eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.6هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺| آمادگی جسمانی اش بسیار خوب بودو بدنی لرزیده داشت.به ورزش پارکور علاقه داشت.هیجانش را در این ورزش خالی می کرد از ارتفاع نمی ترسیدوجسارتی مثال زدنی داشت،با دوستانش که تمرین می کرد،موفق تر از بقیه بودو گاهی مسابقه دوستانه که می گذاشتند ،او برنده می شد. 🔺نقل شده از 🍃🌺@shahid_dehghan🌺🍃
گفتنی نیست ولی بی کماکان در مـن هست.... هست.... ولـی نیست.... 🌙 ♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید محمدرضا دهقان ذکر روز پنجشنبه: لاالاالله الملک الحق المبین 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
💔✨|😔 •|شهدا😭... معبر های ما... فرق میکند با... معبر های شما... •|نوع سیم خاردارش مین هایش... •|تخریبچی هایتان را بفرستید اینجا... •|گرفتار معبر نَفسیم معبر گناه...😔 •|همان که شما در جهاد اکبرتان از آن گذشتید ... 💔✨| @shahid_dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛✨|🙂 •|مداحی زیبای جانباز مدافع حرم میگن چرا رفتی؟!... 💔|میگم خدا رو شکر حسین چشش گرفت ما رو میگن بازم میری؟! 💔|میگم اگه قبول کنه عبد گناه کارو غلام آقا رو... 💛 ❤️ 💛✨| @shahid_dehghan
🍃❤| ۲۰_سالگی متن مستند شهید محمدرضا دهقان امیری ( برنامه از آسمان)
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃❤️| #سفر_عشق_در_20_سالگی 📝 #قسمت_سوم زندگی #شهید_دهقان در عین کوتاهی قصه‌های بلندی دارد. قصه‌هایی
🍃❤| 📝 محمدرضا یک جمله ساده و قشنگ داشت و می‌گفت: فرد حزب اللهی باید مرتب و زیبا باشد. می‌گفت که مامان وقتی دیگران من را می‌بینند، من را به عنوان کسی که بسیجی هستم، توی مسجد رفت و آمد دارم، تو یادواره شهدا کمک می‌کنم و کار می‌کنم، من باید یک جوری رفتار کنم هم با رفتارم و هم با ظاهرم جوانان دیگر را به خود جذب کنم... من فکر می‌کنم عمده دلیلی که جوانان خیلی زیادی به این شهید، روی آوردند و اقبال عمومی زیادی به شهید دهقان شد، به همین دلیل بود. هم اینکه او جزو جوان‌ترین شهدای مدافع حرم است و هم به خاطر ظاهرش و هم به خاطر رفتار و کردارش؛ جوان امروزی، الگوی امروزی می‌خواهد. کلا محمد رضا علاقه زیادی به شهدای دفاع مقدس داشت، خصوصا دایی‌های شهیدش؛ شهید محمد علی طوسی که در تاریخ یازدهم بهمن سال 63 در محور عملیاتی سردشت- بانه در نبرد با کومله و دموکرات به شهادت رسید و شهید محمدرضا طوسی که ایشان هم در تاریخ دوم آذر سال 66 در عملیات نصر هشت به شهادت رسیده بود؛ محمد رضا علاقه زیادی به این شهدا داشت. محمد رضا یک‌سال قبل از رفتنش به من گفت؛ مامان من دوره‌های آموزش نظامی مختلفی را گذراندم و خیلی هم آماده رزمم، الان فکر کن که حضرت زینب(س) از شما سؤال بپرسد که الان حرمم ناامن شده و من به جوان شما نیاز دارم، شما چه جوابی به حضرت می‌دهید؟ محمد رضا، این سؤال را فقط از من پرسید. از پدرش نپرسید، چون جلب رضایت پدرش خیلی راحت بود، چون پدرش جزو رزمنده‌های دفاع مقدس بود، جنگ و جبهه را دیده بود و شهید و شهادت را لمس کرده بود. اما راضی کردن من برایش دشوار بود، آن هم فقط برای مهر مادرانه‌ای که در وجود من می‌دید. وقتی مطمئن شدم که تصمیم خودش را گرفته ومن نباید مانع انجام تصمیمش شوم، گفتم محمدرضا، امیدوارم سوریه بهت خوش بگذره! این جمله را که گفتم، محمد رضا آن‌قدر احساس رضایت کرد که مدام در خانه هروله می‌کرد و یاحسین(ع) یاحسین(ع) می‌گفت.سر من را می‌بوسید و می‌گفت : مامان راضیم ازت... یعنی به این نحو رضایت من را گرفته بود. ... 🍃❤| @shahid_dehghan
