بسم رب العشق
آنچه این روزها درگیرش هستم، درد فراق است. تو چه می دانی درد فراق چیست؟؟؟
می دانی هرشب با چشمانی پر از اشک به خواب رفتن یعنی چه؟؟؟ می دانی هر روز قبل از چشم باز کردن، گوش را تیز می کنم تا شاید صدایی از حضورت در خانه را بشنوم؟؟؟؟ می دانی بوی پیراهن یوسف یعنی چه؟؟؟ می دانی روز تولدت برسد ودر آغوش گرفتنت به دل مادر بماند یعنی چه؟؟؟
خبرداری خانه که خلوت میشود گاهی راه می روم و صدایت می کنم شاید جوابی بشنوم؟؟؟ یادت هست یک روز عکس از چشمانت را نشانم دادی؟؟؟ گفتم: خودشیفته شدی؟؟؟
گفتی: زمانی می رسد که روزت را با این نگاه آغاز می کنی!!!!
اینک آن زمان رسیده است.
عزیز دل مادر، آرام قلبم، آری چهار سال و اندی ست که هر روزم با تو آغاز و با تو تمام می شود.
یادم نمی رود اول باری که در آغوشت گرفتم، می دانستم قرار است با تو امتحان شوم و چه آزمونی زیباتر از تو....
شکایتی نیست، هنوز هم شرمنده ام از بضاعت اندکی که تقدیم عمه سادات کردم، شرمنده که بیش از این نداشتم.....
و هزار شکر که بی بی با کرم و لطف خود، کمِ مرا هم پذیرفت. خوش به حال هر دوی ما، میوه دلم...
بیست و پنج ساله شدی نور چشمانم، تولدت هزاران بار مبارک.
خدا را هزاران بار شاکرم که پاره ی دلم محرم قافله ی عشق شد.
گوارای وجودت...
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت
باید بسنده کرد به رویای دیدنت
#شهید_محمد_رضا_دهقان
#حسین_وصالی
#تولدت_مبارک
#بیست_بهار_در_زمین
#پنج_بهار_در_بهشت
#دلتنگی_یعنی_حال_این_روزهای_من
___________________
درددلی مادرانه با شهید محمدرضا دهقان در روز تولدش ۹۹/۱/۲۶☝️☝️☝️☝️☝️
🍃| @shahid_dehghan
-------------------------------------
https://www.instagram.com/fotros1394126
صفحهرسمیمادربزرگوارشهیددهقانامیری