eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.6هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494
مشاهده در ایتا
دانلود
صداے هاے نامنظمش،سڪوت ڪوچہ ے بنے هاشم را بہ هم ریختہ. با چشم هاے گشاد شدہ نگاهش را بہ مقابل مے دوزد،عرق سرد از روے پیشانے اش سُر میخورد و تا زیر گردنش ڪشیدہ میشود. دوبارہ نفس نفس میزند...نفس ڪم آوردہ... قلبش بے امان مے تپد،چیزے نماندہ بہ ایستادن قلبِ ڪوچڪش... آرام و محتاط قدم برمیدارد،صداے آہ ڪشیدن هاے آرام مادرش روحش را مے خراشد... دستِ نحفیف را روے شانہ اش گذاشتہ و دنبال خود مے ڪشد. صداے پاے اسبے بلند میشود،مثل تیرے ڪہ از ڪمان در مے رود با شتاب بہ عقب بر مے گردد و به‌ پشت سر نگاہ میڪند. ڪسے را نمے بیند نفس نفس زنان و ملتهب مے گوید:ما...ما...مادر!ڪَ...ڪمے شتاب ڪن! فاطمہ (س) دست دیگرش را حوالہ ے دیوار میڪند و آهستہ قدم برمیدارد. بہ یڪ بارہ سوالش پسر را بہ هم مے ریزد! _حسن جان! از ڪدام سمت باید برویم؟! مادرش راہ خانہ را گم ڪردہ! بغض گلویش را بے امان مے فشارد. مبهوت بہ مادرش خیرہ میشود،فشار خفیفے بہ دست مادرش وارد میڪند. صدایش مے لرزد:راهے نماندہ! بیا! ڪمے سرعتش را بیشتر میڪند،عرق از سر و رویش مے بارد. پاهاے نحفیش روے زمین خاڪے فرود مے آید و براے رسیدن بہ خانہ تقلا مے ڪند. صداے مادرش ڪمے دل گرمش میڪند:میدانے پسرم!میوہ ے دلم!مے گویند پسر عصاے پیرے مادر است! یڪ‌ پسر بچہ ے هفت هشت سالہ شدہ عصاے دستِ پیریِ مادرے هجدہ سالہ... لبخند محوے روے لب هایش مے نشیند،همانطور ڪہ مادرش را دنبال خودش مے ڪشاند مے گوید:من و حسین،تا عمر داریم خدمتت را مے ڪنیم! از ڪنارت جُم نخواهیم خورد! هم مراقبِ... بہ یڪ بارہ ڪلمات از یادش مے روند،جملہ اے ڪہ مادرش گفت در گوشش مے پیچد! نگران بہ سمت مادر سر بر مے گرداند و مے پرسد:چرا این را گفتے؟! مَگر...مگر تو شدہ اے؟! لبخندِ ڪم رنگ مادرش را از زیر چادرے ڪہ تا نزدیڪ لب هایش ڪشیدہ مے بیند. صدایش بیشتر مے لرزد:جوابم را ندادے مادر؟! صداے آہ ڪشیدن مادرش،ترسش را بیشتر میڪند. نزدیڪ خانہ مے رسند،فاطمہ(س) دستش را از روے شانہ ے حسن (ع) برمیدارد. میخواهد خیال پسرڪش را راحت ڪند،با قدم هاے سست مقابل در مے ایستد. همین ڪہ نگاهش بہ درِ سوختہ مے افتد،سینہ اش تیر میڪشد و چهرہ اش در هم میرود! بے اختیار دستش را روے قلبش میگذارد،سر بہ زیر مے اندازد تا نبیند... نبیند گواهے نبودنِ محسن را...نبیند گواهے غریبے (ع) را... نبیند گواهے مظلومیت حسن (ع) را... یڪ سوختہ بر همہ چیز گواہ است... میخواهد وارد خانہ بشود ڪہ حسن (ع) سریع بہ سمتش مے دود،مظلومانہ نگاهش میڪند. گوشہ ے چادر خاڪے اش را بہ دست مے گیرد و بہ صورتِ پنهان مادر چشم مے دوزد. _جانِ پدر نرو! براے ما ڪہ نہ...