به یاد شهید دهقان
@shahid_dehghanamiri
آن روزهای خوب که دیدم،خواب بود...
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
وقتی از گلزار شهدا برگشتم، به یکی از دوستان پیام دادم: جات خالی! صبح پیش رسول بودم
گفت:عه! تنها رفتی؟؟
گفتم: نه با یه پسری به اسم #حسین_وصالی قرار داشتم
پرسید: کی هست این پسره؟
گفتم: یه پسری که بهش میخوره ۲۳ یا ۲۴ سالش باشه. عاشق رسوله
گفت: خب تعریف کن! چکار کردید؟چیا گفتید؟
- راستشو بخوای سر مزار هر شهید مدافع حرمی که می رسیدیم حدود ده دقیقه دربارشون حرف میزدیم.از زندگیشون،نحوه شهادتشون و...
ببین این پسره انقد درباره شهدای مدافع حرم و ماموریت های نظامی اطلاعات داشت!
انقد پیگیر رزمایش های نظامیه!!
انقد از خاطرات خودش و آموزشاش تعریف میکرد و انقد درباره رسول حرف میزد که اصن تابلوئه کاره ایه واسه خودش!
اما میگه مدافع و نظامی نیستم!😳
تازه علاوه بر اینکه عاشق رسوله، عاشق شهید بیضائی هم هست.
میدونی چیه؟! گوشیشو درآورد. عکس مزار شهید بیضائی رو نشونم داد.میگفت "ببین مزار رسول چقدر قشنگه.اونوقت مزار شهید بیضائی رو ببین چقد خاک میخوره و غریبه..."
گیر داده بود که چرا نظامی و مدافع نمیشم؟!ازم خواست که خودم برم توی کار....
- چه جالب! خب تیپش و اخلاقش چطور بود؟
- با اینکه دیدار اولمون بود اما یه پسر خوش سیما، مودب، خوشتیپ و خون گرمی بود!
تی شرت، ساعت نظامی، کلاهش مثل کلاه های رسول، کفش کالج، شلوار مخملی و عینک آفتابی!
تازه به قول خودش با موتور لگنی هم اومده بود!!!!!😁
- خدا حفظش کنه...
آره... خدا حفظش کرد...
اونم برای خودش...
🔺نقل از دوست #شهید_آقا_محمدرضا_دهقان_امیری
#دوست ، تو رشد و تخریب شخص، خیلی مهمه...
اونم دوستهایی که روت اثر میذارن، نه اونایی که روشون اثر میذاری... یعنی #دوست_صمیمی
محمدرضا عجب دوستای صمیمی انتخاب کرده بود...
همه سیمشون وصل بود... بدون اتصالی...
|• @shahid_dehghanamiri
برخی از خصوصیات #شهید_آقا_محمدرضا_دهقان_امیری:
🔸فوق العاده شوخ طبع و خوش خنده بود.😄
🔹خیییییییلی مهربون و دل رحم...☺️
🔸دنبال حتی کوچکترین کار خیر...😇
🔹بااااا ادب
🔸بیشتر از سنش مسایل پیرامونش رو متوجه میشد و درک بالایی داشت.
🔹خیلی امروزی بود😎. به تیپ و ظاهرش ، همونطور که باطن براش مهم بود ، خیلی اهمیت میداد. مثلا یه نمونه ش: عاشق موهاش بود😁
🔸نترررررس و شجاع
🔹برای رفاقت هرچقدر داشت خرج میکرد ، مالی و جانی!
🔸خانواده دوست و عزیزدردونه خونه😊
🔹خیلی انعطاف پذیر بود ، تقریبا با همه می جوشید.
🔸شدیدا ولایتی بود و مطیع رهبر
🔹هیاتی بود و هروله کردن تو روضه رو خیلی دوست داشت. و علاقه زیادی به هیات ریحانه النبی (س) و هیات رایه العباس (ع) پیدا کرده بود.
🔸با غیرت
🔹خیلی راستگو بود.😌
🔸اهل گردش و تفریح😉
🔹اصلاااا آدم آرومی نبود😅
🔸خیییییلی صبور بود.
🔹عااااشق شهید رسول خلیلی بود.
🔸امامزاده علی اکبر چیذر ، کهف الشهداء و مقبره الشهدای شهرک شهیدمحلاتی رو خیلی دوست داشت.
