eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 خادم الشهدا(ادمین تبادل ): @arede1386
مشاهده در ایتا
دانلود
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_67 چادرم رو محکم تر می‌چسبم و به سمت کلاسمون میرم، کیانا و مهرانه مشغول صحبت کردن هستند، به س
‌رمان لبخندی مملو از عشق🥳 به قلم، ریحانه بانو🙃 مشغول قدم زدن داخل سالن هستم و به سمت حیاط دانشگاه میرم که دستی روی شونم قرار می‌گیره بر می‌گردم که کیانا رو می‌بینم. کیانا- ایول چه زبونی داشتی! - بالاخره باید سکوت رو شکست و جواب آدم های اینجوری رو داد! کیانا سرش رو به معنای مثبت تکون میده و به صندلی روبه رو اشاره می‌کنه و میگه: - بیا بریم روش بشینیم کارت دارم! با هم به سمت صندلی می‌ریم و روی صندلی می‌شینم. کیانا ام خودش رو ولو می‌کنه که میگم: - درست بشین دبیرستان نیستا، مختلطه! کیانا محکم به شونه ام می‌زنه و میگه: - اوه چقدر سخت می‌گیری اسرا و خودش رو به من نزدیک می‌کنه و میگه: - چیزی که می‌خوام بگم غیبته ها! - بگو ببینم چیه؟ بطری آبم رو بر‌می‌دارم و مشغول خوردن میشم سرش رو به گوشم نزدیک می‌کنه و میگه: - بعد رفتنت پژمان طرفداریت رو کرد و آروم تر میگه: - فکرکنم عاشقت شده با گفتن عاشقت شده آب می‌پره تو گلوم و به سرفه کردن می‌افتم. مهرانه ام به سمتمون میاد و با نگرانی به من میگه: - چیشده عروس خانوم؟ عروس خانوم؟ بالاخره سرفه کردنم پایان می‌یابه یکم آب می‌خورم. مهی کنار من می‌شینه که همون موقع پژمان و چندتا از دوست‌هاش رو توی حیاط می‌بینم. مهرانه- چه خوشگل میشی وقتی خجالت می‌کشی. پژمان به سمتمون میاد و رو به من اشاره می‌کنه: - خانوم توکلی چند دقیقه میشه وقتتون رو بگیرم؟ - چشم، صبرکنید آروم خیلی ممنونی زمزمه می‌کنه و یکم فاصله می‌گیره. مهرانه- دیدی گفتم یک خبرهایی هست تو بگو نه ازجام بلند میشم و میگم: - بابا خبری نیست الکی دلتون رو صابون نزنیدخواهرها کیانا- دو روز دیگه که دست تو دست هم اومدید دانشگاه می‌بینیم. و روش رو به صورت قهر بر گردوند. بوسه ای بر گونه اش می‌زنم و میگم: - قهر نکن دیگه، اصلا می‌خوای بیا با هم بریم! مهرانه- برو بیشتر از این منتظرش نذار - فعلا خداحافظ و به سمتش میرم. نگاهم می‌کنه و با مِن مِن میگه: - ببخشید مزاحمتون میشم خانوم توکلی - خواهش می‌کنم، بفرمایید؟ - خیلی دست خط زیبایی دارید، میشه جزوتون رو بدید تا من برای خودم بنویسمش ... ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