eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.8هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📲| تبلیغات: 🆔| @abo_vesaal74
مشاهده در ایتا
دانلود
📜| 🍃| خیلی خوشحال بودی ازینکه خادم الشهدا هستی. بقیه هم مثل تو خوشحال بودندو ذوق می‌کردند؟ یکی از شب‌ها که نوبتت بود حسابی پوستت کنده شد. حدود پنجاه شصت نفر خـانـم دانشجو تجمـع ڪرده بودند و اصـرار داشتند ساعـت دوازده شـب برونـد گـردان تخـریب. ولۍ چون هواے دو ڪوهه بهاری بود و آن ایام بارندگی زیـاد بود با درخواست آنها مخـالفت شد. اما آنها آن قـدر اصـرار ڪردند تـا بالاخره اجازه صادر شد. یک نفر به عنوان همراه، با این‌گروه اعزام‌شد.اماهمان‌شب بارندگی شدید شد. بیسیم زدند ڪه بارندگی شدید شده و آب گرفتگی مشکل ایجاد کرده. توهم بدون معطلی پشت وانت پریدی و برای کمک رفتی. هر لحظه امکان داشت واقعا سیل بشود اما تو تا صبـح رفتۍ و برگشتۍ. تـو هـم مۍتوانستۍ مثل بقیه بخوابی، اما بیدار ماندی. تو خادم الشهدا بودی و از هیچ خدمتی دریغ نمیکردی.. 🦋•﴾@shahid_dehghan﴿•🦋
🕊 📜| 🌕| تو خادم الشهدا بودی و از هیچ خدمتی دریغ نمی کردی.حاج حسین یکتا را هم همان جا دیدی.یک روز موقع نماز ظهر بی سیم زدند که: «همه جمع شید. حاج حسین یکتا داره می آد.» به قول علی شما هم جوجه بسیجی بودید و عاشق اینکه فرمانده ها و قدیمی های جنگ را ببینید. هردو با لباس خاکی جلو رفتید و سلام و علیک کردید. حاج حسین تو را بغل کرده و بعد با مشت به پشت تو زده بود و گفته بود: «شما خادمید. خادم رو باید زد.»علی را هم بی نصیب نگذاشته بود. بعد رو به پسرش کرده و گفته بود: «پسرم، اینا خادم هستن، باید اینا رو بزنی، هرچی بزنی هیچ چی نمیگن.»نمیدانم آنجا هم چشمانت از شیطنت برق زده یا خجالت کشیده بودی و‌سرت را پایین انداخته بودی؟ اصلاً شاید سرخ هم شده بودی. اما فکر که میکنم می‌بینم اصلا آدم خجالت کشیدن و سرخ شدن نیستی. به نظرم حتی بعید نبود که همان موقع توی دلت برای حاج‌حسین هم نقشه بکشی. 🌟•﴾@shahid_dehghan﴿•🌟