🔹اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود ، بدون اینکه تو ظاهر بخواد نشون بده
🔸عاشق عکاسی بود ، خودش می گفت: "آدم باید عکس بگیره یادگاری بمونه که اگر دو روز دیگه نبود ، دو تا عکس ازش باشه"
🔹تا حد زیادی از هیچکس چیزی به دل نمیگرفت ، بدی دیگران رو فراموش میکرد و در مقابل؛ خوبیاشون رو به خاطر میسپرد...
🔸وقتی یکی با رهبر یا سپاه مخالف بود ، اصلا سکوت نمیکرد ولی طوری با زبان و بیانش برخورد و بحث میکرد که طرف مقابل تاثیر منفی نگیره و خودش هم جبهه ی خیلی معترض نمیگرفت.
🔹خادم الشهدا بود...
🔸ترک محرمات و انجام واجبات... روی این موضوع با هیچکس شوخی نداشت.
🔸خیلی با معرفت بود ، هر جای زیارتی هم که میرفت پیام میداد و یاد میکرد.
🔹تا جایی که میشد حرفش رو میزد.خیلی رک بود و با کسی رودربایسی نداشت.
🔸به زندگی و زندگی کردن خیلی امیدوار بود و لذت بردن از زندگی رو دوست داشت ولی اصلا از یاد مرگ غافل نبود.
🔹عاشق و سینه سوخته ی حضرت زینب سلام الله علیها بود و برای ظهور آقا صاحب الزمان (عج) #عمل رو انتخاب کرد ، تا حرف!... و آخر هم زیر پرچم بی بی موند و شد یکی از علمداران ظهور...
🔺برگرفته از نکته ها و خاطرات بیان شده از دوستان شهید
#شهید_آقا_محمدرضا_دهقان_امیری
|• @shahid_dehghanamiri
🌹بسم رب الشهداء🌹
💠دلنوشته ای از هم پایگاهی های شهید مدافع حرم
«#شهیدآقامحمد_رضا_دهقانامیری»💠
نود روز از پرکشیدن رفیق عزیزمان، محمد رضا دهقان می گذرد.
همان که با سکوتش به ما درس داد که برای قبولی در امتحان کربلا و مقام قرب الهی باید سکوت کرد و در میدان عمل حرف حاضرشد.
اردوهایی که افتخار قدم زدن با تو٬ یکی از اولیای الهی را داشتیم؛
یادواره هایی که با کمک تو مسجد باب الحوائج ع سلسبیل و کانون سلمان را آماده حضور مهمانان شهدا میکردیم .
تو از همان اول هم در یادواره ها جور دیگر فعالیت میکردی.
🔸انگار خودت صاحب مجلس بودی🔸
واقعا همین طور بود ولی ما نفهمیده بودیم.
همیشه در اوج خستگی های ناشی از کار؛ با انرژی و پشتکارت به مانیرو می دادی.
یادش بخیر زمستان سال قبل،بعد از اتمام یادواره شهدا، همه رفتیم پینت بال دهکده مقاومت برای تقدیر از بچه هایی که در یادواره ۹۳ زحمت کشیدند. آنجا چه لحظات شیرین و شادی را با هم داشتیم .
اما آقا محمد رضای عزیز سه ماه است که تو در کنار ما نیستی و ما جلسات را در پایگاه بسیج برگزار می کنیم...
بی تو...😔
امشب قرار است از بچه هایی که در یادواره ۹۴ با عنوان «#مدافعان_حرم» و با محوریت رفیقمان در دهه فجر برگزار شد تقدیر کنیم .
منتظرت هستیم برادر🌹
بچه ها در خواست کردند تو هم در مراسم باشی.
دوستانت، بسیجیان و رهروان اباعبدالله در پایگاه بسیج مسجد باب الحوائج ع سلسبیل
(شهید محمدرضا دهقان)
🔷#شهید_آقا_محمدرضا_دهقان_امیری
@shahid_dehghanamiri
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
دل تنگم و ديدار تو درمان من است
#پانزده_ذی_القعده
#سالروز_تولد_قمری
#تولدتان_مبارک🌸
#شهید_آقا_محمدرضا_دهقان_امیری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعا
#اللهم_الرزقنا_شهادة_فی_سبیلک
@shahid_dehghanamiri