دلم گرفته
زمین خوردم
دور شدم از شما ..
دلم محتاجِ نیم نگاهی از شماست؛
اجابت کن دلِ خسته ام را...
#شهید_محمدرضا_دهقان
#دستمان_را_بگیر
🌹🍃🌹🍃🌹
#شهیدانه
@shahid_dehghanamiri
هدایت شده از شهید مسعود عسگری
عکس نوشته
روایت لحظه به لحظه از نحوه عملیات و شهادت شهدای اربعه حلب👇
#شهید_مسعود_عسگری
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#شهید_احمد_اعطایی
👇👇👇
https://eitaa.com/shahid_masoud_asgari
1_52010794.jpg
حجم:
14.66M
🍃🗓| #تقویم_شهدایے
فایل اصلی تقویم سال ۹۸ برای چاپ
مزین به تصویر #شهید_محمدرضا_دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست...🎈🍃
#شهید_محمدرضا_دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri
شهید حسن باقری میگفتن اگر دلت میخواد شهید بشی دو تا کار رو انجام بده ✨
1⃣ اخلاص
2⃣ پرکار باش
و شهدا همه این دو خصلت را داشتند...🌱
#شهید_محمدرضا_دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفتی و #خاطره_ها پنجره را وا کردند ...
هی نشستند و فقط گریه تماشا کردند...
♦️آبان ماه ۹۲ / جمشیدیه
#شهید_محمدرضا_دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri
1_5145367728231546995.attheme
حجم:
163.9K
🍃🎨| تم شهدایے
تم شهدایی #شهید_محمدرضا_دهقان قابل استفاده در ایتا
💌| @shahid_dehghanamiri
🌷ای اهل عالم بدانید
شیعه #جــــان میدهد
هرگز #حـــــرم نمیدهد...🍃
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهیدمشلب
💌| @shahid_dehghanamiri
داستان شهید
حکایتِ
عاشقی است
که به عشق معشوق
پا به میدان بـَـلا
گــذاشـته اسـت؛
همان حکایت عشق! ...
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#سالروز_ولادت
💌| @shahid_dehghanamiri
📝| #خاطره
اوایل شیطنت های دبیرستانش من رو
از رفاقت باهاش میترسوند..
من اونموقع نسبت بهش خیلی آروم تر
بودم...
و فکر میکردم اینکه بخوام صمیمیتم رو
باهاش علنی کنم من رو از چشم مدیر
و معاون و مشاور مدرسه میندازه..
واسه همین بیشتر ارتباطمون بیرون
مدرسه بود چه دورانی بود!!
وقتایی که بیرون مدرسه با هم گشت
و گذار داشتیم شبها تا اخر وقت به هم
پیامک میدادیم ولی تو مدرسه انگار نه
انگار که رفیقیم..
ولی بعد از مدتی وقتی مرام و معرفت
و پاک بودنش رو درک کردم خیلی
قضیه فرق کرد..
دیگه اواخر دوران دبیرستان بود و با
خودم میگفتم آیا ارتباطمون بعد از
فارق التحصیلی هم ادامه داره؟؟
تا اینکه وقتی فهمیدیم با هم دانشگاهی
و هم رشته ای هستیم جور دیگه واسه
رفاقتمون برنامه ریختیم..
عید غدیر 92 بود که عهد بستیم هرجا
هستیم با هم باشیم...
(بماند که یکبار عهد شکنی کرد و رفت
و ... دیگه برنگشت..)
روز ثبت نام دانشگاه محمد خیلی
ذوق داشت.. یادم نمیره اون روزی
رو که 8 صبح قرار داشتیم و من تا
10 خواب بودم.. محمد کارهای ثبت
نام اولیه ش رو انجام داده بود و تا
ساعت 11نشسته بود سر قرار دم مترو
بهارستان منتظر من..
بدون اینکه حتی بهم زنگ بزنه😐
وقتی دیدمش اول فکر کردم تازه اومده
نگو به خاطر من فقط منتظر مونده..
من رو برد کافی نت برای ثبت نام اینترنتی..
شناسنامه و مدارکم رو گرفت خودش شروع
کرد به تکمیل مراحل ثبت نام...
شاید نشنیده باشید که محمد حافظه
خیلی خوبی داشت و بعد از اون جریان
واسه همیشه شماره شناسنامه و کد پستی.
تلفن منزل و حتی کد سریال شناسنامه من
رو حفظ بود...
حتی از اون سال تمام انتخاب واحد های
من رو محمد اول وقت برام انجام میداد
که با هم تو یک کلاس باشیم😄
ترمای بعد از رفتنت خیلی دیر انتخاب
واحد کردم...
و خیلی کلاس ها رو غیبت خوردم...
و خیلی روز ها رو بدون تو....
🔺️نقل شده از دوست_شهید
#شهید_محمدرضا_دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri