خواب نورانی
حدود ساعت دو تا سه نصفه شب خواب عجیبی دیدم. خانه مان نورانی شده بود و من دنبال منبع نور بودم. دیدم پنجره آشپزخانه تبدیل به در شده و شهدا یکی یکی وارد خانهام شدهاند. همه جا را پر کردهاند و با لباس نظامی و سربند، دست در گردن یکدیگر به هم لبخند میزنند. مات نگاهشان کردم و متوجه شدم منبع نور از دو قاب عکس برادران شهیدم است. آن شب برادر شهیدم محمدعلی به خوابم آمد و در حالتی روحانی سه بار به من گفت نگران نباش؛ محمدرضا پیش ماست. آن شب تا صبح اشک ریختم و دعا خواندم. بعدها گفتند همان ساعت سه هواپیما حامل پیکر محمدرضا و بقیه شهدا روی زمین نشست.
راوی: مادر شهید
#ابووصال
@shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
🍃💌| #رهبر_انقلاب:
ای پسر و دختر جوان! ای مرد و زن میانسال! ای پیرمردان و پیرزنان! ای فقرا! ای اغنیا!
هر که هستید، اگر احساس نیاز به خدا میکنید بدانید که خدا نزدیک است! یک لحظه دلتان را به خدا متوجّه کنید؛ جواب را خواهید شنید.
وقتی دیدید دلِ شما ناگهان منقلب شد و اشکِ جاری شد، وقتی دیدید طلب، با همه وجود از سر تا پای شما جاری شد، بدانید این همان جواب خداست و جواب بعدی هم اجابت است؛ انشاءالله.
۷۳/۱۱/۱۴
🍃💌| @shahid_dehghan
#ترسناکترینآیهخدا
[إِنَّا نَسيناکُمْ..
فراموشت کردم...
سوره سجده | ۱۴
+خداوند در روز قیامت، روز هول عظیم، به گنهکاران میگوید:
[ امروز ما شما را فراموش میکنیم:
«إِنَّا نَسيناکُمْ» ]
خداوند فراموشکار نیست بلکه مراد از نسیناکم این است که حکم «فراموش شده» را بر شما گنهکاران بار میکنیم و #جهنمحقیقی همین است که انسان از چشم خدا بیفتد ....
#کارینکنکهفراموشتکنم
@shahid_dehghan
🍃✨| #پنجشنبه_های_دلتنگی
دلتنگے حد و مرزے ندارد
هر جاے دنیا
هم ڪہ باشـے
تو را بہ سمـتِ
خود مـےڪشاند
و زمینت مےزند
و چہ زمینـے
بهتر از
مزار شـہــدا 💜
#یادشہداصلوات📿
🍃✨| @shahid_dehghan
4_5821091110390335220.mp3
7.66M
🎙| دنیا داره میگذره وقت روضه خونیه ...
#کربلایی_مجتبی_مهدی_پور
#پیشنهاد_دانلود👌🏻
🍃❤️| @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
[ وَاجعَل قَلبی بِحُبِّکَ مُتَیِّماً ...]
و دل مرا سرگشته و
#دیوانۀ_عشق و محبت خود قرار ده ...
#دعای_کمیل
خدایا ...
مرا از خودت ...
لبریز کن ، یک سر ...
#عاشقانه_با_خدا
#کمیل_بخواینم
#شبتون_شهدایی🌙
@shahid_dehghan
•| 🍃💜
دل مرده ام قبول ولی ای مسیح من
یک جمعه زیارت اهل قبور کن
پ.ن: هفته ای که به یاد امام زمان نگذره جمعه ش خبری از ظهور نیست!
#جمعه_های_انتظار
🆔 @shahid_dehghan
مَولایَ اِرْحَم کَبْوَتی لحرِّ وَ جْمعی وَ زَلَّةِ قَدَمی
مولای من، با صورت به زمین خورده ام و بر لغزش گامهایم رحم کن...
#صحیفه_سجادیه/دعای۵۳
.
من زمین خورده شیطانم ...
رفیق ، دستم بگیر ...
یا رفیق من لا رفیق له ...
.
ما خاکی هستیم!
اما خاکیِ گناه !
@shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🆔| @shahid_dehghan
#قسمت_اول از #بخش_اول گفتوگوی تفصیلی #خبرگزاری_تسنیم با مادر و خواهر 🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷:
- تسنیم: شهید دهقان از کودکی تا بزرگسالی چهویژگیهایی داشت؟
- مادر شهید: "محمدرضا پسری پرجنبو جوش و فوقالعاده شیطان و بازیگوش در دوران کودکی بود که تا بزرگسالی این موضوع ادامه داشت. من و پدرش سعی کردیم روی اخلاق و روحیات فرزندانمان بسیار کار کنیم و رعایت قوانین اسلام نیز برای ما بسیار مهم بود و محمدرضا در چنین محیطی رشد کرد و بزرگ شد. محمدرضا خیلی تحت تاثیر پدربزرگش بود، پدر من پدر دو شهید است و بر روی این موارد از کوچکی با محمدرضا صحبت میکرد و در این زمینه زمان بسیاری را صرف بچهها میکرد. یادم هست که محمدرضا در سن 4،5 سالگی اتفاق خیلی نادر و بدی برایش افتاد. روز تاسوعا بود که دایی بزرگش مشغول کوتاه کردن موهای محمدرضا بود، همینطور که به کوتاه کردن موها ادامه میداد پشتش به پنجره آهنی برخورد کرد و این پنجره که 30 سال بود به ندرت باز میشد از لولا درآمد و درست روی سر محمدرضا افتاد. به فاصله دو دقیقه خون تا شعاع نیم متری پخش میشد و تمام هیکل محمدرضا را فرا گرفت که ما گمان کردیم محمدرضا مرده اما محمدرضا هیچ عکسالعملی نشان نمیداد. بعد از آنکه او را به بیمارستان بردیم و پدرم این موضوع را دید به محمدرضا گفت: خونت مثل سرخی خون شهیدان است و حیف است که بمیری باید شهید شوی.محمدرضا در این خانواده که مدام حرف از شهید و شهادت بود بزرگ میشد و هر سال سالگرد شهادت برادرانم را میدید. دو برادرم در دفاع مقدس شهید شدند. شهید محمدعلی طوسی که در سال 63 در محور عملیاتی سردشت - بانه در نبرد با کوموله شهید شد.برادر دومم شهید محمدرضا طوسی نیز در سال 66 در عملیات نصر8 ماووت عراق شهید شد و محمدرضا دو برادر شهیدم را بسیار دوست داشت.هر دفعه که وارد دامغان میشدیم به اصرار محمدرضا اول بر سر مزار برادرانم میرفتیم و وقتی که از دامغان خارج میشدیم نیز به سر مزار برادران شهیدم میرفتیم. محمدرضا از کودکی تا بزرگیاش هر دفعه که سوالی برایش پیش میآمد نزد من میآمد و میگفت از اخلاق و رفتار و غیرت و شهامت داییهایم برایم بگو و من هم سر فرصت برایش کامل توضیح میدادم."
- تسنیم: رابطه شما با محمدرضا چگونه بود؟
- خواهر شهید: "از آنجایی که اختلاف سنی من و محمدرضا زیاد نبود جدای از فضای خواهر و برادری, فضای بین ما فضایی حمایتگرانه بود. از دوران کودکی تا بزرگسالی هر جا من نیاز به کمک داشتم محمدرضا واقعا کم نمیگذاشت و این موضوع دو طرفه بود و چون اختلاف سنی ما کم بود خیلی همدیگر را درک میکردیم."
- تسنیم: چرا اسم محمدرضا را برایش انتخاب کردید؟
- مادر شهید: "محمدرضا 7 سال بعد از شهادت برادرم به دنیا آمد من در خواب دیدم که برادر بزرگم آقامحمدعلی یک کودکی دردستانش است و به من گفت بیا این محمدرضای شماست. من وقتی به کودک نگاه کردم دیدم که این کودک چقدر زیباست و خیلی منقلب شده بودم. در روزهای بعد به همسرم میگفتم من مطمئنم فرزندمان پسر است و دلم میخواهد که اسمش را محمدرضا بگذارم که همین هم شد."
- تسنیم: دلیل انتخاب رشته فقه و حقوق چه بود؟
- مادر شهید: "محمدرضا دوران دبیرستان را در مدرسه امام صادق(ع) منطقه 2 تهران در رشته معارف و علوم اسلامی گذراند و علاقه بسیار زیادی به رشته علوم سیاسی داشت. در سال اول دبیرستان که بود میگفت دلم میخواهد یک دیپلمات شوم، وقتی به سال سوم و چهارم رسید کاملا نظرش عوض شد چون 3 نفر از داییهایش روحانی بودند علاقه خاصی به این قشر داشت و میگفت دلم میخواهد به رشتهای بروم که به دروس حوزوی مرتبط باشد. بعد بر روی رشتهها و دانشگاهها تحقیقات زیادی کرد و رشته حقوق را انتخاب کرد. رشته فلسفه و کلام اسلامی را در دانشگاه رضوی مشهد قبول شد و حتی برای مصاحبه هم رفت ولی با مشورت مشاوران و اساتید دانشگاه به این نتیجه رسید که در تهران ادامه تحصیل بدهد. مشهد را از این نظر دوست داشت که میگفت آنجا در زیر سایه امام رضا(ع) درس میخوانم ولی رشته حقوق را امتحان داد و در دانشگاه شهید مطهری تهران ادامه تحصیل داد. بهخاطر علاقه به دوستانش قضیه رفتن سوریه را به آنها نگفت"
🌷 @shahid_dehghan 🌷