eitaa logo
ابراهیم_آرمان_سیدروح‌ الله
5.3هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
4.2هزار ویدیو
7 فایل
سلام از وقتی آرمان علی وردی و سیدروح الله عجمیان شهید شدندحالم دگرگون شده و هرروز براشون از دلتنگی هام می نویسم رفقای شهیدم دستم رابگیرید تا منم مثل شماپیش حضرت زهرا سلام الله روسفیدشم ارتباط با ادمین @namazeshaab
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️بهش گفتم: پسرم حالا می‌موندی بعد از تمام‌‌شدن دانشگاهت می‌رفتی! محمدرضا گفت: مادر، صدایِ "هل من ناصر ینصرنی" امام‌حسین(ع) رو الان دارم می‌شنوم.بعد شما میگین دوسال دیگه برم..؟! شاید اون‌ موقع دیگه محمد‌رضایِ الان نبودم..! آخرین باری که تماس گرفت، گفت:مادر دعاکن شهید بشم.مادر جواب داد: برایِ شهید شدن باید اخلاص داشته‌باشی! گفت: این‌دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی ندارم...☀️ 🌹شهید محمدرضا دهقان امیری 🌹 سلام بر شما خوبان امروز حسینیه قلبت ❤️ مهمان کدوم شهیده؟؟ چهلمین روز چله امروز زیارت عاشورا را تقدیم میکنیم: به ساحت مقدس اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از 🌷 بسم الله... شروع کنیم... https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
محمدرضاهمیشه جمله رو می‌گفت: «ای که بر من می‌گذری، روضه بخوان نام (سلام الله علیها ) شنوم زیر لحد گریه کنم» 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed
🌷بهش گفتم: پسرم حالا می‌موندی بعد از تمام‌‌ شدن دانشگاهت می‌رفتی! محمدرضا گفت: مادر، صدایِ "هل من ناصر ینصرنی" (ع) رو الان دارم می‌شنوم.بعد شما میگین دوسال دیگه برم..؟! شاید اون‌ موقع دیگه محمد‌رضایِ الان نبودم..! آخرین باری که تماس گرفت گفت: مادر . گفتم: برایِ شهید شدن باید اخلاص داشته‌باشی! گفت: این‌دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی ندارم...🌷 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed
عاشق امام حسین(ع) بود تا اسمش را می‌شنید منقلب می‌شد و شور حسینی همیشه در وجودش شعله‌ور بود طوری که خواهرش برگشت به او گفت که عاشق شده‌ای؟! و او جواب داد: {عشق فقط یک کلام، حسین علیه السلام} 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed
بعضی شب ‌ها که نیمه ‌های شب بیدار می ‌شدم می ‌دیدم، محمدرضا با نـور موبایلش قرآن سفید کوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است. او با قرآن خیلی مأنوس بود و ماهیانه ۳بار ختم قرآن می‌ کرد. با اینکه بیست بهار از عمرش گذشته بود، در وصیت نامه اش سفارش کرده بود که، برایش تنها ۵ روز، روزه و ۲۰ نماز صبح قضا کنند. 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed
از اینجا که من هستم تا آنجا که تو هستی وجب به وجب دلتنگیست...💔 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed
عزیز برادرم! مامان فاطمه مژده ی تولدت را از دایی شهیدت شنیده بود.آقا محمدعلی با یک لباس نظامی با سوغاتی‌های مختلف از میوه‌های خوش‌رنگ ولعاب تا نقل و نبات و آجیل به خوابش آمده بود؛اما سوغات اصلی‌اش چیز دیگری بود، نوزادی پیچیده در پارچه‌ای سپید، امانت را مقابل مامان فاطمه می‌گیرد و می‌گوید: « فاطمه بیا، این محمدرضای تو » مادرت چشم که از خواب باز می‌ کند ،قلبش بعد ازسه ماه نگرانی‌ آمدن نوزاد جدید آرام می‌شود. به شکرانه‌ی این آرامش در تمام ایامِ پیش از تولدت،۶ بار ختم قرآن میکند. تمام این روز‌ها به آرامش گذشت و تو یک روز بهاری درست موقع اذانِ ظهر به دنیا آمدی...بیست و ششم فروردین:) 📚 یک روز بعد از حیرانی 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed