مجمــوعه موزیڪال حســرت...👇

مجموعه: "حســـرت" پارت:‌۳ حســـرت یعنی... داشتن پایی ڪه راه خـانه ی دوست را بلــد نیست،اما دیگری خانه ی دوست را زیر پا ڪرده! حسـرت یعنی:بالهای شڪستـه و پای لنگی ڪـه هیچـگاه مــرا بـه سپــاه عشق نــرسـانـد امـا دیگــری با بالهایش پــرواز ڪــرد و خـود را به مــوقع به ڪانـون عشق رسـاند.... قیاس خـود بـا دیگــری بــرایم مجمــوعه ای از حســرت رقــم زد مـن آمــوختم: دیگـــری دشمـن من نیست او نیـامـــده تا رؤیــاهای مـــــرا بـــدزدد او آمــــده تــا بـه مــن بفهمـــانـد اگــــر همت نڪنی و خــودت را نسـازی این قیاس از خیال به واقعیت می رســد...و آن موقع این دیگـــری است ڪه شڪـوه تـاریخ را میبینـد...حســـرت یعنی: روزی زیــر لب زمـزمــه ڪـنم ڪـه : همــه اینهـــا می تـوانست از آن مـن بـاشـد امـا به خــاطــر همت نــداشته ام به دیگـــری داده شد! حســــــرت یعنی:او حســــــــــرت زده یعنــی: مـــن! #پایان #حسرت #بنت_المهدی #اللهم_عجل_الولیک_الفرج @shahid_dehghanamiri

بسم الله🌱

السلام علیڪ یا صاحب الزمان { عج}💚✋🏻

. • اصلا صبح آدم باید این مدلی شروع بشه ها ! #مھدۍقـٰائم🧡🍂•. • @shahid_dehghanamiri

#حدیث‌روز 🍁قال الإمام عليّ عليه السلام: شَرُّ النّاسِ مَنْ لايَعْفو عَنِ الزَّلَّةِ وَ لايَسْتُرُ الْعَوْرَةَ 💠حضرت علی علیه السلام می فرمایند: بدترين مردم كسى است كه خطا را نمى بخشد و عيب (ديگران) را نمى پوشاند. 📚غرر الحكم، ح 5735. @shahid_dehghanamiri

- سینه ام - سرشار دردُ - کربلایت مرهم است؛ کاش درمانم دهی و کربلا خاکم کنی!♥️ ✍ ️@shahid_dehghanamiri

به این عبارت های دعای کمیل فکر کن که میگه👆👆👆 ( معنیشو بخون) پس هروقت کسی ازت تعریف کرد ، فکر نکن خیلی خوبی ، نذار مغرور بشی :) @shahid_dehghanamiri

#توییت #همسرآنه #ازدواج @shahid_dehghanamiri

🔴 حواسمون هست که... وقتمون تو دنیا خیلی کمه؟؟؟ @shahid_dehghanamiri

.[﷽]. #روایت #مجنون_حضرت_عشق🌹 #قسمت_پنجم 🍂🍂🍂🍂🍂🍂 بعد از اینکه بچه‌ها با زینبیون به هم رسیدند و دست دادند. آمار شهدا را از بلندگو اعلام کردند. همان موقع فهمید که برادرش زخمی شده. مقداد که اسم رفیقش را نگفت. اما حتما همین علی بوده که مقداد دل‌داری‌اش می‌داده. بعد هم که حاج قاسم آمده بود و دل‌داری‌شان داده‌بود. ظهر روز بعدش چه روز سختی بوده برای بچه‌ها. باید وسایل شما را جمع ‌می‌کردند و به خانواده‌‌تان می‌رساندند. هرکس مسئول جمع‌آوری وسایل یکی بود. همه با اشک چشم و خون‌دل وسایل شما را جمع ‌می‌کردند. حتی حال حرف زدن هم نداشتند. دم غروب تصمیم گرفتند برایتتان هیئت راه بیندازند که هم بچه ها آرام شوند و هم بچه های آن گردانی که نزدیک شما بودند و فقط پنج دقیقه تا گردان شما فاصله داشتند برای تسلیت بیایند. رسم بود بینتان که هر گردانی که شهید می‌داد گردان‌های دیگر برای عرض تسلیت می‌رفتند. خبر شهادت شما که پیچید بچه‌های فاطمیون و زینبیون و بچه های گردان بالا و ارکان نیروی قدس برای تسلیت به محل اسکان شما آمدند. تقریبا همه آمدند. هرکس که نزدیک شما بود. چون همه تعریف فاتحین را شنیده بودند و شهرهای الحاضر و العیس شهرهای مهمی بودند. فاتحین! چه اسم خوب و مناسبی روی گردان شما گذاشته بودند. حالا همه برای شهدای فاتحین اشک می ریختند و حسرت می‌خوردند. بعد از مراسم هیئت حدود ساعت نه و نیم شب فرمانده گفت:« جمع و جورکنید که امشب ده دوازده نفر برن تهران کار شهدا و زخمی ها رو انجام بدن.» علی هم جزو آن ده دوازده نفر بود که به تهران برمی‌گشت. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂 #ادامه_دارد #به_وقت_وصال #یک_روز_بعد_از_حیرانی 📚 🆔•| @shahid_dehghanamiri |•

بسم‌الله🌱