eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.3هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📝|ارتباط با ادمین: 🆔| @bentolabbas8
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃📽 | #مصاحبه #قسمت_هشتم مصاحبه تفصیلی خبرگزاری تسنیم با #خواهر_و_مادرشهید🌹 👇
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💌| #مصاحبه قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان
🍃💌| قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند... ♦️کی خبر شهادتشون به شما رسید؟ چه کسی به شما خبر داد؟ فردای اون شب از طریق یکی از دوستان که به واسطه از معراج الشهدا خبردار شده بود... ♦️قبل از رفتن برای شما یا هرکدوم از دوستانتون وصیت خاصے داشتند؟ بیشتر از همه طلب حلالیت میکرد و معمولا حرفی نمیزد که ما به شهادتش فکر کنیم اگرم حرفی بود به شوخی میزد. ♦️در مواقع دلتنگی چی کار میکنید؟ تقریبا کاری نمیتونیم بکنیم و به اون صورت نتونستم مرهمی برای این درد پیدا کنم... وقتی به عکسها و فیلم هاش نگاه میکنم حالم بدتر میشه البته توصیه شهید در وصیت نامه اش این بوده که یاد عاشورا کنیم. ... |💌 @shahid_dehghan 💌|
از گفت‌و‌گوی تفصیلی با مادر و خواهر 🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 : - تسنیم: حس و حال شما از لحظه دیدار پیکر محمدرضا چه بود؟ - خواهر شهید: "من همیشه به برگشت محمدرضا امیدوار بودم و مطمئن بودم به خاطر وعده‌هایی که می‌دهد برمی‌گردد. وقتی پدر آمد و گفت: محمدرضا تیر خورده، خیلی امیدوار شدم و گفتم چیزی نیست. اما وقتی خبر شهادتش را دادند یادم هست فقط در خانه راه می‌رفتم و زیر لب «الا بذکرالله تطمئن القلوب» را با خود تکرار می‌کردم. زمانی که برای دیدنش به معراج شهدا رفتیم من مطمئن بودم که محمدرضا ایستاده و منتظر ما است. وقتی وارد معراج شهدا شدیم و دوست‌هایش را یکی یکی می‌دیدم مطمئن شدم که محمد ایستاده است. وقتی پیکرش را دیدم خیلی مات و مبهوت شدم و مانند یک غریبه به او نگاه می‌کردم و احساس کردم که او را نمی‌شناسم. احساس کردم که دارم کم می‌آورم سرم را نزدیک صورتش بردم و گفتم: «تو همان محمدرضایی یا نه؟». کم کم باورم شد و برایم اثبات شد که این محمدرضاست. با همان تیپ خواهر بزرگتری تهدیدش می‌کردم و گفتم: «حالا که رفتی بالا این کار را بکنی و اینجاها بری‌». دوست داشتم انگشترش را به او بدهم و خیلی ذوق داشتم خودم این انگشتر را دستش کنم. یادم هست انگشترش را نزدیک صورتش بردم و ازش پرسیدم: انگشترت قشنگ است؟ می‌پسندی؟. دیدارمان از نظر کلامی دیدار صمیمی بود اما فضای سنگینی داشت." 🌹 @shahid_dehghan 🌹
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
💠 برگ ریزانِ گناه 🔻) #رسیدگی‌به‌بیمار پیامبر (ص) فرمود: وَ مَنْ سَعَی لِمَرِیضٍ فِی حَاجَةٍ قَضَا
💠 برگ ریزانِ گناه 🔻) (وضو‌و‌غسل)‌بودن سلمان فارسی می گوید: روزی با پیامبر (ص) زیر درختی نشسته بودیم. حضرت شاخه های خشک درخت را تکان داد، تمام برگ های آن فرو ریخت. سپس رو به من کرد و فرمود: سؤال نکردید چرا من این کار را کردم. گفتم: (جانم به فدایت) بفرمایید منظورتان چه بوده؟ فرمود: هنگامی که مسلمان خوب وضو بگیرد، سپس نمازهای پنجگانه را به جاآورد، گناهان او فرو می ریزد، همان گونه که برگ های این شاخه فرو ریخت.سپس آیه «إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ» را تلاوت کرد.َ 🦋|@shahid_dehghan|🦋
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
💌🍃|پاسخ #خواهر_شهید در پاسخ بہ سوالات مربوط به شهید محمدرضا دهقان... 7⃣| سلام 1)محمدرضا از بین ادعی
💌🍃|پاسخ در پاسخ بہ سوالات مربوط به شهید محمدرضا دهقان... 8⃣| چطور به اون اخلاص رسید؟ چجور شد که شد شهید محمدرضا دهقان‌امیری؟ نسبت به ماهم مث خواهر خودشون برادری میکنن؟ ↩️هیچ کاری رو برای مردم و عرف و خوشایند کسی انجام نمیداد و هیچ وظیفه ای رو هم بخاطر نظر مردم رها نمی کرد. شک نکنید در برادری چیزی کم نمیذاره. شما هم میتوانید سوالات خود را در مورد شهید محمدرضا دهقان به آیدی زیر ارسال کنید👇🏻 🆔| @anonymous_983 💌| @shahid_dehghan |💌
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽•|مستندِ "جوانی با نشاط" شهید محمدرضا دهقان‌ امیرے 🔊| 📲•| @shahid_dehghan
💌| مرجع بزرگ، آیت اللّه العظمی بهجت درباره زیارت عاشورا می‌فرمودند:«مضمون زیارت عاشورا گواه و روشن کننده عظمت آن است... •|🌱 @shahid_dehghan
🌹 مقداد همان خواستگار سمجی که چندین بار آمد و رفت تا دل مهدیه را بدست آورد. هم دل مهدیه را و هم بعدا دل تورا. رسم روزگار یک جوری پیش رفت که باهم رفیق شدید. یک جورهایی شاید شد برادر بزرگ‌ترت. سپاهی بودنش بیشتر از همه خصوصیاتش برای تو جذاب بود و همین سپاهی بودن باعث علاقه‌ات به مقداد شد. به گمانم نقشه کشیده بودی از طریق مقداد یک راهی برای خودت باز کنی. ادامه متن در عکس👆🏻 «١٣روز تا حیات عند رب» 🆔•| @shahid_dehghan |•