•┄══❁🌸❞ #قرار‌هرشب‌ما❝🌸❁══┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ •┄═━❝🌸❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🌸❞━═┄•
#تورا گم مے كنم هـر روز و پيدا مے كنم هـر شب ... بدين سان خواب هـا را با تو زيبا مے كنم هـر شب ... #شبتون_شهدایی🌙 #التماس_دعای_شهادت♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید محمدرضا دهقان ذکر روز جمعه: اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🍃🌷 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
💚🍃|😍 همیشه به فکر جمع کردن باقیات و صالحات بود، مدتها مینشست و فکر میکرد که چطور ذخیره ای برای آخرتش جمع کند. 💚✨| 💚🍃| @shahid_dehghan
❤️🍃|😔 تک تک ثانیه هایی که تو را کم دارم...  ساعتم درد  دلم درد جهانم درد است...😔 💚| 💔| ❤️🍃| @shahid_dehghan
🍃❤| ۲۰_سالگی متن مستند شهید محمدرضا دهقان امیری ( برنامه از آسمان)
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃❤| #سفر_عشق_در_20_سالگی 📝 #قسمت_چهارم محمدرضا یک جمله ساده و قشنگ داشت و می‌گفت: فرد حزب اللهی ب
🍃❤| 📝 برای راضی شدن، خیلی با خودم کلنجار رفتم، چون به محمدرضا خیلی وابسته بودم، اگر محمد رضا نیم ساعت دیر به خانه می‌رسید، من زمین و زمان را به هم می‌دوختم، اعصاب خودم و دیگران را خرد می‌کردم، این‌قدر بهش زنگ می‌زدم، که کجاست و چرا دیر رسیده! ولی در مسئله سوریه رفتنش نمی‌دانم چطور شد؛ من این را می‌گذارم به حساب دست و رحمت و برکت حضرت زینب(س) که روی قلب من گذاشت و روی سر من دست کشید. خانم، اول صبرش را به من داد و بعد داغ فرزند را... ولی وقتی محمد رضا رفت من به سجده افتادم و شاید نزدیک به یک ربع فقط‌گریه کردم و ضجه زدم، چون می‌دانستم پاره تنم رفته و احتمال برگشتش شاید صفر باشد. واقعا هم همین بود از همان روزهای اولی که محمدرضا رفت، من می‌دانستم که دیگر بر‌نمی‌گردد، با روحیاتی که از او سراغ داشتم، می‌دانستم فرزندم واقعا لایق شهادت است، یعنی لحظه خداحافظی یاد خداحافظی‌هایی افتادم که با اخوی‌های شهیدم کرده بودم. آن‌ها این حس را در وجود من به وجود آورده بودند که این خداحافظی آخر با بقیه خیلی فرق دارد، یک حس معنوی خاصی تو وجودم بود و مطمئن بودم که دیگر بر نمی‌گردد. کلا محمد رضا در آن زمانی که در سوریه بود شاید پنج یا شش بار با ما تماس گرفت، تو هر بار تماسش هم به من می‌گفت : مامان دعا کن که شهید شوم، حتی قبل از رفتنش به سوریه هم مدام این را به من می‌گفت، من بهش گفتم : محمد رضا خودت را خالص کن مطمئن باش که شهید می‌شوی... محمد رضا آن شب یک جمله عجیب و غریبی به من گفت : «مامان به خدا دیگه خالص شدم، مامان دیگه حتی یک ذره ناخالصی در وجودم نیست.» تا این جمله را شنیدم، گفتم پس شهید می‌شوی! داد زد گفت جان من! گفتم آره تو اگر خالص شده باشی مطمئن باش شهید می‌شوی، بعد یکدفعه جیغ زد گفت : مامان راضیم ازت، مامان دوستت دارم، مامان می‌بوسمت! خیلی خوشحال شد، خوشحالی محمدرضا از آن طرف و جگر خراش بودن این جمله برای من واقعا زجرم می‌داد. از آن شب به بعد دیگر منتظر خبر شهادتش بودم، چون مطمئن بودم و احساس می‌کردم محمد رضا فقط می‌خواست رضایت من را بگیرد، وقتی مطمئن شد که دیگر من راضیم، شهید شد و در عملیات محرم به شهادت رسید... ... 🍃❤| @shahid_dehghan
