هدایت شده از تفسیر قرآن
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهرى
(۱)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ. الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. مالِكِ يَوْمِ الدّينِ. ايّاكَ نَعْبُدُ وَ ايّاكَ نَسْتَعينُ. اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ. صِراطَ الَّذينَ انْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَاالضّالّينَ.
در قرآن مكتوب، از همان آغاز كه قرآن به كتابت درآمده است، در اول هر سوره اى به استثناى سوره برائت «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» است؛ يعنى سوره با بسم اللَّه آغاز مى شود.
ولى ديرزمانى است كه بين شيعه و سنى بر سر اينكه آيا اين آيه جزء هر سوره است يا نه، اختلاف عظيمى وجود دارد. اهل تسنن آن را جزء هيچ سوره اى نمى دانند و شروع هر سوره را با بسم اللَّه از قبيل شروع هر كار ديگر با بسم اللَّه مى شمارند كه بسم اللَّه جزء آن كار نيست بلكه در عمل گاهى سوره ها را بدون بسم اللَّه آغاز مى كنند. در نماز، حمد و يا هر سوره اى را كه احياناً بخواهند بعد از حمد بخوانند بدون بسم اللَّه مى خوانند.
شيعه به پيروى از ائمه اطهار عليهم السلام به شدت با اين مسئله مخالفت دارند، تا آنجا كه ائمه اطهار فرموده اند خداى بكشد كسانى را كه بزرگترين آيه از آيات قرآن را از قرآن حذف كرده اند.
اگر بسم اللَّه را از اول سوره ها برداريم، ديگر اين آيه را ما در قرآن نداريم جز در سوره نمل كه آن هم در ضمن نقل قولى است كه قرآن از ملكه سبا مى كند، كه هنگامى كه نامه سليمان را قرائت كرد گفت:
انَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ انَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اين نامه از سليمان است و اين گونه آغاز مى گردد: بسم اللَّه...
در هر حال شيعه آن را مسلّم جزء قرآن مى داند، نه اينكه آن را جداى از قرآن محسوب كند و مانند آنكه در آغاز هر امرى بسم اللَّه را مى افزايد، در قرائت قرآن هم اين آيه را از خارج بر آن اضافه كند.
آغاز كارها به نام خدا
در نام گذاريها، هدفها و انگيزه ها مختلف است. گاهى شخص مؤسسه اى را به نام فردى نام مى گذارد به منظور هدفى مادى كه مى تواند در سايه اين نام به آن غرض نائل گردد. و يا چنانكه معمول است مولود جديد را به نام شخصى كه در گذشته مورد علاقه بوده مى نامند و مى خواهند با اين نامگذارى، شخص مورد نظر، حياتى جديد يافته و به بقاى اين نام زنده بماند.
ولى اينكه به بشر دستور داده شده است كه كارهايش را به نام خدا بنامد، روى چه انگيزه اى مى تواند باشد؟
براى اين است كه كارهاى انسان جنبه قدس و عبادت پيدا كند و به نام او بركت يابد.
مجموعه آثار، ج26، ص: 79
با کلیک روی لینک زیر، عضو کانال تفسیر قرآن شوید:
@alquran_ir
برای اعلام نظرات و پیشنهادات و ارتباط با مدیر کانال:
@bidaryir
مراسم #چهلمین روز در گذشت
#مرحوم_حاج_هوشنگ_فرج_زاده
#پدر_شهید_علیرضا_فرج_زاده
روز پنج شنبه ۱۵آذر۹۷
از ساعت ۱۴ الی ۱۵ وسی دقیقه
بر سر مزار آن مرحوم ؛
در بهشت زهرا س.
قطعه ۵۱.ردیف ۵۶.شماره ۲۵
برگذار میگردد.
#ضمن_دعوت_از_جنابعالی .
خواهشمنداست به کلیه ی فامیل .
دوستان و....#اطلاع_رسانی بفرمایید.
ضمنا هزینه های جانبی مراسم چهلم آن مرحوم .وقف امور خیریه خواهد شد.
با تشکر.
#خانواده_ی_شهید_فرج_زاده
Ya_zahra_rami:
✉️نامه جوان ۲۲ ساله به محضر حضرت #علامه_طباطبائی (رضوان الله علیه) :
💐محضر مبارک نخبة الفلاسفه آیة الله العظمی جناب آقای طباطبائی (ادام الله عمرکم ماشاءالله) سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
🖊کوتاه سخن آنکه جوانی هستم ۲۲ ساله، ...چنین تشخیص میدهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سؤال من پاسخ دهید.
