eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
8.5هزار ویدیو
770 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 کپی: حلالِ حلال🌿(به شرط ۱۴ صلوات به نیت ظهور و سلامتی اقا💚) خادم الشهدا(ادمین تبادل ): @arede1386
مشاهده در ایتا
دانلود
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡🇮🇷
#Part_77 به پشتی‌ِ صندلی تکیه زدم و به مازیار خیره شدم که نگاه خنده‌ناکش رو بین من و کسری می‌چرخوند.
امروز جمعه است و یک هفته دانشگاه ها تعطیله و امروز روز اول تعطیلی حوصلم شدیدا سر رفته درمانگاه هم نشد برم از پله ها پایین میرم و به سمت آشپزخونه میرم، مامان مشغول درست کردن قیمه برای ناهاره به سمتش میرم و بوسه‌ای بر گونه اش می‌زنم. مامان به سمتم بر می‌گرده و مشغول قلقلک دادنم میشه... بعد کلی خندیدن و مسخره بازی چیپس از داخل کابینت بر می‌دارم و به سمت پذیرایی میرم. فیلمی که جدید ریختم روی فلش رو می‌ذارم و مشغول تماشای فیلم و خوردن چیپس داخل دستم میشم. و مشغول تماشای تلویزیونم که تلفن خونه زنگ می‌خوره مامان دست‌هاش رو می‌شوره و از آشپزخونه خارج میشه و به سمت تلفن میره. - کیه؟ مامان موهای خرماییش رو از روی صورت مهربونش کنار می‌زنه و میگه: - زن عموت گوش هام رو تیز می‌کنم ولی خودم رو بی‌توجه مشغول دیدن تلویزیون نشون میدم. یکم حرف می‌زنند که مامان با چهره‌ای گرفته به سمتم میاد و روی مبل می‌شینه و میگه: - اسما الان که اومد وسایلاتون رو جمع می‌کنید باهم می‌رید خونه مشهد پیش خالت اینا! چرا؟ هرچی هست به حرفهای زن عمو مربوطه، یعنی چیشده؟ - چرا؟ - بعدا می‌فهمی الان برو وسایلات رو جمع کن تا اسما بیاد. 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