eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.4هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📝|ارتباط با ادمین: 🆔| @bentolabbas8
مشاهده در ایتا
دانلود
💠شوخ طبعی_شیک پوشی💠 🌹روایت خواهرشهید محمدرضادهقان🌹 🔸شب اول قبر با خانواده و دوستان محمد نیمه شب بر سر مزارش در امامزاده علی اکبر چیذر جمع شده بودیم، هر کدام از ما یا دوستانش که خاطره ای از محمد تعریف می کردیم، به خنده ختم می شد. انگار نه انگار شب اول قبر محمد است. چون تمام خاطراتش در آن شیطنت و بگو و بخند داشت. محمد یک بچه فوق العاده شیطان، پرنشاط، جسور و شجاع بود در عین حال خیلی احساساتی و دلسوز بود و در عین حال خیلی مقید بود. 🔸میگفت آدم باید شیک و مجلسی حزب الهی باشد. اگر می خواهد حزب الهی باشد، خوشگل حزب الهی باشد که وقتی بقیه می بینند، کیف کنند. هم مرامت را ببینند هم ظاهرت را ببینند. اصرار داشت در زندگی لذت ببرد یعنی هم به خوشی هایش می رسید پارک جمشیدیه می رفت، شیان می رفت، خلاصه از لذت های زندگی اش کم نمی گذاشت. 🔹 با اینکه شاد بود و لذت می برد اما حدود خودش را هم رعایت می کرد.🔹 🌹🌹 @shahid_dehghan
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟ که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت #ارواح_طیبه_شهدای_مدافع‌حرم_صلوات💛 | @Shahid_dehghan |
🔹شهید محمدرضا دهقان: " آدم باید شیک و مجلسی حزب الهی باشد. اگر می خواهد حزب الهی باشد،خوشگل حزب الهی باشد که وقتی بقیه می بینند، کیف کنند. هم مرامت را ببینند هم ظاهرت را ببینند. " 🔹| @Shahid_Dehghan
•┄❁❁┄• فرستـادن پنج بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در «عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید ♥️ •┄═━❝🏴❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🏴❞━═┄•
میشوم #دلتنگ تـــــو، یادت خرابم میڪند #بغض_خیسم در گلو آهستہ آبـــم میڪند... ای شهید دستی بر آر... #شبتون_شهدایی🌙 🍃💌|‌ @shahid_dehghan
•┄═•بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم•═┄‌• ذڪر روز یڪشنبــه:‌ یـا ذَاالْجَلالِ وَ الْاِڪْرام🍂🍃 ای صاحب جلال و ڪرامت. تعداد: ١٠٠ مرتبه #صبحتون_شهدایی 🍂•┄═•═┄•🍃 @shahid_dehghan 🍃•┄═•═┄•🍂
•═┄•※💚 #قرآن‌روزانہ 💚※•┄═• •ســـورة: کهف •صفحہ : ۲۹۵ •جــــزء: ۱۵ 💚•ڪانال‌شهـیدمحمدرضـادهقـان•💚 •══┄•💚•┄══• @shahid_dehghan •══┄•💚•┄══•
[وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ] و ما را مدافعان حضرتش قرار بده. #دعای_عهد |💚 @shahid_dehghan 💚|
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃❤️| #سفر_عشق_در_20_سالگی 📝 #قسمت_سوم زندگی #شهید_دهقان در عین کوتاهی قصه‌های بلندی دارد. قصه‌هایی
🍃❤| 📝 محمدرضا یک جمله ساده و قشنگ داشت و می‌گفت: فرد حزب اللهی باید مرتب و زیبا باشد. می‌گفت که مامان وقتی دیگران من را می‌بینند، من را به عنوان کسی که بسیجی هستم، توی مسجد رفت و آمد دارم، تو یادواره شهدا کمک می‌کنم و کار می‌کنم، من باید یک جوری رفتار کنم هم با رفتارم و هم با ظاهرم جوانان دیگر را به خود جذب کنم... من فکر می‌کنم عمده دلیلی که جوانان خیلی زیادی به این شهید، روی آوردند و اقبال عمومی زیادی به شهید دهقان شد، به همین دلیل بود. هم اینکه او جزو جوان‌ترین شهدای مدافع حرم است و هم به خاطر ظاهرش و هم به خاطر رفتار و کردارش؛ جوان امروزی، الگوی امروزی می‌خواهد. کلا محمد رضا علاقه زیادی به شهدای دفاع مقدس داشت، خصوصا دایی‌های شهیدش؛ شهید محمد علی طوسی که در تاریخ یازدهم بهمن سال 63 در محور عملیاتی سردشت- بانه در نبرد با کومله و دموکرات به شهادت رسید و شهید محمدرضا طوسی که ایشان هم در تاریخ دوم آذر سال 66 در عملیات نصر هشت به شهادت رسیده بود؛ محمد رضا علاقه زیادی به این شهدا داشت. محمد رضا یک‌سال قبل از رفتنش به من گفت؛ مامان من دوره‌های آموزش نظامی مختلفی را گذراندم و خیلی هم آماده رزمم، الان فکر کن که حضرت زینب(س) از شما سؤال بپرسد که الان حرمم ناامن شده و من به جوان شما نیاز دارم، شما چه جوابی به حضرت می‌دهید؟ محمد رضا، این سؤال را فقط از من پرسید. از پدرش نپرسید، چون جلب رضایت پدرش خیلی راحت بود، چون پدرش جزو رزمنده‌های دفاع مقدس بود، جنگ و جبهه را دیده بود و شهید و شهادت را لمس کرده بود. اما راضی کردن من برایش دشوار بود، آن هم فقط برای مهر مادرانه‌ای که در وجود من می‌دید. وقتی مطمئن شدم که تصمیم خودش را گرفته ومن نباید مانع انجام تصمیمش شوم، گفتم محمدرضا، امیدوارم سوریه بهت خوش بگذره! این جمله را که گفتم، محمد رضا آن‌قدر احساس رضایت کرد که مدام در خانه هروله می‌کرد و یاحسین(ع) یاحسین(ع) می‌گفت.سر من را می‌بوسید و می‌گفت : مامان راضیم ازت... یعنی به این نحو رضایت من را گرفته بود. ... 🍃❤| @shahid_dehghan
در دفتر خاطرات من بنویسید  من هر چه كه دارم از شهیدان دارم 🆔 @Shahid_Dehghan
اگر دو چیز را رعایت بڪنی ، خدا شهـادت💜را نصیبت می ڪند... یڪے پر باش و دوم .. این دو تا را درست انجام بدے خدا شهـادت را هم نصیبت می ڪند... 💌 💌 | @shahid_dehghan |
🍃♥️| وقتی شهید ملکی که یک روحانی بود خود را برای اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به حضرت زینب(س) بروی... شهید ملکی با این تصور که گردان حضرت زینب(س) متعلق به است به شدت با این امر مخالفت کرد و خواستار اعزام به گردان دیگری شد اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد. هنگامی که می‌خواست به سمت گردان حضرت زینب(س) حرکت کند، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در اهواز مستقر است. شهید ملکی بعد از شنیدن اسم “” به فرمانده التماس کرد که به خاطر خدا مرا از اعزام به این محل عفو کنید، من را به گردان علی‌اصغر(ع) بفرستید، گردان علی‌اکبر(ع) گردان امام حسین(ع) این همه گردان، چرا من باید برم گردان حضرت زینب؟ اما دستور فرمانده لازم‌الاجرا بود. شهید ملکی در طول راه به این می‌اندیشید که : “خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟ اصلا این‌ها چرا شده‌اند؟ یا ابوالفضل(ع) خودت کمکم کن.” هوا تاریک بود که به محل استقرار گردان حضرت زینب رسید، شهید ملکی از ماشین پیاده شد، چند قدم بیشتر جلو نرفته بود که یکدفعه را بست و شروع به کرد. راننده که از پشت سر شهید ملکی می‌آمد، با تعجب گفت: حاج آقا چرا چشماتونو بستین؟ شهید ملکی با صدایی لرزان گفت: “والله چی بگم، استغفرالله از دست این …😂😂 راننده با تعجب زد زیر خنده و گفت: کدوم خواهر حاج آقا؟ اینا برادرای غواصن که تازه از آب بیرون آمدند و دارند لباساشونو عوض می‌کنند. اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شده و فهمید ماجرای گردان حضرت زینب چیه!! 💌|راوی : سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج |📝 @shahid_dehghan📝|