📍 در محیط و شرایطی که زندگی میکنم هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساختهاند و سبب آن شدهاند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و میدارند.
درخواستی که از شما دارم برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟
📍 یادآور میشوم نصیحت نمیخواهم و الّا دیگران ادعای ناصحیت فراوان دارند. دستورات #عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت (مسموع است).
باز هم خاطر نشان میسازم که نویسنده با خود فکر میکند که شفاهاً موفق به پاسخ این سؤال نمیشود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح میدانید و بر این موضوع میتوانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن، به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود وا گذارید. متشکرم.
امضا ۲۳/ ۱۰/ ۱۳۵۵
📩 پاسخ علامه طباطبائی (رحمة الله عليه) به این نامه:
✍ بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیکم
برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشتهاید لازم است همتی برآورده، #توبهای کرده ، به #مراقبه و #محاسبه پردازید، به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار میشوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید #رضای_خدا - عز اسمه - را مراعات خواهم کرد.
آن وقت در سر هر کاری که میخواهید انجام دهید #نفع_آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار پنج دقیقهای در کارهایی که روز انجام دادهاید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته #شکری بکنید و هر کدام تخلف شده #استغفاری بکنید.
این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در بادی حال، سخت و در ذائقه نفس #تلخ است ولی #کلید_نجات و #رستگاری است.
🔹و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور #مسبحات یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها #سوره_حشر را بخوانید و پس از بیست روز از حالِ اشتغال، حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید.
ان شاء الله موفق خواهید بود. والسلام علیکم.
💠محمد حسین طباطبایی
🌐 @ashora_karbala
❣❣❣❣❣❣❣❣❣
💚 @shahid_farajzade
هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
🌸🌺💕💕💕💕🌺🌸
#داستان_چهل_وپنجم
📚 #تاجر_خرمایی_که_هرگز_ضرر_نمیکند
حکایت چنین است که ...
تاجری دمشقی همیشه به دوستانش می گفت که من در زندگی ام هرگز تجارتی نکرده ام که در آن زیان کنم حتی برای یک بار !
دوستانش به او می خندیدند و می گفتند که چنین چیزی ممکن نیست که حتی یکبار هم ضرر نکرده باشی ...
تا اینکه یکبار تاجر آنها را به مبارزه طلبید تا به آنها نشان دهد که راست می گوید .. او از دوستانش خواست که چیزی محال و نشدنی از او بخواهند تا او انجام دهد ..
دوستانش به او گفتند : اگر راست می گویی به عراق برو و خرما ببر و بفروش و در این امر موفق شو زیرا که آنجا خرما مثل خاک صحرا زیاد است و کسی خرمای تو را نمی خواهد .. تاجر قبول کرد و خرمایی که از عراق آمده بود را خریداری کرد و به طرف بغداد راهی شد ..
آورده اند که در آن هنگام خلیفه عراق برای تفریح و استراحت به طرف موصل رفته بود .. زیرا موصل شهری زیبا و بهاریست که در شمال عراق قرار دارد و به خاطر طبیعت زیبایش اسم دوبهاره را رویش گذاشته اند زیرا در سرما وگرما همچون بهار است
دختر خلیفه گردنبند خود را در راه بازگشت از سفر گم کرده بود ، پس گریه کنان شکایت پیش پدرش برد که طلایش را گم کرده است .. خلیفه دستور به پیدا کردنش داد .. وبه ساکنان بغداد گفت هرکس گردنبند دخترش را بیابد پس پاداش بزرگی نزد خلیفه دارد و دختر خود را به او خواهد داد ..
تاجر دمشقی وقتی به نزدیکی بغداد رسید مردم را دید که دیوانه وار همه جا را می گردند ... از آنها سؤال کرد که چه اتفاقی افتاده است ؟!
آنها نیز ماجرا را تعریف کردند و بزرگشان گفت : متاسفانه فراموش کردیم برای راه خود توشه و غذایی بیاوریم و اکنون راه بازگشت نداریم تا اینکه گردنبند را پیدا کنیم زیرا مردم از ما سبقت می گیرند و ممکن است گردنبند را زودتر پیدا کنند ..