براے علے ات ماندنے شو! بغض گلوے فاطمہ (س) را مے فشارد،جملہ ے بعدے سینہ اش را تنگ تر میڪند. _اگر بروے یڪ مدینہ مے گوید علے تنها و غریب است! دلت مے آید علے تنها بماند؟! دلت مے آید بگویند علے بے ڪَس است؟! مادرش آهے میڪشد و دستِ سالمش را میان موهاے مجعدش مے برد. _بعد از من پشت و پناہ پدرت تویے پسرم! هم پشت و پناہ پدر! هم برادر و خواهرهایت! بغض حسن (ع)مے شڪند و هق هق میڪند:نمیخواهم! تو مثل همیشہ پشت و پناہ همہ ے مان بمان! با جملہ ے بعدے اش اشڪ هاے مادر هم سرازیر میشوند! _نامرد مگر چطور سیلے زد ڪہ حرف از رفتن میزنے؟! فاطمہ(س) سریع مے گوید:هیس! راز مادر پسریت!بہ هیچڪس نمے گویے! خصوصا پدرت! شدت هق هق حسن (ع) بیشتر میشود،بوسہ ے ڪوتاهے روے دستِ ڪبود شدہ ے مادر مے نشاند. _چشم! نمے گویم هم ڪہ دیدم با لگد زد...! راز مادر پسریت! میان من و تو بماند و ڪوچہ ها...! 💔 💔 💔 💔 💔 با احتیاط روے پنجہ هاے پا راہ میرود،دستش را جلوے دهانش گذاشتہ ڪہ صداے نفس ڪشیدنش هم بہ گوش ڪسے نخورد! از ڪنار حسین (ع) و زینب (س) عبور میڪند،خودش را نزدیڪ بستر مادر مے رساند،آرام ڪنارش مے نشیند. سرش را میان فاصلہ ے دهان و قفسہ ے سینہ اش خم میڪند و گوشش را تیز! شبے چند مرتبہ از خواب مے پرد و این ڪار را تڪرار میڪند... چند ثانیہ بعد نفس راحتے میڪشد و سرش را بلند میڪند! هنوز سینہ ے مادر "خِس خِس" میڪند... میخواهد برگردد ڪہ نگاهش بہ مردے قد خمیدہ مے افتد،علے (ع) را مے بیند ڪہ نزدیڪ بستر فاطمہ (س) نشستہ! مثل هر شب خوابش نبردہ... نہ اینڪہ صداے نفس نفس زدن هاے فاطمہ (س) نگذارد بخوابد! نہ! صداے "خِس خِسِ سینہ ے فاطمه" شدہ لالایے شب هاے علے... فقط ڪمے دلهرہ دارد... ڪہ مبادا این صدا "نفس آخر" باشد... ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے 👈🏻ڪپے تنها با ذڪر نام نویسندہ مورد رضایت است👉🏻 •┈┈••✾•🖤•✾••┈┈• @shahid_dehghan •┈┈••✾•🖤•✾••┈┈•
🍂| در شب شهادت حضرت زهرا(س) 🖤| ارسالے از •| 🖤 •| •| •┈┈••✾•🖤•✾••┈┈• @shahid_dehghan •┈┈••✾•🖤•✾••┈┈•
🍂| در شب شهادت حضرت زهرا(س) 🖤| ارسالے از •| 🖤 •| •| •┈┈••✾•🖤•✾••┈┈• @shahid_dehghan •┈┈••✾•🖤•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 🎤| میدونم که راز شهادته این اشکا رنگ خدا میگیرم من با تسبیحات حضرت زهرا صلی‌الله‌علیک‌یا‌فاطمه صلی‌الله‌علیک‌یا‌فاطمه سبحان الله و دود سبحان الله از لحظه ورود سبحان الله پیش چشم آیه های کوثر شده 🏴 🏴 •┈┈••✾•🖤•✾••┈┈• @shahid_dehghan •┈┈••✾•🖤•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - •[مصیبتی‌‌است‌علی‌راکه‌پیش‌‌چشمانش عدو امید دلش رابه تازیانه گرفت چه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غم علی مراسم تدفین او شبانه گرفت]• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[زِکف دادم چراغ لاله ام را کنم پنهان ز دشمن ناله ام را نه دست خود کفن کردم شبانه تن زهرای هجده ساله ام را]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮🖤@Shahid_dehghan🖤⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[ای‌بی‌نشانه‌ای که خدا را نشانه‌ای هرسو نشان توست ولی بی‌نشانه‌ای زهرای  پاک ، ای  غم  زیبای  دلنشین تو خواندنی‌ترین غزل عاشقانه‌اي!]