛ تنش زمستان شده بود...
دوست داشتم بلند شود و بخندد بگوید :
_سرڪار گذاشتمتان ، فڪر ڪردید شهید شدم؟:)
و بعد آستین هایش را بالا بزند ، برود وضو بگیرد. اما تڪان نخورد...
ڪاش یڪبار دیگر برایمان زیارت عاشورا میخواند:))
با بغض نگاهش کردم ؛ واقعا شهید شده بود...
بدون اینڪه حرفی بزند ، عمل ڪرد:]
به قول خودش شهادت عمل کردنی ست♡
#حواستهسترفیق؟!
#اللهمالرزقناشهادت
#درآرزویشهادت
@vsal_ir