به یاد شهید دهقان
✨
🌹•|بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء|•🌹
#یک_لحظه_با_تو 🍃❤️
⚜برخی از خصوصیات #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری:
🔸فوق العاده شوخ طبع و خوش خنده بود.😄
🔹خیییییییلی مهربون و دل رحم...☺️
🔸دنبال حتی کوچکترین کار خیر...😇
🔹بااااا ادب🙂
🔸بیشتر از سنش مسایل پیرامونش رو متوجه میشد و درک بالایی داشت.
🔹خیلی امروزی بود😎. به تیپ و ظاهرش ، همونطور که باطن براش مهم بود ، خیلی اهمیت میداد. مثلا یه نمونه ش: عاشق موهاش بود😁
🔸نترررررس و شجاع
🔹برای رفاقت هرچقدر داشت خرج میکرد ، مالی و جانی!
🔸خانواده دوست و عزیزدردونه خونه😊
🔹خیلی انعطاف پذیر بود ، تقریبا با همه می جوشید.
🔸شدیدا ولایتی بود و مطیع رهبر
🔹هیاتی بود و هروله کردن تو روضه رو خیلی دوست داشت. و علاقه زیادی به هیات ریحانه النبی (س) و هیات رایه العباس (ع) پیدا کرده بود.
🔸با غیرت
🔹خیلی راستگو بود.😌
🔸اهل گردش و تفریح😉
🔹اصلاااا آدم آرومی نبود😅
🔸خیییییلی صبور بود.
🔹عااااشق شهید رسول خلیلی بود.
🔸امامزاده علی اکبر چیذر ، کهف الشهداء و مقبره الشهدای شهرک شهیدمحلاتی رو خیلی دوست داشت.
🔹اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود ، بدون اینکه تو ظاهر بخواد نشون بده
🔸عاشق عکاسی بود 📸 ، خودش می گفت: "آدم باید عکس بگیره یادگاری بمونه که اگر دو روز دیگه نبود ، دو تا عکس ازش باشه"
🔹تا حد زیادی از هیچکس چیزی به دل نمیگرفت ، بدی دیگران رو فراموش میکرد و در مقابل؛ خوبیاشون رو به خاطر میسپرد...
🔸وقتی یکی با رهبر یا سپاه مخالف بود ، اصلا سکوت نمیکرد ولی طوری با زبان و بیانش برخورد و بحث میکرد که طرف مقابل تاثیر منفی نگیره و خودش هم جبهه ی خیلی معترض نمیگرفت.
🔹خادم الشهدا بود...
🔸ترک محرمات و انجام واجبات... روی این موضوع با هیچکس شوخی نداشت.
🔸خیلی با معرفت بود ، هر جای زیارتی هم که میرفت پیام میداد و یاد میکرد.
🔹تا جایی که میشد حرفش رو میزد.خیلی رک بود و با کسی رودربایسی نداشت.
🔸به زندگی و زندگی کردن خیلی امیدوار بود و لذت بردن از زندگی رو دوست داشت ولی اصلا از یاد مرگ غافل نبود.
🔹عاشق و سینه سوخته ی حضرت زینب سلام الله علیها بود و برای ظهور آقا صاحب الزمان (عج) #عمل رو انتخاب کرد ، تا حرف!... و آخر هم زیر پرچم بی بی موند و شد یکی از علمداران ظهور...
.
🌹🍃برگرفته از نکته ها و خاطرات بیان شده از دوستان #شهید_دهقـآن💛
.
#شهید_محمدرضا_دهقان
🆔 @shahid_dehghanamiri🌹
به یاد شهید دهقان
🍃بسمـ رب شهدا✨والصدیقین🍃
#یک_لحظه_با_تو ❤️
محمدرضا 26 فرودین سال 74 در تهران و در خانواده مذهبی متولد شد😌 و رشد کرد. خانواده ای که درد انقلاب را چشیده بود. من دو برادر شهید دارم که در دوران دفاع به مقدس به شهادت رسیدند. پسرم عشق و علاقه زیادی به امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) داشت و وقتی جنگ عراق را می دید خیلی ناراحت و نگران بود😔 و می گفت چرا حرم اهل بیت(ع) عرصه تاخت و تاز دشمنان اسلام قرار گرفته است.🍂
محمد رضا در مدرسه عالی شهید مطهری در رشته فقه و حقوق اسلامی تحصیل می کرد که به سوریه اعزام شد.✨
#نقل_از_مادر_شهید❤️
#معرفی_شهید🌷
#درخواستی🎈
🆔 @shahid_dehghanamiri🌹
به یاد شهید دهقان
🍃بسم رب الشهدا❤️و الصدیقین 🍃
#یک_لحظه_با_تو ❤️🍃
محمد رضا با سیاست هایی که نظام جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 داشت و علاقه ای که خود او به اهل بیت (ع) داشت مدام در خانه🏠 حرف از رفتن به جبهه را می زد با اینکه کم سن و سال بود و فقط 20 سال داشت❣. بزرگترین و شهید طلبه مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری اولین انگیزه اش این بود که از حرم ائمه اطهار(ع) دفاع کند و دومین هدفش انسان دوستی بود☺️. او بعضی وقتها از طریق موبایل فیلم های 🎞داعش را دانلود می کرد و می گفت من از سقوط انسانیت در این افراد تعجب می کنم که چطور می توانند یک هم نوع خود را به شکل فجیع به قتل برسانند؟!🙁
پسرم حس انسان دوستانه ای نسبت به تمام مردم عراق و سوریه اعم از شیعه و سنی داشت✨. او اطلاعات و مطالعات وسیعی درباره دوران دفاع مقدس داشت یعنی همه عملیات ها با تمام جزییات را درطول 8 سال مطالعه 📚میکرد و مطالعه جنبی زیادی داشت. مثلا می دانست چه کسانی در دوران دفاع مقدس پشت صدام بودند و چه کسانی از جمهوری اسلامی حمایت کردند🌺
#نقل_از_مادر_شهید 🌺🍃
#ابووصال 🌹
💛| @shahid_dehghanamiri
به یاد شهید دهقان
🍃بسمـ رب شهدا✨ والصدیقین 🍃
#یک_لحظه_با_تو ❤️
#شیوه_درس_خواندن📚
شیوه خاصی برای درس خواندن📚 داشت که تحت هیچ شرایطی آن را تغییر نمیداد. برایش فرقی نمیکرد که سه روز یا سه ساعت به امتحان مانده باشد🍃. کتاب 📗را میخواند و بعد #خلاصهنویسی میکرد. همان خلاصه نویسیها را مطالعه میکرد📖. در تبادل اطلاعات درسی، خلاصه نویسیهایش را در اختیار دیگران قرار میداد و به این شیوه مطالعه علاقه داشت. برای درس خواندن #حرص نمیخورد و با #آرامش رفتار میکرد.😅
به نقل از دوست شهید🌹🍂
💛| @shahid_dehghanamiri
به یاد شهید دهقان
🌹•|بِسمِ رَبِّ الشُهَداء|•🌹
🍃#یک_لحظه_با_تو ❤️🕊
🔶🍃بین عملیات ها بود که داشتیم تو مسجد محل استقرارمون استراحت می کردیم.
🔶🍃شب قبل از خواب با محمدرضا کلی صحبت می کردیم؛
😃یه شب بهش گفتم الان چیکاره ای؟
🙂- درس می خونم.
- کجا؟
😊- مدرسه شهید مطهری.
😄با شوخی گفتم طلبه ای؟!
😃- نه بابا حقوق می خونم.
😍- اِ چه جالب منم حقوق می خونم.
- می خوای چیکاره بشی بعد درس؟
🙂- فعلا که دارم درس می خونم می خوام یه کار نیمه وقت پیدا کنم، حالا بعدش یه فکری می کنم.
😕- بابا بیا درس و بیخیال شو برو خدمت، زود کارت پایان خدمت و بگیر بیا #آتش_نشانی با هم همکار شیم.
☺️- آره خیلی خوبه، اتفاقا این جور کارا که #خدمت_به_مردمه و از #خودگذشتگی داره رو خیلی دوست دارم. درسم تموم شه حتما تو آزمون استخدامی
#آتش_نشانی شرکت می کنم.
🔶🍃 اینجا بود که این شعر یادم افتاد:
کوه باشی، سیل یا باران ... چه فرقی میکند؟
سرو باشی، باد یا توفان ... چه فرقی میکند؟
مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان
آسمانِ شام یا ایران چه فرقی میکند؟
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصرِ الزهرا و آبادان چه فرقی میکند؟
مرز ما #عشق است، هرجا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی میکند؟
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند؟
شعله در شعله تن ققنوس میسوزد ولی
لحظۀ آغاز با پایان چه فرقی میکند؟
🔺نقل از دوست و همرزم #شهیدمحمدرضادهقان
💛| @shahid_dehghanamiri