#قسمت_یازدهم از #بخش_دوم گفتوگوی تفصیلی #خبرگزاری_تسنیم با مادر و خواهر 🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 :
- مادر شهید: "از نحوه شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمیگفت و دوستش که در سوریه با او بود از جواب دادن طفره میرفت. هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود، در شب شهادت امام رضا (ع) حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد و به صورت واضح میگفت: «فلانی را اینقدر سوالپیچ نکن وقتی سوال میکنی اون غصه میخوره، دوست داری نحوه شهادت من را بدانی من بهت میگویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه شهادت و پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند و گفتند: شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید."
🌹 @shahid_dehghan 🌹
🍃و اِن یُرِدکَ بِخَیر فلا رادَّ لِفَضلِه🍃
و اگر خداوند اراده خیر درباره تو کند، هیچکس قادر نیست مانع فضل او گردد ..
"سوره یونس آیه ۱۰۷"
#منبهتوامیدوارم♥️
🍃🌸| @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
عـرفـه ؛
رمضانِ ڪوچڪے ست
به سبک خـدا
براے آنان ڪه جاماندهاند
از قافله رمضـاݩ ...
#عرفہ
#التماس_دعا:)
🌱| @shahid_dehghan
#قسمت_دوازدهم از #بخش_دوم گفتوگوی تفصیلی #خبرگزاری_تسنیم با مادر و خواهر 🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 :
- خواهر شهید: "مراسم هفتم محمدرضا که در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد اولین باری بود که کاملا وجودش را احساس کردیم. من هیچ وقت فکرش را نمیکردم که وارد مدرسه عالی شوم و محمدرضا آنجا نباشد. آن روز حالم بد شد و فضا برایم سنگین بود. از مراسم بیرون آمدم و در آن راهرو راه میرفتم و سر محمدرضا غُر میزدم. چند دقیقه بعد بوی عطر محمدرضا اطرافم پیچید و تپش قلبم زیاد شد. دور و برم را دیدم اما کسی آنجا نبود و مطمئن شدم محمدرضا پیشم آمده.
در خوابم هم میآید و یکسری غُرغُرهایی میکند و نشان میدهد که حواسش به ما است."
🌹 @shahid_dehghan 🌹
4_113482669571965429.pdf
حجم:
212.7K
🍃🌸| #التماس_دعا
PDF دعای عرفه
🍃🌸| @shahid_dehghan