🖤🖤
#ارادتبهحضرتمعصومہ💘
#شهیدحمیدسیاهکالی🥀
در ایام عقد موقت بودیم.
با حمید رفته بودیم حلقه بخریم.
موقع برگشت سر حرف که باز شد گفت: «یه چیزی می گم لوس نشیا.
یک هفته قبل از اینکه برای بار دوم بیایم خانه شما رفتم حرم حضرت معصومه (س).
به خانم گفتم: یا حضرت معصومه
آیا می شود من را به اونی که دوستش دارم و دلم پیشش مانده برسانی؟
من تو را از حضرت معصومه گرفتم».
بعد از مراسم عروسی هم که با فامیل ها خداحافظی کردیم و آمدیم خانه، بعد از آنکه قرآن خواندیم، حمید سجاده انداخت و بعد از نماز از حضرت معصومه تشکر کرد.
خیلی جدی به این عنایت اعتقاد داشت و بعد از هر نماز دست هایش را بلند
می کرد و همان جمله ای را که موقع سال تحویل، رو به حرم حضرت معصومه (س) گفته بود تکرار می کرد:
«یا حضرت معصومه (س) ممنونم که خانمم را به من دادی و من را به عشقم رساندی».
📚کتاب یادت باشد