هدایت شده از ღهܩنـفسبـاشـہداღ
بسم الله الرحمن الرحیم
اسلام علیک یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام
زیارت اربعین امام حسین علیه السلام
#اربعین
🌱|@Martyrs_way313
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
#از_وصال_بگو
«تویی که تکثیر شدی»
راه را برایش باز کردند اما پاهایش سست شده بود و نمی توانست به سمت تو قدم بردارد. ته سالن ایستاده بود. آن قدر ایستاد تا مادر و مهدیه هم آمدند. همگی با هم نزدیک تابوتت نشستند پارچه کفن را برداشتند. محسن سرش
را دزدید. طاقت دیدن تو را نداشت. اما بالاخره تصمیم خودش را گرفت باید برای آخرین بار تو را میدید تویی که با تن و صورت زخمی هیچ شباهتی به محمدی که برای آخرین بار دیده بود نداشتی آن کسی که آخرین بار دیده بود شروشور بود و سالم این یکی که اینجا خوابیده بود آرام بود و سرد و خونین.
چقدر رفتنت با رفتن های دیگر فرق داشت همه به جای اینکه از تو تعریف کنند و گریه کنند از تو حرف میزنند و میخندند آن قدر که هیچ چیز را جدی نمی گرفتی یادت هست آن روزی که محسن از موتورت پیاده شد و موقع پیاده شدن هم لباسش پاره شد هم پاهایش زخمی؟ تو عوض اینکه با دیدن خون نگران شوی فقط میخندیدی آن قدر صورت خندانت توی ذهن همه نقش بسته که نمیتوانند تو را به یاد بیاورند و لبخند نزنند. شاید هم به خاطر حضور نزدیک توست به خاطر اینکه خیلی دور نیستی، پس چه جای گریه؟ گریه؟ مگر می شود جای خالی تو را دید و گریه نکرد میدانی همین محسن چقدر به خاطر نبودن تو گریسته و بی تابی کرده؟ میدانی چقدر از طعنه های دیگران دلخور و دلگیر شده؟
بی انصاف ها اجازه ندادند چند روز از پرکشیدن تو بگذرد بعد شروع کنند. فقط یکی دو روز از تدفین تو گذشته بود خانه پر از جمعیت بود. مادر و مهدیه رفته بودند خانه شهید عسکری در نبود مادر و مهدیه یک زن غریبه وارد خانه شد و بین جمعیت نشست و شروع کرد به حرف زدن با همسایه تان: «معز اینا رو شستشو می دن و با وعده پول می فرستن بجنگن
محسن از داخل اتاق صدایش را شنید عصبانی شد. میخواست از اتاق بیرون بیاید و جواب بی انصافی این خانم را بدهد. اما با خودش گفته بود: باید مراعات کنم تا به وقت عصبانیت من رو پای محمدرضا ننویسن اما همچنان عصبانی بود دستش میلرزید تنها کاری که از عهده اش بر می آمد...
💠پارت #نهم از کتاب زندگینامه شهید محمدرضا دهقان امیری
📚یک روز بعد از حیرانی
#اربعین #امامحسین #کربلا
✏️| @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
『🌱| #صبحتون_شهدایی 』
امروز فرصتی است برای توقف...
برای نگاه به درون...
برای فهمیدن پاسخ این پرسش الهی
چه بسیارند که جهان را میکاوند، ولی خود را فراموش کردهاند...
🗓| شنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۵
📿| ذکر روز: یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ
#تفکر #خودشناسی #آیه_قرآن
#اربعین #امامحسین #کربلا
『☘️|@shahid_dehghan 』
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
『🌱| #صبحتون_شهدایی 』
✨ یک لحظه تأمل...
قلبی که میاندیشد،
همیشه زنده است و بیدار
و همیشه به یاد خداست...
🗓| یکشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۶
📿| ذکر روز: یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ
#اربعین #امامحسین #مرگ_بر_اسرائیل
『☘️|@shahid_dehghan 』
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
#از_وصال_بگو
«تویی که تکثیر شدی»
تنها کاری که از عهده اش بر می آمد گره دادن ابرو بود و نگاه تند به آن زن غریبه آن خانم هم متوجه شد و زود بساطش را جمع کرد و رفت محسن تازه بعد از رفتن او منفجر شده بود. اینا نمی فهمن این جوری صحبت میکنن تا داغ ما رو بیشتر کنن اون دنیا حسابشون رو می رسم.»
کار راحتی نیست که بنشینی یک نفر یک نفر برای همه توضیح بدهی که تو برای گرفتن گذرنامه باید یک مبلغی را به عنوان ودیعه میگذاشتی به خاطر سربازی نرفتنت انگار که میخواستی فرار کنی یعنی اینکه جانت را بگیری کف دستت و برای مقابله با دشمنی بروی که در نهایت هدفش خانه توست این به اندازه سربازی ارزش ندارد؟ تو مگر سرباز این وطن نبودی حالا یک جایی دورتر از خانه می جنگیدی اما این حرفها آن زمان خریداری نداشت.
الان هم احتمالاً خریداری ندارد باید برای رفتنت ودیعه میگذاشتی، همان پول را هم چندین ماه بعد از شهادتت به خانواده ات برگرداندند. حالا پول خون تو جای خود همان پولی که خیلی ها خیال میکنند به خانواده ات رسیده
اما چاره ای نیست نمی شود دهان همه را بست همه را هم نمیشود قانع کرد. باید تحمل کرد اصلاً مگر قرار نیست آنهایی که مانده اند زینب گونه باشند. پس باید صبر پیشه کرد محسن و مادرت و مهدیه و بقیه هم دلگیر می شوند، اما حتماً میبخشند محسن میگوید: «همه را می بخشم. بخشیدن را از خود محمد رضا یاد گرفتم مثل همان موقع هایی که با هم دعوا میکردیم. نمی گذاشت خیلی طول بکشد قبل از اینکه از خانه بیرون برود، صدایم میکرد که مثلاً برایش آدامس بیاورم به همین بهانه کوچک، دوری و قهر بینمان باقی نمی ماند و دوباره از سروکول هم بالا می رفتیم.
💠پارت #دهم از کتاب زندگینامه شهید محمدرضا دهقان امیری
📚یک روز بعد از حیرانی
#اربعین #امامحسین #مرگ_بر_اسرائیل
✏️| @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
『☘️| #رعنای_لیلا 』
دعام کن حضرت برادر...
#اربعین
#امام_حسین #ماه_صفر
#مرگ_بر_اسرائیل
『✨️|@shahid_dehghan 』
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
『🌱| #صبحتون_شهدایی 』
💭 اندیشهات را دریاب...
هر کار نیکی که در جهان میبینید،
از بذر اندیشهای پاک روییده است...
امروز را با تفکری الهی آغاز کنیم.
🗓| دوشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۷
📿| ذکر روز: یَا قَاضِيَ الْحَاجَاتِ
#اربعین #مرگ_بر_اسرائیل #امام_حسین
『☘️|@shahid_dehghan 』
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
『🌸| #دوشنبههای_امام_حسنی 』
کرم می ریزد از دستان لطفت بی امان دائم
کسی را این چنین هرگز ندیدم مهربان دائم
#اربعین #مرگ_بر_اسرائیل #امام_حسین
『✨️|@shahid_dehghan 』
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
『🌱| #صبحتون_شهدایی 』
✨ اندیشهات را صیقل بده...
تا خوبیها را آشکار کند
و زشتیها را بپوشاند
همانگونه که باران، گرد و غبار را میشوید...
🗓| سهشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۸
📿| ذکر روز: یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
#اربعین #مرگ_بر_اسرائیل #امام_حسین
『☘️|@shahid_dehghan 』
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
『🌱| #صبحتون_شهدایی 』
💫 چند ثانیه فکر...
به آفرینش ستارهها بنگر
به نظم شگفتانگیز طبیعت
و عظمت بیپایان پروردگار
همین تفکر، والاترین عبادت است...
🗓| چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۹
📿| ذکر روز: یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ
#مرگ_بر_اسرائیل #اربعین #مرگ_بر_آمریکا
『☘️|@shahid_dehghan 』
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
『☘️|#چهارشنبههای_امامرضایی』
«هر کس به حرمش راه پیدا کند، رنگ و بوی آسمانی میگیرد... چه برسد به دلهایی که خادم امام رضا(ع) باشند.»
#اربعین
#شهادت_حضرت_رقیه #حضرت_رقیه
#واتساپ #مرگ_بر_اسرائیل #اتحاد_مقدس
『✨️|@shahid_dehghan 』