قدیمی ترین خاطره و تصویر ذهنی ای که از حرم امام رضا دارم برمیگرده به سال ۷۳. همون روزی که توی حرم بمب گذاری کردن. ظهر عاشورا بود و من چهار ساله همراه داداشا و بابام با دسته ی عزای هیئتمون از بست شیرازی وارد حرم شدیم هنوز به صحن انقلاب نرسیده بودیم که ولوله ای به راه افتاد همه میدویدند،گریه میکردن،خودشونو میزدن، متوجه بودم حادثه ای رخ داده اما بیشتر از اینکه بفهمم دقیقا چی شده مات دوروبرم بودم. پدرم من و برادرمو به دست برادر بزرگترمون سپردو فرستادمون خونه خوب خاطرم هست که خودش شب اومد و بزرگتر ها از بمب گذاری حرم حرف میزدند. از اون روز سالها میگذره ما مشهدی ها بدون هیچ خوفی تقریبا توی حرم بزرگ شدیم روی مرمر ها سرسره بازی کردیم، کنار حوض، آب بازی کردیم،توی صحن کفترا رو نشونه گذاری کردیم، با مهرا دور از چشم خدام و پیرمرد های متدین خونه ساختیم، توی کتابخونه ی حرم درس خوندیم، برای رسیدن به عشقمون به شبکه های پنجره ی فولاد چنگ انداختیم و آقا رو واسطه کردیم، لوکیشن دور دور عروس کشونی عروسیمون زیر گذر حرم بود،وام ماشینمون با توسل به امام رضا جور شد، کرایه عقب افتاده ی خونمون همین طور، مریضمون توی حرم شفا گرفت و کربلامونو از امام رضا گرفتیم،بچه مون اولین قدم هاشو روی گل و مرغ های قالیای سرخ حرم برداشت و قسم از جان مادر ارزشمندترمون به امام رضا بود.. آقا خودشون فرمودن هر کسی یه بار به زیارت من بیاد بعد از مرگ سه جا بهش سر میزنم خواستم بگم ما خیلی بیشتر از یه بار زیر دستو پای شما بودیم ما از بچگی دوروبر شما میپلکیدیم معرفت زیارت که نداشتیم ولی دممون از اکسیژن اون صحن و سرا بوده و بازدممون توی همون صحن و سرا حق همسایگی هم که باشه بعد از مرگ انصاف نیست چشم انتظارمون بذارین ما روی حرف شما خیلی حساب کردیم آقای همسایه آقای مهربانی ها.. #کانال‌درباره‌ی‌ما @shahid_dehghanamiri

https://www.aparat.com/v/rKYqd مستند طنطوره. اتفاقی که صهیونیست ها دوست ندارن درموردش حرف بزنن.. #کانال‌درباره‌ی‌ما

این شبا میرید هیئت روضه ای که میشنوید یک داستان روایی صرفا برای گریه کردن نیست شما ببینید توی همون نصف روز که واقعه عاشورا اتفاق افتاد چقدر درس زندگی وجود داره روزهای قبلش، روزهای بعدش.. سیره ی عملی مونو باید از زندگی اهل بیت بگیریم دیگه وگرنه سالها بریم روضه و فقط گریه کنیم به معرفتمون چیزی اضافه نشه، تغییر و تاثیری توی زندگی مون نداشته باشه کم لطفی نسبت به اهل بیته #کانال‌درباره‌ی‌ما

حر راه امام حسین رو میبنده اما ادبِ دعوا کردن رو داره ادب تو دعوا کردن خیلی مهمه اینکه هرچی به دهنت اومد نگی! بی ادبانه دعوا کردن زمینت میزنه، پشیمونت میکنه. بعد که متنبه میشه با شرمندگی پیش امام میاد میگه حالا میخوام واست جبران کنم. همون ادب دستشو میگیره و خوب هم جبران میکنه #کانال‌درباره‌ی‌ما

نکته ی آموختنی دیگه از وقایع عاشورا فرصت دادن برای شنیدن صحبت های طرف مقابله گوش ندادن مرام سپاه دشمن بود اونجایی که امام حسین حرف میزد و هلهله میکردن... بشنوید، اجازه بدید حرف زده بشه، مهلت بدین صحبت کنن خیلی از سوء تفاهم ها با گفتگو حل میشه اما ما نمیذاریم طرف مقابلمون صحبت کنه تو حرفش می پریم، حتی اگه سکوت هم کنیم صرفا برا اینه جوابی که تو استینمون اماده کردیمو بهش بگیم #کانال‌درباره‌ی‌ما

باز یک نکته ی دیگه امام حسین حر رو چطور پذیرفتن؟ با سرزنش و به رو آوردن اشتباهش؟ نه! وقتی دیدن خودش واقعا پشیمون شده حتی بهش گفتن سرت رو بالا بگیر! مرامِ قبول عذرخواهی این هست ما چطور عذرخواهی هارو قبول میکنیم؟ با منت #کانال‌درباره‌ی‌ما