❤️✨|🙂 •|عُمریست... . دَخیلم‌به... . ضَریحی‌که... . نَداری...💔 •| 🙂 ❤️✨| @shahid_dehghan
•┄══❁🌸❞ #قرار‌هرشب‌ما❝🌸❁══┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ •┄═━❝🌸❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🌸❞━═┄•
•|جان خوش است اما نمی خواهم که جان گویم تو را... •|خواهم از جان ،خوشتری یابم که آن گویم تو را .... #شبتون_شهدایی🌙 #التماس_دعای_شهادت♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید محمدرضا دهقان ذکر روز شنبه: یا رب العالمین 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
💙💎|😍 ✨| تو اگر بسیجی هستی‌، نشون بده به بقیه ببینم؛ درکار کردن، در درس خواندن،درخدمت کردن‌، ۲برابر دیگران کار میکنی؟ ،۲برابر دیگران درس میخونی؟ ۲برابر دیگه بی ادعایی؟ ۲برابل دیگران مظلومیت تحمل میکنی؟ ۲برابر دیگران مهربانی میکنی؟ ۲برابر دیگران لبخند میزنی؟ این یعنی بسیجی...❤️ 💙💎| @shahid_dehghan
♥️🍃|😍 ✨|کاری کنید که... وقتی کسی شمارا ملاقات می کند احساس کند که یک شهید را ملاقات کرده است... ✨| ♥️🍃| @shahid_dehghan
برای بار چندم هست که میخواییم حرف های خودمانی رو بزنیم. این بار هم حرف میزنیم البته حرف زدنی که ۲ صورت داره : اولیش اینکه میخواییم با خودمون رو راست باشیم یعنی خودمون رو محک بزنیم! دوم اینکه میخواییم به خودمون افتخار کنیم😌 ♦️خب حالا اولیش : یه روزی فرمانده ی دسته ی سوم گروه اردوی جهادی کرمانشاه از جمع بچه ها میپرسه : دوستان کی میدونه کتاب صحیفه ی سجادیه موضوعش چیه؟؟؟ هیچ کس حرفی نمیزنه🤐 و این میشه درد ما بچه شیعه ها💔 ♦️یه روزی ام بین اسرای عراقی یکی رو میگیرین میبرن پیش فرماده ی گروه داعشی ازش میپرسن : شما مسلمانید یا ما؟؟ اسیر میگه : ما فرمانده میپرسه : خب باشه. قرآن رو حفظ هستی؟؟؟ اسیر میگه : نه فرمانده میگه : یه حکمت از نهج البلاغه بگو اسیر عراقی میگه : بلد نیستم میگه : بگو ببینم تفسیر آیه ی ۳۰ سوره ی بقره چیه؟؟؟ اسیر میگه : نمیدونم اونجاست که فرمانده ی عراقی رو به سمت سربازان حرامی خود میکنه میگه : دوستان من دیدید حالا مسلمان واقعی کیست ما یا اینها؟؟؟ یکی از سربازان خودش رو فرا میخونه میگه: قران بخون از سوره ی عنکبوت شروع میکنه بسم الله..... میگه: حکمت ۲۷ نهج البلاغه رو بگو شروع میکنه به گفتن فرمانده ی حرامی داعش رو به اسیر میگه: تو ازادی برو ... اما به همه بگو مسلمان واقعی ما هستیم نه شما که ایه ای از قران را حفط نیستید... 💠 دوستان... تا حالا از خودمون سوال کردیم که قرآن توی کمدمون چند وقته داره خاک میخوره؟ تا حالا کتاب با معرفت نهج البلاغه رو اصلا دیدیم چه برسه بخواییم بازش کنیم و بخونیم؟ تا حالا پرسیدیم از خودمون که شیعه ی واقعی علی هستیم یا نه؟ بهتره دید باز تری داشته باشیم نسبت به ... 🔷حالا میخواییم به خودمون افتخار کنیم😌 خیلی سخته زیرباران خمپاره و تیر و ترکش وایسی و مقاومت کنی... خیلی سخته تو سنگر جنگ نرم باشی و دفاع کنی.. توی جنگ نرمی که الان راه انداختن ما بچه شیعه ها,ما شیر های حیدری,ما سربازان حضرت آقا... داریم میجنگیم با سختی خیلی زیاد... 🔹به قول دمتون گرم که پای عقیدتون وایسادید. قدیم یه نوار موسیقی بود غیر مجاز هرکسی یکی تو خونش داشت حالا دم شما گرم که وایسادید با وجود ماهواره و ....... ما افسران جنگ نرم... با این انقلاب پیمان بستیم که پرچم حکومت اسلامی رو به صاحب اصلی خودش برسانیم و هرکس مانع ما بشود نابودش میکنیم... ✋ 🔴 🍃🌹 @shahid_dehghan 🌹🍃
