eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
6.8هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی: @Ghoqnooos_7494 ارتباط باخادم : @Ebno_zahra135 تبلیغات : @Vesal_Tablighat
مشاهده در ایتا
دانلود
•┄══🐚❝سـلـام❞🐚══┄• #صبحتون_شهدایی ذکر روز سه شنبه: یا ارحم راحمین ای رحم ڪننده ی رحم ڪنندگـان. تعداد: 100 مرتبه •┄═•🐚•═┄• @shahid_dehghan1 •┄═•🐚•═┄•
2.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸| صحبت های شهید محمدرضا دهقان از رمز شهادت محمد رضا : چارچوب مداری، تلاش برای رسیدن به هدف، لقمه حلال، شهادت پدر و مادر و کنترل نفس... 🍃🌸| @shahid_dehghan
🍃💌| #نیابتی حرم مطهر امام رضا علیه السلام به نیابت #شهید_محمدرضا_دهقان ✨| ارسالے از #کاربر 🍃| @shahid_dehghan
14 💢 ببینید شهوترانی مثل حرکت با سرعت بالا در یک پیچ بسیار خطرناک هست. 🚘 وقتی ماشین به پیچ رسید، تذکر دادن به راننده برای کم کردن سرعتش فایده ای نداره. «اگه کسی میخواست تذکر بده باید خیلی زودتر تذکر میداد».😒 ❌ خیلی از مسئولین فرهنگی توی پیچ شهوترانی یه دفعه ای به جوان میگن آقا شهوترانی نکن! 😤🚫 🔷عزیز من اون که گوش نمیده الان... بذار راحت باشه! اگه کسی میخواد به جوانی تذکر بده که شهوترانی نکنه، «باید اول تذکر بده که راحت طلبی نکنه». ... 📿| @shahid_dehghan
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 آخرش که چی؟ 🔻پاسخی به مهم‌ترین سوال هر انسان در طول زندگی @Panahian_ir @shahid_dehghan
📝| اوایل شیطنت های دبیرستانش من رو از رفاقت باهاش میترسوند.. من اونموقع نسبت بهش خیلی آروم تر بودم... و فکر میکردم اینکه بخوام صمیمیتم رو باهاش علنی کنم من رو از چشم مدیر و معاون و مشاور مدرسه میندازه.. واسه همین بیشتر ارتباطمون بیرون مدرسه بود چه دورانی بود!! وقتایی که بیرون مدرسه با هم گشت و گذار داشتیم شبها تا اخر وقت به هم پیامک میدادیم ولی تو مدرسه انگار نه انگار که رفیقیم.. ولی بعد از مدتی وقتی مرام و معرفت و پاک بودنش رو درک کردم خیلی قضیه فرق کرد.. دیگه اواخر دوران دبیرستان بود و با خودم میگفتم آیا ارتباطمون بعد از فارق التحصیلی هم ادامه داره؟؟ تا اینکه وقتی فهمیدیم با هم دانشگاهی و هم رشته ای هستیم جور دیگه واسه رفاقتمون برنامه ریختیم.. عید غدیر 92 بود که عهد بستیم هرجا هستیم با هم باشیم... (بماند که یکبار عهد شکنی کرد و رفت و ... دیگه برنگشت..) روز ثبت نام دانشگاه محمد خیلی ذوق داشت.. یادم نمیره اون روزی رو که 8 صبح قرار داشتیم و من تا 10 خواب بودم.. محمد کارهای ثبت نام اولیه ش رو انجام داده بود و تا ساعت 11نشسته بود سر قرار دم مترو بهارستان منتظر من.. بدون اینکه حتی بهم زنگ بزنه😐 وقتی دیدمش اول فکر کردم تازه اومده نگو به خاطر من فقط منتظر مونده.. من رو برد کافی نت برای ثبت نام اینترنتی.. شناسنامه و مدارکم رو گرفت خودش شروع کرد به تکمیل مراحل ثبت نام... شاید نشنیده باشید که محمد حافظه خیلی خوبی داشت و بعد از اون جریان واسه همیشه شماره شناسنامه و کد پستی. تلفن منزل و حتی کد سریال شناسنامه من رو حفظ بود... حتی از اون سال تمام انتخاب واحد های من رو محمد اول وقت برام انجام میداد که با هم تو یک کلاس باشیم😄 ترمای بعد از رفتنت خیلی دیر انتخاب واحد کردم... و خیلی کلاس ها رو غیبت خوردم... و خیلی روز ها رو بدون تو.... 🔺️نقل شده از دوست_شهید 🌹| @shahid_dehghan
امام سجاد علیه‌السلام : (خدایا) عمر مرا تا زمانى كه صرف طاعت تو شود، دراز گردان و هر گاه عمرم چراگاه شيطان شود، جانم را بستان و به سوى خود بِبَر. | دعای بیستم @shahid_dehghan
•┄❁ #قرار‌_شبانہ ❁┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ | @shahid_dehghan |
این تڪــرارِ از شھــداگفتــن و ازشھـدا نوشتـن بــراےمــــا... تڪرار نَفَــــس ڪشیدن اسٺ... 🌙 🌙| @shahid_dehghan |🌙
•┄══🐌❝سـلـام❞🐌══┄• #صبحتون_شهدایی ذڪر روز چهارشنبــه:‌ یـا حَیُّ یا قَیـوم ای زنـده و پـاینده تعداد: 100 مرتبه •┄═•🐌•═┄• @shahid_dehghan1 •┄═•🐌•═┄•
12.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اون‌مـــیدونه تــا اونجـا حل بـشه مــا با خدا داریم ۲۴ ساعتـه پینگ‌پنگ بازی می‌ڪنیم...♥️ 🍃💌| @shahid_dehghan
‍ 🍃🌹| یادمه بااتوبوسی که از خوزستان عازم تهران بود داشتیم از قم به تهران برمیگشتیم ... من ومحمدرضا کنارهم نشسته بودیم وتوی اتوبوس ترانه ای باصدای یک زن پخش میشد. حالش خراب بود وآروم و قرار نداشت.. رفت جلو وبه راننده گفت : لطف کند و خاموشش کند... چنددقیقه ای آهنگ خاموش شد اما صدای اعتراض همه بلند شد. صدای آهنگ که دوباره دراومد، هندزفری درگوش کرد که نشنوه... شاگرد راننده جلوش ایستادو گفت: ماچه گناهی کردیم ک نمیخواهیم هم تیپ تو باشیم و این آهنگ را دوست داریم؟ حرف تو وحی است؟؟ تو مسلمانی؟؟؟ _ من شیعه امیرالمومنینم... همان خدایی ک به تو رحم کرد و تورا شیعه قرار داد، دستور دادکه صدای زن برای مردان حرام است، حرف خدای توست نه هم تیپ های من، جای توبودم، اینطور آتش در گوشم نمیکردم... شاگرد راننده کمی درنگ کردورفت... هرچندبازهم حریف خودش نشد که آهنگ راقطع کند... آن روزها محمدرضا دبیرستانی بود... ♦️ نقل شده از 🌹 •┄❁🌹❁┄• @shahid_dehghan •┄❁🌹❁┄•