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[یا علی رفتم بقیع اما چه سود هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود یا علی قبر پرستویت کجاست آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست هر چه باشد من نمک پرورده ام دل به عشق فاطمه خوش کرده ام]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[ای‌نام‌خوشت‌وردزبانم‌زهرا ازداغ‌توسوخت‌جسم‌وجانم‌زهرا برخیزعلی‌به‌دیدنت‌آمده‌است ای‌دردوبلای‌توبه‌جانم‌زهرا]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[مدینه کوچه هایت بوی زهرا می‌دهد نشان ازغربت شبهای مولا میدهد مدینه در کجاست، مزار فاطمه کجا گشته خزان، بهار فاطمه🍂]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یادمیگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[اثر دسـت ستـم از رخ نیلے نـرود هـرگز از یـاد علے ضـربت سیلے نـرود]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[ مادر دوبخش است: «ما» و «در»و قصه یتیمی «ما» از کنار«در» شروعشد]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[بر گلستان ولایت تاختن غنچه را با لاله پرپر ساختن غنچه زیر خار و خس افتاده بود باغبان هم از نفس افتاده بود کاش از قلبم به قبرش راه داشت کاش زهرا هم زیارتگاه داشت]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - هرکسۍ‌فڪر‌ڪسے‌باشـد‌ومن‌فڪر‌زهـرا مجلـس‌روضہ‌ۍ‌مــادرِ‌خودم‌را‌عشـق‌است - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - در‌چطورۍ‌دلش‌آمد‌ڪه‌به‌پہلو‌بزند؟ شعلہ‌ای‌‌برجگـر‌زخمـۍ‌بانو‌بزند؟ - ..🕯 ⸤مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[دلم را با غـم مـادر💔 نۅشتـن غبار چـادر خاڪۍ نۅشتـن خـدا بر بیرق ؏ـشاق زهـرا(س) نـوشت این طایفـه شاه بهشتنـد✨]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 ••[ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت]•• ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یادمیگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود‌ ای که ره بستی میان کوچه‌ها بر فاطمه گردنت را میشکست آنجا اگر عباس بود]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یادمیگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[بی تو با شمع علی تا به سحر می‌سوزد شمع می‌میرد و او بار دگر می‌سوزد یک نفر مثل درختان سپیدار بلند در خیالش همه شب بین دو در می‌سوزد]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یادمیگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[میان خانه در آن شب، ولی خدا بداد غسل و کفن کرد قامت زهرا به گریه گفت‌ای جان من به قربانت شوم فدای تو و ناله‌ی یتیمانت]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 』 - ••[فاطمیه از کدامین غصه باید جان سپرد؟! دردِ حیدر، داغِ مادر، یا غریبیِ حسن.. :)]•• - ..🕯 ⸤ مادرهرکارۍکندبچہ‌ها‌یاد میگیرند‌مثلا‌اگر‌شهید‌شود..🥀⸣ •⟮@Shahid_dehghan⟯•