[جواز کربلا]📿
خیلی دوست داشتم اربعین ڪربݪا باشم اما پدرم موافق نبود. باز هر بار ڪہ حرف از رفتن میشد پدرم راضی نمیشد.چند 🗓روز بیشتر به اربعـین نمانده بود؛
دݪم شڪست💔 و با همان حال به دانشگاه 🏢رفتم در گوشه ای با خودم 🚶♂خݪوت کردم؛
عڪس "محمدرضا" را روبرویم گرفتم و شروع به درد و دل کردم❣ و از او خواستم دستم را بگیرد.
ظهر🌤 که شد برادرم خبر داد که پدر راضی شده و مݩ زائر کربلا شدم.😍
{ نقل از دوست شہید}
#اربعیݩڪربݪابگیریم.💫
#بِنـْتُاݪحـَسَݩ
🌈 @shahid_dehghanamiri