eitaa logo
شهید آرمان علی‌وردی
9.9هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
927 ویدیو
90 فایل
💠 تنها کانال رسمی طلبه‌ ی بسیجی شهید‌ آرمان‌ علی‌وردی 💠 🔰 ارتباط با ادمین @M_ArmaneAziz ولادت: ۱۳ تیر ۱۳۸۰ شهادت: ۶ آبان ۱۴۰۱ 📍مزار شهید: بهشت زهرا (س) ، قطعه ۵۰ ، ردیف ۱۱۷، شماره ۱۵
مشاهده در ایتا
دانلود
| پایان عملیات طلبه بسیجی | از همه لحاظ در حوزه و برای کمک به مردم کار می‌کرد، هم مادی و هم معنوی... همه می‌گویند کسی نمی‌تواند برای ما جای آرمان را پر کند. هر مسئولیتی هم که به او می‌دادند، به نحو احسن و با جان و دل انجام می‌داد، می‌گفت: تا اون کار رو تموم نکنم ول نمی‌کنم... آخر هم با جان و دل کارش را تمام کرد، جانش را داد و به هدفش رسید‌. 🌹 روایت از مادر بزرگوار شهید | ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🖼 اولین سالگرد شهادت مدافع امنیت شهید آرمان علی‌وردی در بهشت زهرا(س) برگزار می‌شود 🔸سخنران: حجت‌الاسلام سید عباس موسوی مطلق 🔹ذاکرین اهل بیت: حاج امیر عباسی حاج سید محمود علوی 📅 جمعه ۵ آبان ۱۴۰۲ 🕛 ساعت ۹ صبح 🕌 گلزار شهدا بهشت زهرا(س)، قطعه ۵۰، صحن امام روح‌الله 🛎کانال رسمی شهید آرمان علی وردی 🆔@shahid_armanaliverdy
شهیدان نامه‌ی گلگون نوشتند شهادت نامه را با خون نوشتند‌... 💠 رونمایی از تمبر شهید علی‌وردی به مناسب اولین سالگرد مظلومانه ایشان | ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
035.jpg
12.13M
📮 تمبر با تصویر شهید آرمان علی‌وردی 📁 جهت چاپ #⃣
سلام آرمانم... سلام عزیز دل خاله. در این یک سال روزهای زیادی را به امید اینکه همه چیز در خواب بود چشمانم را باز کردم؛ ولی افسوس همه‌چیز واقعی بود و تو، پاره تنم، جگر گوشه‌ام را دیگر ندارم. کجا باید بیابم تو را؟ عزیزم بیا در آغوشم تا برایت مرثیه فراق بخوانم، شعر جدایی، قصه تنهایی، حکایت هجران. آرمانم! ای سرو قامتِ به خون تپیده‌ی من! در دوری‌ات می‌گریم، گریه که نه، خون می‌گریم. عزیز دل خاله! افتخار می‌کنم به شجاعتت، به مردانگیت، به حرف‌های با عملت وبه رشادتت. راستی عزیزم! گاهی که به عکس‌های کودکی‌ات می‌نگرم با خود می‌گویم: آرمان تو کی انقدر بزرگ شدی؟ کی انقدر قد کشیدی؟ کی مرد شدی؟ و حالا کی شهید...؟ آرمان جان! عجیب این روزها یاد آن روزی افتادم که برای اولین بار خاله شدم. وای آرمان! سر از پا نمی‌شناختم. نمی‌دانی چطور خودم را رساندم بیمارستان تا ببینمت. آخر یک لقب تازه پیدا کرده بودم، شده بودم خاله! نمی‌دانی چه حالی داشتم، وقتی تو را در آغوش گرفتم، بوسیدمت و در گوشت گفتم: خوش آمدی به این دنیا عزیزم، تولدت مبارک باشه نفس خاله! و حالا روزی که قرار بود به معراج الشهدا بیایم، بی‌قرار بودم تا ببینمت، عجب حالی داشتم. وقتی وارد حیاط معراج شدم انگار راه نمی‌رفتم، داشتم پرواز می‌کردم به سوی تو. وارد اتاق که شدم، کنار تابوتت زانو زدم، صورت ماهت را بوسیدم و در گوشت گفتم: شهادتت مبارک باشه عزیزم، تو دوباره باعث شدی من یه لقب جدید پیدا کنم و این بار شدم خاله‌ی شهید، خاله شهیدی که شد عزیز دل یک امت و شد آرمان عزیز...(لقبی که رهبری به تو دادند) افتخار می‌کنم به اینکه پیش امام حسین(ع) رو سفیدمان کردی، می‌دانم در آغوش اربابت به آسمان‌ها پر کشیدی... می‌دانم روحت آزاد و نورانی شده، می‌دانم یک بار دیگر در دنیایی دیگر، باز هم دور هم جمع می‌شویم به امید دیدار دوباره مان... ۱۴۰۲/۸/۴ | ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
