بار اولی که میخواست رای بدهد یادم نمیرود. آن قدر ذوق و شوق داشت که از شب قبل شناسنامهاش را گذاشت کنار بالشت و خوابید.صبح زودتر از همه رفت مسجد محل،رفت و برنگشت.
یکی دو ساعت بعد همراه پدرش رفتم مسجد. مرتضی را دیدم جلو آمد وسلام کرد. گفتم:مامان مبارک باشه رای دادی؟
از ته دل خندید و گفت: آره اولین نفر رایم رو انداختم توی صندوق. بعد با یک ذوقی ادامه داد : مامان کاش من اولین نفر باشم که توی تهران رای داده.
از حرف مرتضی خنده مان گرفت.
خودش هم خندید.
#شهیدمدافعحرم_مرتضی_کریمیشالی
💌 #کانال_شهید_آرمان و
#شهیدسیدروح_الله👇👇
@shahid_Arman_seyyed