eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
6.8هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی: @Ghoqnooos_7494 ارتباط باخادم : @Ebno_zahra135 تبلیغات : @Vesal_Tablighat
مشاهده در ایتا
دانلود
خدای تو خدای ابراهیم است🌸 خدای شق القمر محمد خدای مناجات های ابوتراب🍃 خدای رساییِ صدایِ زینب تو فقط با حق باش، خدا باتو می آید....✨ 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚 |•@shahid_dehghan•|
Haj Meysam Motieeنمی‌داند این واهه نامش چیست.mp3
زمان: حجم: 2.06M
🎧 آری آید به کوفه کاروانی پیش رویش به نیزه کهکشانی واویلا از لبی و خیزرانی ...💔 روز دوم، ورود کاروان به کربلا . . . 🎤 حاج میثم مطیعی 🖤| @shahid_dehghan
⸢💚| ⸥ 🔹️حـر حسین و اصحـاب او را سخت گرفته بـود که فرود آینـد در همـان مکان بی آب و آبـادی ▪️حسیـن گفت: وای بر تـو بگـذار در این ده (یعنـی نینوا و غاضریه یا آن ده یعنی شفیـه) فرود آییم. ➖️حـر گفـت نــه! قسم به خدا نمی توانـم این مرد‌ را بر من جاسـوس کرده اند 🔻زهیـر ابن قیـن گفت «قسم به خـدا، چنان می بینـم کار پـس از این سخت تر شود. 〰️ یا‌ بن رسول الله قتـال با ایـن جماعت در این ساعـت ما را آسـان تر است از جنگ با آنها که بعـد از این آیند 💔 به جان من قسـم که بعد از ایشان آیند کسانـی که ما طاقـتِ مبارزه با آنها نداریم! حسیـن گفت: من ابتـدا به قتال با آنها نکنـم✋️ +‌حسیـن گفت این زمیـن چه نام دارد؟ _گفتند «عقـر.» +حسیـن گفت «خدایـا به تو پناه برم از عقـر ↩️ باز‌ نام آن زمیـن پرسیـد. گفتند «کربلا آن را نینـوا هم گویند که دهی اسـت بدین جـا.» حسیـن را آب در چشـم بگردید گفت: کرب و بلا جـای انـدوه و رنـج است💔 🔹️ام سلمـه مرا خبـر داد که جبریل نزد رسول خدا آمـد و تو با مـن بودی بگریستی رسول خدا فرمـود پسـر مرا رها کن. من تو را رهـا کردم پیغمبـر تو را بگرفـت و در دامن نشانید. جبرئیـل گفت: آیا او را دوسـت می داری؟ گفـت: آری گفـت: امـت تـو او را می کشند🥀 و اگر خواهـی خاک آن زمیـن را که بدان جا کشته می شود به تـو بنمایـم فرمـود "آری" پس جبرئیـل بال را بالای زمیـن کربلا بگشود و آن زمیـن را به پیغمبـر نمود🕊 ▪️حسیـن آن خاک را ببوییـد و گفـت: والله ایـن همان خاک اسـت که جبرئیل رسـول خـدا را به آن خبر داد و مـن در همیـن زمین کشته می شوم💔 💨 گفـت فرود آییـد بارهای ما اینجـا بر زمین گذاشته شـود و خون ما اینجـا بریـزد و قبور ما اینجـا باشـد جد مـن رسـول خـدا با من چنین حدیث کرد 〰️پس همـه فرود آمدنـد و بارها را بر زمین نهادنـد. ‌ ‌و حـر خـود و همراهانـش مقابـل حسیـن فرود آمدند با هزار سـوار 📜 آن گاه نامـه به عبیدالله فرستـاد که: حسیــن در کربلا بار بگشود و رحل بیفکنـد. ‌ 📙گزیده کتاب آه 🏴•| @shahid_dehghan
2.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| امام حسن مجتبى عليه السلام : آنچه به من مى رسد، زهرى است كه با دسيسه به كامم ريخته مى شود، امّا اى ابا عبد اللّه هيچ روزى مانند روز [مصيبت] تو نيست . 📚الأمالى، صدوق ، ص 177 💚| @shahid_dehghan
✍🏻| از تو میگویم بِسمِ رَبِّ الشُهِدا . نگاهی بر چشمانت انداخت ، گویی حس و حال چشمانت را می خواند که زمزمه کرد : اِی مُحمد که سرت میل بریدن دارد پر و بالت بخدا میل پریدن دارد ... مهربانی چشمان و عمق نگاهت چنگ در گلویش می انداخت ‌‌... با آه حسرت ادامه داد: من شنیدم که سرت شد فدای زینب .‌‌.! 💔🕊 . اینجاس که حاج حسین میگه : شهدا می خواستن می شد ، ما می خوایم ولی نمیشه ! چیکار کردیم با دلامون ؟!🚶‍♀ رفیقِ جآن ! فکری بحال رفقایت کن دعا کن زمین گیرِ دنیا نشویم 🌹 ❜ شهادت، بال‌نمیخواد، حال‌میخواد... ❛ ❤️| 📝| 🌿| @shahid_dehghan
Mahmoud Karimiمن را ببخش اگر که لکنت‌زبان گرفتم ..‌..mp3
زمان: حجم: 2.94M
🎧 باباجان... بعدِ غارت ندیدی مارو چجور میبرن به زور طناب! بعد غارت ندیدی مارو نگم که چیشد تو بزم شراب . . . شب سوم، مهمان حضرت رقیه ... 🎤 حاج محمود کریمی 🖤| @shahid_dehghan
11.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌌 چگونه صدای حضرت رقیه از خرابه به کاخ یزید رسید؟ 🌱برشی از سخنرانی به مناسبت سالروز شهادت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها 🖤| @shahid_dehghan
✨』 ۱. ندامت‌ها در دنیا می‌تواند ثمربخش باشد ولی در آخرت جز حسرت سودی ندارد. ۲. روز قیامت که پرده‌ها کنار می‌‏رود بسیاری محبوب‌‏ها منفور و پندارها باطل می‌‏شوند. 📚 منبع: سایت‌دانشنامه‌اسلامی، تفسیر نور [•💚•] به نیت‌ ظهور؛ از طرف شهید سعد بن حارث خُزاعى، ⸤ 📖 ⸣ @Shahid_Dehghan
بسم رب الهادی...🪴
˼🌿˹ امام حسن عسکری (علیه‌السلام ) می فرمایند: ✨إیّاکَ وَ الاْذاعَهَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَهِ، فَإنَّهُما یَدْعُوانِ إلَی الْهَلَکَهِ✨ 🌸مواظب باش از این که بخواهی شایعه و سخن پراکنی نمائی و یا این که بخواهی دنبال مقام و ریاست باشی و تشنه آن گردی، چون هر دوی آن ها انسان را هلاک خواهد نمود.🌸 📚( بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۹۶ ) 🗓| سه شنبه ۱۴۰۳/۴/١۹ 📿|ذکر روز‌ : یا ارحم الراحمین 📚| @SHAHID_DEHGHAN˼
✍🏻آسمان را بغل کن خدایا! شیطان ما را سرزنش کرد؛😔 چون او را در نافرمانی‌ات همراهی کردیم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست🌸 و پس از این که او را به خاطر تو رها کردیم و از او روی‌گردانده، به سوی تو آمدیم، وی را با دوباره گرفتار شدن به دست او، شیرین کام مکن.✨ 💠فرازی از مناجات دهم صحیفه سجادیه💠 ♥️| 📝| °|@shahid_dehghan
⸢💚| ⸥ . نیمه شب بود ... 🌑 در خرابه های شام، از سرما کودکان به خود میلرزیدند. همه دلشان از حوادث چندروز پیش در کربلا گرفته بود، اما کسی حق گریه و عزاداری نداشت وگرنه با تازیانه های دشمنِ بدخو مواجه میشدند! 💔 ناگه رقیه‌ی سه ساله از خواب پرید .. او در خواب چه دیده بود؟! عمه زینب به سمتش رفت، سرش را در آغوش گرفت. آرام در گوشش زمزمه کرد: جانِ عمه! آرام باش ...🥲 اما دخترک انگار خواب بابا را دیده بود.. بابایی که از چندروز پیش دیگر اورا ندیده بود! نه فقط بابا، عموعباس و حتی داداش علی اکبر هم دیگر نبودند ... حتی دیگر صدای گریهٔ علی اصغر شش‌ماهه نمی‌آمد .... ❤️‍🩹 رقیه به یادِ بابا گریه میکرد.. عمه سعی داشت آرامش کند، اما نشد! همین هنگام یزید صدای گریه کودک را شنید. از سربازان پرسیـد چه شده؟! گفتنـد: دخترِ حسین‌ بن‌ علی خواب پدرش را دیده و بیتابی پدرش را میکند! آن نامرد دستور داد سرِ بریده حسین‌ را برای دخترک ببرند... 💔 رقیه عطر خوشی به مشامش رسید.. گویی بابا بود ... آری! بوی خودِ بابا بود .. اما چرا سربازان یک طشت را روبروی او گذاشتند؟ با دستانی لرزان، پرده روی طشت را کنار زد.. نه! باور نمیکرد! او بابا نبود ... سری که در طشت بود، لب‌هایش زخم بود، موهای‌صورتش به خون خضاب شده بود، بابا اینگونه نبود .. 😭 سر را به سینه چسباند، و با صدایی لرزان گفت: چه کسی مرا در کودکی یتیم کرده است؟ چه کسی رگ‌های گردنت را بریده است؟ ... با پدر نجوا میکرد.. از شدت گریه به خواب رفت... خوابی که دیگر هرچه عمه زینب صدایش زد، بیدار نشد ... 💔 . 🏴•| @shahid_dehghan