پس تاجر دمشقی دستانش را به هم زد و گفت : من به شما خرما می فروشم ...
مردم خرماها را با قیمت گرانی از او خریدند ...و او گفت : هاااا ... من برنده شدم در مبارزه با دوستانم ...
این سخن به گوش خلیفه رسید که تاجری دمشقی خرماهایش را در عراق فروخته است !!
این سخن بسیار عجیب بود زیرا که عراق نیازی به خرمای جاهای دیگر نداشت !
بنابراین خلیفه او را طلبید و ماجرا را از او سؤال کرد ؛
پس تاجر گفت :
هنگامی که کودکی بودم، یتیم شدم و مادرم توانایی کاری نداشت ، من از همان کودکی کار می کردم و به مادرم رسیدگی می کردم ، و نان زندگی مان را در می آوردم .. در حالیکه پنج سال داشتم ... و کارم را ادامه دادم و کم کم بزرگ شدم تا به بیست سالگی رسیدم ..
و مادرم را اجل دریافت ... او دستانش را بلند کرد و دعا کرد که خداوند مرا موفق گرداند و هرگز روی خسارت و زیان را نبینم در دین و دنیایم .. و ازدواج مرا از خانه حاکمان میسر گرداند و خاک را در دستانم به طلا تبدیل کند ...
دراین هنگام که دعاهای مادر را برای خلیفه تعریف می کرد ناخودآگاه دستش را در خاک برد و بالا آورد و مشغول صحبت کردن بود که خلیفه گردنبند دخترش را در دست او دید !
خلیفه تبسمی کرد ، تاجر که آنچه در دستش بود را احساس کرد فهمید چیزی غیر از خاک را برداشته به دستان خود نگاه کرد دانست که این گردنبند دختر خلیفه است پس آن را برگرداند و دانست که از دعای مادرش بوده است ...
اینچنین بود که برای اولین بار خرما از دمشق برای فروش وارد عراق شد .. و او نیز داماد خلیفه گشت !!
#سبحان_الله_از_دعای_مستجاب_مادر که چنین زندگی فرزند را می سازد ...
#خداوندا_برّ_و_نیکی_به_والدین_را_به_ما_عطا_کن .
با سلام
دوستان خودرا به کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#در_ایتا
دعوت بفرمایید...
@dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسکرین بگیر همین الان یهویی☺️ هر کدوم اومد یه فاتحه هدیه کن بهشون🌹🌹🌹🌹🌹 دلتو بده دست شهدا انشالله حاجت روا باشی🤲📿
@dastanayekhobanerozegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #پدر_شهید_روح_الله_عجمیان:
از پسرم جوانترها در کنارم شهید شدند، برای همین برایش گریه نکردم.
☑️ #به_کانال_شهید_فرج_زاده_خوش_آمدید
@shaid_farajzade
هدایت شده از تیغ و زیتون
انا لله و انا الیه راجعون
عروج شاعر توانای کشور استاد ابوالقاسم حسینجانی را به جامعهی هنرمندان ایران اسلامی خصوصا به داماد بزرگوار ایشان استاد علیرضا قزوه تسلیت میگویم .
از جمله سرودههای زیبای این شاعر فقید میتوان به شعر جاودانهی (کربلا منتظر ماست ، بیا تا برویم) اشاره کرد که با صدای حاجصادق آهنگران انتشار یافته است .
روحش شاد و با سیدالشهدا علیهالسلام محشور باد .
حاجابراهیم سنائی - شاعر
http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
(به کجا چنین شتابان؟!)
شهید بهشتی فرمود:
اگر بیحجابی تمدن است ، حیوان از ما متمدنتر است .
😭 خیلی شرمندهام
زنی که جسم اوست نیمهعریان
وَ هست گیسوان او پریشان
کلاس او هنوز نقص دارد
که نیست کلِ پیکرش نمایان
از اوست باکلاستر الاغی
که سوتین نبسته روی پستان
وَ یا بُزی که فَرجِ او هویداست
وَ میشود نگاه کرد بر آن
تو نیز شورت و سوتین درآور
که باکلاستر شوی چو حیوان
شاعر :
ابراهیم سنائی
http://eitaa.com/ebrahim_sanaei