🍃❤| ۲۰_سالگی متن مستند شهید محمدرضا دهقان امیری ( برنامه از آسمان)
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃❤| #سفر_عشق_در_20_سالگی 📝 #قسمت_پنجم برای راضی شدن، خیلی با خودم کلنجار رفتم، چون به محمدرضا خیل
🍃❤️| 📝 من ومحمد رضا خیلی با همدیگر حرف می‌زدیم، خواهرش هم خیلی با او صحبت می‌کرد... دلم می‌خواست بدانم که آیا جوان من که این مسیر را انتخاب کرده، آیا واقعا احساساتی شده یانه؟ ما درباره این موضوع خیلی می‌نشستیم و با همدیگر صحبت می‌کردیم، بحث می‌کردیم، محمد رضا همیشه سه تا دلیل عمده داشت، برای این‌کارش و برای این انتخابش؛ یکی می‌گفت؛ مامان ما انسانیم، الان در سوریه به حریم انسانیت توهین می‌شود، این داعشی‌ها و آمریکایی‌ها دارند انسان‌ها را از بین می‌برند، انسان هر دین و مذهبی داشته باشد، ولی در حال حاضر یک انسان است و ما باید به انسانیت انسانها احترام بگذاریم؛ دومین دلیلی که محمدرضا را به آنجا کشاند به ابا عبدالله‌الحسین(ع) و به خانم حضرت زینب(س) بود، حس غیرت و همیتی که نسبت به این بانوی بزرگوار اسلام داشت، یعنی یک سومین دلیلش این بود که می‌گفت در دوران دفاع مقدس تمام جهان پشت صدام ایستاده بودند - یک جمله قشنگی داشت وقتی ما می‌گفتیم جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، می‌گفت نگویید عراق علیه ایران، بگویید کل جهان علیه ایران- می‌گفت که همه جهان پشت سر صدام ایستادند علیه ایران، تنها کشوری که مثل برادر و دوست در کنار ما بود کشور سوریه بود، آیا انصاف است حالا که کشور سوریه نا امن شده، ما رهایش کنیم و بگوییم که آن زمان شما به ماکمک کردید، ولی الان که شما به کمک ما نیاز دارید ما پشت شما را خالی کنیم؟ همیشه یک جمله معروفی داشت که می‌گفت حضرت آقا فرمودند : که به سوریه کمک کنیم و حضرت آقا هیچ استثنایی نیاوردند، نگفتند نظامی کمک کنید تسلیحاتی کمک کنید و چون ایشان استثنا نیاوردند، پس وظیفه من است به عنوان یک سرباز ولایت به سوریه بروم و از مردم آنجا دفاع کنم... 🔹وقتی پیکر شهید را دیدم او را نشناختم💔 هم درباره این شهید می‌گوید: یک شب برادر کوچکترم محسن را با خودمان بردیم هیئتی که محمدرضا به آن می‌رفت. بعدا که از محسن پرسیدم، محمدرضا چه می‌کرد، گفت؛ اول روضه که شد، محمدرضا گفت بشین من الان برمی گردم، اما دیگر بر نگشت؛ آقا محسن می‌گفت آخر روضه بلند شدم که بگردم دنبالش و پیدایش کرده بود؛ پشت پرچم یک کنج هیئت او را دیده بود که نشسته و شال خود را انداخته بود روی صورتش؛ آقا محسن می‌گفت یک جوری‌گریه می‌کرد که من دلم می‌لرزید، اصلا تو حال خودش نبود! وقتی رفتم معراج و برادرم را در تابوت دیدم، احساس کردم که اصلا نمی‌شناسمش... به خاطر اینکه صورتش خیلی تغییر کرده بود، محمد رضایی که همیشه دستش روی محاسنش بود که مبادا محاسنش بهم بخورد،اینقدر روی موهایش حساسیت داشت که... رفتم مواجه شدم با یک پیکری که محاسنش خاک آلود و موهایش بهم ریخته و خاکی بودند... ... 🍃❤️| @shahid_dehghan
•┄══❁🌸❞ #قرار‌هرشب‌ما❝🌸❁══┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ •┄═━❝🌸❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🌸❞━═┄•
همه آرام گرفتند و #شــب از نیمه گذشت ، آنچه در #خــواب نرفت چشـم من و یاد تو بود . . . #شبتون_شهدایی🌙 #التماس_دعای_شهادت♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan