eitaa logo
به یاد شهید دهقان
431 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
روز شده و ذڪر هر لب است ... عَجِّل عَلی ظهورڪ 🔸اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْـ 💌| @shahid_dehghanamiri
❣پشت ڪردند به .. و همانجا شد جهادشان.... 💌| @shahid_dehghanamiri
انگشتر در دستانش است هنوز قمقمه خالی اش هم که خودش روضه جدا دارد................💔 💌| @shahid_dehghanamiri
✨بسم رب الشهدا✨ خاص بودن یعنے...😍 با شهدا بودن در مسیر شهدا بودن عطر شهدا را داشتن رنگ شهدا را داشتن اخلاص شهدا را داشتن مورد عنایت شهدا بودن تا در دام شهادت افتادن❤️ 🌹 💌| @shahid_dehghanamiri
💫🍃مـــگـــذر از مـن ای کـه در راهِ تـو، از هـسـتـی گـذشـتـم... 💌| @shahid_dehghanamiri
Menshavi12.mp3
8.16M
ترتیل ‌خوانی جزء دوازدهم قرآن 🌺 🎤 با صدای استاد منشاوی به نیابت از شهدا و به نیت فرج مولا 🌹 💌| @shahid_dehghanamiri
رفقا اینو بذارید پروفایلتون تا ولادت امام حسن😍😍❤️ (ع) + باهم سِت کنیم؟😁 💌| @shahid_dehghanamiri
تو این ماه ... برید کنار گودی قتلگاه...💔😔 امام حسین(ع) هیچ کس رو دست خالی برنمیگردونه...🌸 ساربان رفت کنار گودی ، دست خالی برنگشت... دیگری رفت،پیراهن حسینو برنگشت... دیگری رفت، پیراهن حسینو برداشت، دست خالی برنگشت...💔 دیگری رفت،انگشترو برداشت، دست خالی برنگشت... زینب(س) رفت،دست خالی برنگشت...💔 شمر رفت، دست خالی برنگشت...😓 آقا هیچ کسو دست خالی بر نمیگردونه...😊 💌| @shahid_dehghanamiri
🌹 ما توےكشور بقية الّله هستيم. . مردم ما رو بہ اينجا رسوندن، مـــــردم. بايد براشون كار كنيم... 💐 💌| @shahid_dehghanamiri
وَپنـاه‌می‌بَـرَمْ از‌نَفْسِ‌سَـرڪِشْ به‌خـالِقِ‌حُسَین... 💌| @shahid_dehghanamiri
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 🕊 شب چهارم ماه مبارک رمضانِ🌙 ۹۴ بود که زنگ زدم به بهش گفتم بریم بیرون؟ گفت : موتورم🏍 خرابه فردا میخوام برم درستش کنم. گفتم: موتور چیه بیا با تاکسی🚕 پیاده ای چیزی میریم. گفت: باشه یه رب دیگ سر کوچمون باش. رسیدم سر کوچشون گفتیم: کجا بریم؟؟ محمد گفت: بریم حدادیان نزدیکه من گفتم: نه بریم حاجی(منصور) گفت: باشه بریم.. سوار تاکسی شدیم خلاصه رسیدیم حاجیـ.. اون شب زیاد حوصله نداشت.. یه کم که نشستیم روضه و مناجات رو گوش دادیم. گفت: پاشو بریم.. گفتم: تازه اومدیم گفت: پاشو بریم حال ندارم بشینم.. گفتم: باشه بریم.. چون وقت زیاد بود تا سحر گفت:تا آزادی پیاده بریم منم که پایه گفتم: بریم یادمه گفت ساعت ۲ونیم میرسیم حالا ساعت ۲ بود گفتم: بشین تا برسیم گفت:هر کی نرسه 😂 طرفای دانشگاه تهران بودیم ساعت نزدیک ۲ونیم بود.. بهش گفتم ۲ونیم داره میشه ها گفت: یه تاکسی بگیر ۲ونیم هر کی نرسه😅 خلاصه نشستیم توی تاکسی و ۲ونیم آزادی بودیم😃 دیگ بماند از ارگ تا انقلاب انقدر خندیدیم که من واقعا عضله های دلم درد گرفته بود... که محمد گفت: یکی مارو ببینه میگه اینا یه چیزی زدن انقدر میخندن پ.ن 😢😭 یادمه چن باری میخواستم ازش بگیرم گفت هدیس و برام عزیزه.. پ.ن۲: زنجیرهِ اتصال نیست. پ.ن۳: اونموقع تو از من التماس دعا میخواستی حالا من باید از تو همه چیزم رو بخوام ♦️ 💌| @shahid_dehghanamiri