eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.6هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494
مشاهده در ایتا
دانلود
💠| محمد یک صفت خیلی بارزش داشت و آن این بود که خیلی خالص کار می کرد. یعنی واقعا کارهایش را طوری انجام می داد که غیر آن کسی که باید، هیچکس دیگری نمی دید. وقتی می خواست دستگیری کند و کمک کند، یک جوری انجام می داد که من که خواهرش بودم هم بعدها متوجه می شدم . چند ماهی یک جایی کار می کرد، اما با گذشت سه ماه هنوز حقوقی نگرفته بود. به محمد گفتیم برو حقوقت را بگیر، در جواب گفت: " نه، صاحب کارم زن و بچه دار است، اگر داشت می داد، لابد مشکلی دارد که نتوانسته بدهد." آخر هم نرفت بگیرد با اینکه برای موتورش خودش دنبال تهیه پول بود. تا اینکه بعد از مراسم تدفین صاحب کارش آمد و تسویه کرد. 💌| به نقل از 💠| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
💠| #اخلاص_محمدرضا محمد یک صفت خیلی بارزش داشت و آن این بود که خیلی خالص کار می کرد. یعنی واقعا کاره
💠| هنوز محمد دفن نشده بود که یکی از دوستانش آمد و از من حلالیت طلبید. گفتم چرا؟ گفت من را حلال کنید من پشت سرتان غیبت کردم. یک بار که من با محمدرضا خیابان نیاوران بودم، شما به محمدرضا زنگ زدید و گفتید در جنوب شهر هستید و آدرسی را که می خواهید پیدا نمی کنید. من از این کارها زیاد می کردم این بنده خدا یکی اش را دیده بود من آن روز یافت آباد بودم و محمد شمال شهر بود این طور موقع ها آدرس نمی داد یا نمی گفت آژانس بگیر برو. میگفت بنشین تا بیام آن روز هم یادم هست که به من گفت نزدیکترین ایستگاه بنشین خودم را الان می رسانم. اصلا به من نگفت کجاست. دوستش گفت به محمد گفتم چقدر خواهرت خودخواه است که وقتی آدرس را پیدا نکرده، آژانس نمی گیرد و تو را از این سر شهر به آن سر شهر می کشاند. دوستش ادامه داد که محمد در جواب نگاهی به من کرد و گفت: نمی فهمی وقتی مادر و خواهر آدم چیزی از شما می خواهند نباید رویشان را زمین بگذاری، خواهر نداری که بفهمی. 💌| به نقل از 💠| @shahid_dehghan