eitaa logo
به یاد شهید دهقان
434 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃📽| ... مصاحبه تفصیلی خبرگزاری تسنیم با ✨🦋 👇🌱💜
🍃📽| ... 🧡آن روز جمعه بود و صبح زود همه را بیدار کردم و گفتم بلند شوید از خانه برویدبیرون و این برای خانواده خیلی عجیب بود... همه گفتن این موقع صبح کجا برویم؟؟ دخترم همان لحظه گفت برای شهید عبدالله باقری در بهشت‌زهرا مراسمی گرفتند برویم آنجا. من تا این حرف را شنیدم اجبارشان کردم که با هم بروید بهشت زهرا. برای شوهرم خیلی عجیب بود گفت شما هم بیا. من گفتم نمی‌آیم شما خودتان بروید, می‌خواهم خانه را مرتب کنم و احساس می‌کردم ما در خانه میهمان خواهیم داشت. خانواده حدود ساعت 9 صبح به بهشت زهرا(س) رفتند و من شروع به مرتب کردن خانه کردم. اتاق محمدرضا همان مدلی که قبل از رفتنش چیده بود همانگونه بود.من احساس می‌کردم که باید خانه را خلوت کنیم حتی یادم است که کیف پولش که کنار اتاق بود را برداشتم و دیدم کارت ملی محمدرضا داخل کیفش است, با دیدن کارت ملی اش به محمدرضا گفتم تو دیگر نیستی برای چی بهت نگاه کنم. برای اینکه بهتر بتوانم دوری‌اش را تحمل کنم یکی از پیراهن‌هایش را روی چوب‌لباسی اتاق آویزان کرده بودم و هر روز صبح پیراهنش را بو می‌کردم و گریه می‌کردم که شوهرم و دخترم می‌گفتند: مامان چقدر سوسول شدی که پیراهن محمدرضا را بو می‌کنی! ولی من با این چیزها 45 روز را طاقت آوردم اما آن روز همه اینها را جمع کردم. اتفاقا در آن روز تلفن خانه نیز خیلی زنگ می‌زد می‌خواستم آن خبری را که می‌دانستم به آنها بگویم اما می‌گفتم این خبر موثق نیست و اگر بگویم ممکن است نگران شوند... برگشت خانواده خیلی طول کشید حدود ساعت 2 بعد از ظهر برگشتند سریع سفره ناهار را پهن کردم و سریع آن را جمع کردم, چون به خودم می‌گفتم که هیچ چیز نباید نامرتب باشد و هر لحظه ممکن است ما میهمان داشته باشیم... ...😌 🦋💐 🌸 @shahid_dehghanamiri
🍃📽| ... مصاحبه تفصیلی خبرگزاری تسنیم با ✨🦋 👇🌱💜
🍃📽| ... 🧡گفتم برای چه گریه می‌کنی محمدرضا را می‌خواستیم داماد کنیم، اینکه از دامادی خیلی بهتر است همه دوستان و همسایگان در کوچه منتظر بودند که از خانه ما صدای جیغ و فریاد بیاید که یکی از دوستان گفته بود مادر محمدرضا حتما غش کرده ایشان وقتی وارد خانه شد و دید ما آماده هستیم, شروع به شیون و گریه و زاری کرد. من گفتم برای چه گریه می‌کنی محمدرضا را می‌خواستیم داماد کنیم، اینکه از دامادی خیلی بهتر است محمدرضا به آرزویش رسید. اما همسایه به ما می‌گفت شما کوهی!گریه کن، داد بزن شما چرا مثل کوه می‌مانی؟ و من اصلا گریه نمی‌کردم. قبل از ورود آقایان به منزل وضو گرفتم و دو رکعت نماز شکر خواندم و عبارت «انا لله و انا الیه راجعون» را خواندم و در آن لحظه تمام آرامشم به تمام کردن نماز بود. وقتی که نماز تمام شد و از اتاق بیرون آمدم دیدم که خانه جای سوزن انداختن نیست و کوچه و خانه پر از جمعیت شده بود. آقایی از سپاه قدس آمده بود و خبر شهادت محمدرضا را تایید کرد و پاکتی را از جیبش درآورد و گفت: این وصیتنامه شهید است و می‌خواهیم خوانده شود ...😌 🦋💐 🌸 @shahid_dehghanamiri
🍃📽| ... مصاحبه تفصیلی خبرگزاری تسنیم با ✨🦋 👇🌱💜
🍃📽 ..... 🧡در اولین جمله به او گفتم «محمدرضا چرا با سر آمدی!» آن روز که این خبر را به ما دادند گذر ساعت را اصلا احساس نکردم و به معراج شهدا رفتیم. آن لحظه دوست داشتم دوستان محمدرضا را ببینم برای اینکه یک عشق و علاقه خاصی بین محمدرضا و دوستانش بود وبرای من خیلی جذاب بود و در این جمعیت دنبال دوستان محمدرضا می‌گشتیم و همش دوست داشتم آنها را ببینم و آماده‌شان کنم و بیشتر از اینکه بخواهم محمدرضا را ببینم دوست داشتم  عکس‌العمل دوستانش را ببینم. ما با محمدرضا خیلی کوچه معراج می‌رفتیم و هر شهیدی را که می‌آوردند می‌رفتیم و می‌دیدیم. آن روز جای خالی محمدرضا مشخص بود وقتی وارد شدیم دیدیم دوستان محمدرضا ایستاده‌اند و حالت‌های خیلی ناراحتی دارند که من احساس می‌کردم که همه آنها از درون در حال منفجر شدن هستند و یک حالت عجیب و غریبی دارند. پیکر را که آوردند من نگران این بودم که پیکر بی‌سر باشد و  به یاد آن حرفی که گفته بود دعا کن من بی‌سر برگردم افتادم و به خودم می‌گفتم حتما الان بدون سر است. وقتی صورتش را دیدم ,خیالم راحت شد و در اولین جمله به او گفتم «محمدرضا چرا با سر آمدی!» در صورتی که وقتی فرماندهان نحوه شهادت محمدرضا را توضیح دادند فهمیدیم که محمدرضا واقعا بی‌سر بوده و فقط یک لایه صورتش را آورده  و همانطوری که خودش می‌خواسته شهید شد و فقط صورتش را برای ما آورده که با دیدن صورتش آرامش بگیریم. ...😌 🦋💐 🌸 @shahid_dehghanamiri
🍃💌| قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند... ♦️شهید وقتهای آزاد خود را صرف چه ڪارهایی میڪردند؟ علایق شهید در چه زمینه هایی بود؟ از نظر رفتارهای اعتقادی بیشتر به هیئات و تجمعات مذهبی علاقه داشت.. از نظر شخصیتی هم به هرچیزی که باعث تخلیه انرزی سرشارش بشه مثل موتور سواری، ورزش های رزمی کوهنوردی و فعالیت های نظامی علاقه داشت در کنارش در فضای مجازی بسیار فعال بود و بیشتر در زمینه شهدا کار میکرد. ♦️خاطره شیرینے ڪہ ازشهید باهم داشتید را بفرمایید. برای من تک تک لحظاتی که باهاش بودم شیرین بود هیچوقت یادم نمیاد که با محمد باشم و بهم بد بگذره از دوران دبیرستان که تمام سعیشو میکرد واسم معرفت خرج کنه و به هر طریقی بهم نزدیک شه تا دوران دانشگاه که همه جا با هم بودیم و با هم کلاس برمیداشتیم توی تمام مراحل زندگیم همراهم بود از ازدواج و رابطه خانوادگیم تا تمام فعالیت های شغلی و کاری حتی کلاس ها و آزمون های گواهینامه ام رو باهام میومد، چیذرها و هیئت هایی که با هم میرفتیم خوشگذرونی ها و دردودل هایی که با هم داشتیم، فعالیت های اقتصادیمون، خرید هامون، تلفن صحبت کردن های طولانیمون و و و .... اواخر خیلی به هم وابسته شده بودیم به نظرم قشنگ ترین ایام واسم ایام محرم بود چون تقریبا اکثر تایمش رو کنار هم بودیم اولین بار با هم رفتیم چیذر و پایه ثابت هیئت های اونجا بودیم.. الان هم وعده گاهمون همونجاست.. ولی صد افسوس که اون زنده ست و من رفیق نیمه راه... |💌 @shahid_dehghanamiri 💌|
بسم‌رب‌الحسین✋️💚 سلام‌! رفقا قراره از فردا ازشهیددهقان بیشتر بزاریم☺ مۍتونیدعڪس‌هاۍشهیدروبا هشتڪ خاطرات‌رو با هشتڪ ومصاحبہ خواهر بزرگوارشون رو با هشتڪ دنبال کنید 💪🏼🍃 امیدوارم بهره‌مند بشیـد✋️❤️ یاعلی .. پ.ن عِیدڪُم مُبروڪ😉💛
به یاد شهید دهقان
پــروردگارا واژۀ شهیـــــــد چیست ...!؟ ڪه روے هر جـوانے میگذارے این چنـین زیـبا میشـود... 🆔️@s
🍃💌| قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند... ♦️رفتار ایشون در جمع دوستانتون چطور بود؟ محمد طوری بود که بودنش تو جمع های دوستانه واسمون شادی آور بود و البته همیشه خودش کسی بود که همه رو دور هم جمع میکرد.. اکثرا جدیت در برخورداش وجود نداشت و همیشه حال دیگران رو خوب میکرد. ♦️اگه یه کار اشتباهی رو یکی از شما دوستان مرتکب میشدین چطور باهاتون برخورد میکردن؟ اگر از چیزی ناراحت میشد حتما بهمون میگفت و برای رفع کدورت ها و سوءتفاهم ها تلاش میکرد. |💌 @shahid_dehghanamiri 💌|
⬅️ 💞💞💍💍💞💞 ❤️برای انتخاب صحیح و اصولی❤️ ⚡چهار "میم" 💟 اولين قدم براي در زندگي مشترک،انتخاب و اصولي است. 💞ميم اول: 💯مشاهده يعني اين که براي انتخاب همسر خوب مشاهده کنيد، و قيافه طرف مقابل را بررسي کنيد، شکل و حرکات، شيوه و رفتار ظاهري او را به عنوان شرط اول. زيرا بارها ديده ایم که زن و شوهر بعد از چندين ماه زندگي به این نتیجه رسیده اند که زن قد بلند مي خواستم اما خانمم قدش است يا خانمي گفته است که شوهرم نميتواند در جمع صحبت کند،خوب لباس نمي پوشد و...،بنابراين افراد در جلسات خواستگاري تا حدي بايد مشخصات ظاهري و رفتاري طرف مقابل را ببينند و بپسندند. 💞ميم دوم: 💯مصاحبه يعني اين که 2 نفر بايد خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفي يکديگر و مسائل مهمي که در تاريخچه زندگي هر کدام وجود دارد،از يکديگر سوال کنند.   در چندين جلسه و با شیوه خانواده دختر و پسر با هم ديدار و گفت و گو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بيشتري پيدا کنند. 💞ميم سوم: 💯مکاشفه يعني دختر يا پسر به قصد تحقيق و بررسي از زندگي اجتماعي طرف مقابل کنند از مدرسه،محل کار،محل سکونت، دانشگاه و.. تا ببينند وجهه ی فردی و اجتماعي او چگونه است. برخوردش با مردم در چطوري است مثلا فردي که با هيچ فردي ارتباط ندارد و دوست صميمي هم ندارد شايد دچار بدبيني باشد يا اختلالات ديگر که بهتر است همان ابتدا با پرسيدن از افراد مختلف چهره اجتماعي او بهتر شناخته شود. 💞ميم چهارم: 💯بايد پذيرفت که امروزه ديگر اهميت مشورت کردن و مشاوره هاي قبل از ازدواج بر هيچ فردي نيست. علاوه بر مشورت با بزرگ ترها و استفاده از تجربه آن ها بايد بدانيد که در جلسات مشاوره بر اساس تخصص،تبحر و تجربه مشاور 2 نفر با هم مقايسه مي شوند تا مشخص شود ميان شان تا چه حد و چه ميزان سازگاري وجود دارد وتناسب زندگي اين 2 با هم چقدر است و بر همين اساس هر 2 مورد سنجش مشاور قرار ميگيرند و چون يک فرد بي طرف است مي توان روي اظهار نظر او حساب کرد. @shahid_dehghanamiri