شهدا را با ذکر صلوات یادکنید🌷 تزیین فضای مدرسه حضرت فاطمه سلام الله علیها منطقه ۱۷ تهران بمناسبت اولین سالگرد شهید آرمان علی‌وردی | ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🔰هیئت هفتگی مصباح الهدی علیه السلام اولین سالگرد طلبه بسیجی 🔸سخنران : حجة الاسلام والمسلمین (مدیر محترم حوزه علمیه آیت الله مجتهدی ‌ره) مداح : کربلایی 🔹جمعه‌ ۵ آبان؛ همراه با نماز مغرب و عشاء تهران، خ خیام شمال، چهارراه گلوبندک، روبروی حسینیه کربلایی‌ها، ک بادامچی، ک چاله حصار، مسجد اردبیلی‌ها (حوزه علمیه مقدس اردبیلی) 🛎کانال رسمی شهید آرمان علی وردی 🆔@shahid_armanaliverdy
مابرای آرمان هایمان ؛ آرمان ها داده ایم 💔 ⚫️مراسم اولین سالگرد شهید مدافع امنیت آرمان علی وردی 📌زمان: جمعه ۵آبان ساعت ۱۵ 🔘مکان: اکباتان خیابان ورزش مقتل شهید آرمان عزیز 🛎کانال رسمی شهید آرمان علیوردی 🆔@shahid_armanaliverdy
یک چنین روزی، چهارم آبان، وقتی کلاست در حوزه آیت‌الله مجتهدی(ره) تمام شد، با عجله کتاب و وسایلت را داخل کوله‌ات ریختی. شاید همین موقع‌ها، بعد از ظهر. انقدر عجله داشتی که برای همکلاسی‌ها سوال شد. -آرمــان کجا میری؟ گفتی قرار است در شهرک اکباتان آماده‌باش باشید(آه... اکباتان...). دوستانت شوخی و جدی گفتند نرو، بنشین درست را بخوان. گفته بودی: آدم نباید سیب‌زمینی باشه! سر شوخی‌شان باز شد، گفتند: آرمــان میری شهید میشی ها! خندیدی و گفتی: این وصله‌ها به ما نمی‌چسبه... (اتفاقا خوب چسبید، کلمه شهید پشت نام قشنگت) دوستانت گفتند: بیا باهم عکس بگیریم شهید شدی می‌ذاریم پروفایلمون! ولی عجله داشتی. هرطور شده از دستشان در رفتی. مثل رود که شوق دیدن دریا دارد، سرازیر شدی به سمت اکباتان. می‌خواستی یک شعبه کوچک از کربلا را به اکباتان بیاوری... ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | ✏️ رهبر انقلاب: آرمان عزیز چه گناهی کرده بود؟ اینکه او را شکنجه کنند، زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان. 🧡 نخستین سالگرد شهادت آرمان علی‌وردی 💻 Farsi.Khamenei.ir
یک چنین روزی، پنجم آبان، تو با چهره کبود و بدن پر از زخم روی تخت بیمارستان خوابیده بودی، با سطح هوشیاری پایین. حتما همه بهت‌زده بودند، پزشک‌ها، پرستارها، دوستانت، پدر و مادرت. شاید پرستارها داشتند درگوشی از هم می‌پرسیدند این جوان کجا بوده که این بلا سرش آمده؟ تصادف کرده؟ از جایی افتاده؟ پس این جای پاشنه‌ی کفش روی چهره‌اش چه می‌گوید...؟ بین چند نفر مگر گیر افتاده؟ چکار کرده بوده مگر که اینطوری زده‌اند؟ مطمئن نیستم، این را باید پزشکت بگوید؛ ولی احتمالا پزشک اورژانس توی شرح حالت، کلماتی شبیه این نوشته بود: ترومای شدید سر، شکستگی جمجمه، خونریزی درجه سه، جراحات و کبودی‌های متعدد و پراکنده در بدن، احتمال وجود خونریزی داخلی، علائم شوک هیپوولمیک، سطح هوشیاری زیر هشت؛ کما. می‌گویند مادرت لحظه اول تو را نشناخت. مگر می‌شود مادر کسی او را نشناسد؟ شاید منتظر بود یکی بیاید و بگوید اشتباه شده، این آرمــان شما نیست. و بعد خودت را ببیند که سرحال و خندان بیایی و عذرخواهی کنی که نگرانش کرده‌ای. شاید اصلا جرات نداشت نگاهت کند، با آن وضع، محاصره شده میان دستگاه‌ها و لوله‌ها. امید... امید... امید... امید در قلب پدر و مادر زنده بود. آرمــان زنده می‌ماند. جراحات متعدد؟ خوب می‌شود. شکستگی جمجمه؟ شاید طول بکشد کمی، ولی خوب می‌شود. خونریزی درجه سه؟ خون اهدایی اگر بگیرد جبران می‌شود. سطح هوشیاری پایین؟ برمی‌گردد... خیلی‌ها از کما برگشته‌اند. آرمــان زنده می‌ماند... از شب قبل، چهارم آبان، تا چنین روزی، پنجم آبان، فیلم تو داشت دست به دست میان ضدانقلاب می‌چرخید و برای شاهکار جنایتکارها کف و سوت می‌زدند. واقعا هم شاهکار بود، خیلی دلاوری می‌خواهد حمله به یک جوانِ بی‌سلاح و تنها! خیلی شجاعت می‌خواهد حمله هفتادنفری به یک نفر، دوره کردنش، زدنش با سلاح سرد. دستمریزاد دارد این‌همه قساوت و بزدلی! ضدانقلاب پای فیلم جنایت‌شان هلهله می‌کردند؛ ولی جرات نداشتند بگویند تو یک نفر مقابل هفتاد نفرشان تسلیم نشدی. جرات نداشتند بگویند هرچه زدندت، یک کلمه توهین از دهانت نشنیدند. روی تخت بیمارستان، تو آرام‌آرام هوشیاری‌ات کم می‌شد. داشت به شش می‌رسید و کم‌تر از شش؛ به کمای عمیق. ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
✍🏻 دستخط مبارک و مقدس رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌ الله العظمی امام خامنه ای(حفظه الله) بر قرآن اهدایی به خانواده ی شهید معزز شهید آرمان علی‌وردی ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🔰 تصاویری از مزار شهید آرمان علی‌وردی در مراسم بهشت‌زهرا(س) امروز #یک_ایران_آرمان | #آرمان_عزیز #شهید_آرمان_علی_وردی ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✉️ گام‌هایی برای شبیه آرمان شدن... #یک_ایران_آرمان | #آرمان_عزیز #شهید_آرمان_علی_وردی ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🖼اولین سالگرد شهادت مدافع امنیت شهید آرمان علی‌وردی در دبیرستان شاهد دکتر امیدی شهرستان بهشهر برگزار می‌شود. 🔸سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین سید عربعلی جباری (امام جمعه محترم شهرستان بهشهر) 🔹ذاکرین اهل بیت: برادر امیرمهدی سعیدی برادر علی ابراهیم زاده 📅 شنبه ۶ آبان ۱۴۰۲ 🕛 ساعت ۱۱ صبح 📍 انتهای خیابان مهدیه نمازخانه دبیرستان شاهد دکتر امیدی ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
عجیب خشک شده طبع شعر من امشب! نمی‌رسد به لب از دل چرا سخن امشب؟! میان شهر من ای دل چه تلخ و زهرآگین نشست خنجر صد خصم بر بدن امشب چگونه عقده گشایی نمود در شب تار به روی پیکر تو داعش وطن امشب! چه بی‌صدا زده فریاد اعتقادش را به ردّ خونِ روان گشته روی تن امشب ز مقتلش به مشام آید عطر و بوی بهشت ز قاتلان نرسد بوی جز لجن امشب! دلم فقط به همین یک خیال خوش باشد که شد بدن زخم‌ دیده‌ ات کفن امشب ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
هربار نامت را می‌شنوم، بی‌اختیار شانه‌هایم می‌لرزند؛ عزیزم! باورم شده است که تو با حسین(ع) نسبت داری... 💔 بوی پیراهن خونین کسی می‌آید... | ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy