عـرفـه ؛
رمضانِ ڪوچڪے ست
به سبک خـدا
براے آنان ڪه جاماندهاند
از قافله رمضـاݩ ...
#عرفہ
#التماس_دعا:)
🌱| @shahid_dehghan
#قسمت_دوازدهم از #بخش_دوم گفتوگوی تفصیلی #خبرگزاری_تسنیم با مادر و خواهر 🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 :
- خواهر شهید: "مراسم هفتم محمدرضا که در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد اولین باری بود که کاملا وجودش را احساس کردیم. من هیچ وقت فکرش را نمیکردم که وارد مدرسه عالی شوم و محمدرضا آنجا نباشد. آن روز حالم بد شد و فضا برایم سنگین بود. از مراسم بیرون آمدم و در آن راهرو راه میرفتم و سر محمدرضا غُر میزدم. چند دقیقه بعد بوی عطر محمدرضا اطرافم پیچید و تپش قلبم زیاد شد. دور و برم را دیدم اما کسی آنجا نبود و مطمئن شدم محمدرضا پیشم آمده.
در خوابم هم میآید و یکسری غُرغُرهایی میکند و نشان میدهد که حواسش به ما است."
🌹 @shahid_dehghan 🌹
4_113482669571965429.pdf
212.7K
🍃🌸| #التماس_دعا
PDF دعای عرفه
🍃🌸| @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
#قسمت_سیزدهم از #بخش_دوم گفتوگوی تفصیلی #خبرگزاری_تسنیم با مادر و خواهر 🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 :
- تسنیم: با توجه به اینکه محمدرضا دهه هفتادی بوده و بسیاری از جوانان تحت تاثیر او قرار گرفتند در این مدت عنایت خاصی شامل حال کسی شده؟
- مادرشهید: "خیلی از این موضوعات اتفاقا افتاده است. یک مورد که برای خودم نیز عجیب بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یک یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینکه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود، وقتی من را دید فقط گریه میکرد. او تعریف میکرد که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچهای پاک و طاهر بودم و قرآنخوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم. به سبب آشنایی با دوستان ناباب از راه بهدر شدم و 17 سال خدا و ائمه را منکر شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است. اسم من مصطفی بود بعد از آنکه آن اتفاق برایم افتاد یک اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون کرده بودند. یک شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا میزند: «حاج مصطفی! پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم. دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی! پاشو یک ربع به اذان مانده، پاشو نماز بخوان» این را که گفت بلند شدم و چهرهاش به دلم نشست.
10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم که بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم. آن جوان میگفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته که با همه آن دوستانم قطع رابطه کردم و از همه گناهانم توبه کردم و به خاطر توبهام و مالهای حرامی که کسب کرده بودم، تمام زندگیام را فروختم تا مالهای حرام از زندگیام بیرون برود و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یک رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم.
مواردی دیگر و چیزهای عجیبی رخ میداد که منقلب شدیم که به نظرم دلیل این اتفاق این است که محمدرضا سن و سال کمی دارد و برای همه عجیب است که این جوان با این سن و سال رفته و دفاع کرده است. محمدرضا یک معامله با خدا کرده و به خاطر این معامله خدا خریدارش شد."
🌹 @shahid_dehghan 🌹
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ
الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(بقره/١٢٩)
گاهی به این می اندیشم که صرف گُذشتن ابراهیم از
اسماعیل کار چندان شاقّی در ابعاد پیامبری نبوده است.
در آن اندازه که ابراهیم علیه السلام بوده است،
و آن سطح یقین و اعتمادی که به خدا داشته
و ملکوتی که به عینه دیده بود.
ذبح پسرش گرچه آزمایش سختی بوده
ولی خارج از توان او نبوده ست.
یعنی فقط احساسات بین پدر و پسر نبوده
که این امر را خارق العاده نموده ...
آنچه این وسط برای ابراهیم سخت بوده است،
این بوده که به او وعده داده شده بود که از
نسل اسماعیل پیامبرانی مبعوث خواهند شد ..
تمام آینده ی نبوت را در اسماعیل می دیده است.
این است که یک آن شک می کند که چه شده که
خداوند اینچنین توفیقی را از او می خواهد سلب کند؟
چرا چیزی که آنچنان داده است، اینچنین میخواهد باز ستاند؟
پس آن بشارت ها چه شد؟
تمام لطافت این داستان، اینست که ابراهیم دقیقا در اضطراب ِ
از دست دادنِ لطف خاص خدا به سر می بَرَد آن ثانیه ها را
تا اینکه ثابت می کند رفاقت ش را و سر می رسد آن رحمت دیگر ...
🆔| @shahid_dehghan
🔸 #روز_بیست_و_دوم
به نیابت از شهید منا محسن حاجی حسنی کارگر
متولد: ۱۵/ ۸ /۱۳۶۷ مشهد
شهادت: ۲/ ۷/ ۱۳۹۴ منا
مزار واقع در قبرستان بهشت ثامن الائمه۳ واقع در زیرزمین صحن جمهوری اسلامی حرم امام رضا (ع)
🆔| @shahid_dehghan
#حسین_جانم
•|هر آنچه بود ، گذشت از فضیلت عرفه
نگاه ما به شب اول محرم توست...|•
#آقادلمنتنگمحرمشدهاست
🌱| @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
🔸 #روز_بیست_و_سوم
به نیابت از شهید سید محمد علی جهانآرا
تولد : ۹/ ۶ / ۱۳۳۳ خرمشهر
شهادت: ۷/ ۷ / ۱۳۶۰ (سانحه هوایی)
مزار شهید واقع در بهشت زهرای تهران
🆔| @shahid_dehghan
#قسمت_پایانی از #بخش_دوم گفتوگوی تفصیلی #خبرگزاری_تسنیم با مادر و خواهر 🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 :
- مادر شهید: "محمدرضا فوقالعاده از خودش مراقبت میکرد، ظاهر امروزی داشت و اصلا به ظاهرش پایبند نبود. به خاطر پاکی و صداقت درونش خدا خریدارش شد. محمدرضا موقعیتهای زیادی داشت و میتوانست کارهای زیادی که همه جوانان میکنند را انجام دهد اما محمدرضا در چارچوبهای مشخص حرکت میکرد. با تمام وجود میگفت: "من سرباز امام زمانم" و سر این موضوع میایستاد.
با دوستانش خیلی صمیمی بود و راحت با همسر یکی دو تا از دوستانش که نامزد کرده بودند صحبت میکرد ولی نگاه و رفتار حرامی نداشت.
یک بار صحبت خواستگاری محمدرضا شد من گفتم: محمدرضا از فاصله خانه تا دانشگاه روزی صدتا عروس میبیند این جمله را که گفتم محمدرضا اینقدر مسخرهبازی و بگو بخند کرد و گفت: «صدتا چیه دویستتا سیصدتا، بیشتر مامان چشمات را بستی»، به محمدرضا گفتم که وقتی بیرون میروی مگر چشمبند میبندی که اینها را نمیبینی؟ اما محمدرضا طفره میرفت و خیلی پیگیر شدم تا آخر گفت: «مامان به خدا قسم نمیبینم، اگر من بخواهم سرباز #امام_زمان (عج) شوم و با این چشمهایم صورت #امام_زمان (عج) را ببینم آیا با این چشمهایم میتوانم آدمهای اینجوری را ببینم؟» و وقتی این حرف را زد خیلی متعجب شدم و نتوانستم چیزی به او بگویم.محمدرضا به خاطر این چیزها بود که با خدا معامله کرد، در این دنیا هم اهل معامله بود و هر وقت مرا با موتور جابهجا میکرد میگفت کرایهات اینقدر شده و تا ندهی من داخل نمیآیم! در آن معامله که با خدا کرد به خدا گفت خدایا من یک حاجت دارم و حاجتم شهادت است و شما میگویید که این کار حرام است باشد انجام نمیدهم ولی خدایا من دربست در اختیار شما هستم و یک حاجت دارم که آن را برآورده کنید. محمدرضا در این راه سماجت کرد و با چشم باز به سوریه رفت و میدانست آن طرف چه خبر است و هیچ مشکلی در زندگی نداشت و با اعتقاد رفت و دفاع جانانهای کرد"
🌹 @shahid_dehghan 🌹
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
#خاطره
وقتی #محمدرضا شهید شد و خبر #شهادتش رو برامون تو حجره آوردن ما داشتیم بازی می کردیم اصلا به اون طرف که خبر رو آورد محل ندادیم چون می دونستیم #محمدرضادهقان امیری اهل این حرفا نیست و تریپ لوتی منشی داشت و بعضی وقتا تو مدرسه آستین کوتاه میپوشید و مدل مو و ...
برای همین به بازیمون ادامه دادیم و بهش محل ندادیم.
تا اینکه باورمون شد که شهید شده😢😭
#خبرشهادت
🍃| @shahid_dehghan