💠امام باقر عليه السلام: پشت سر برادرانت دعا كن ، كه اين كار روزى را به طرف تو سرازير مى كند.
📚(بحار الأنوار،ج76،ص60)
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب شناسایی 🌱
بریده هایی از کتاب:
۱-نه به نامحرم نگاه میکرد، نه با نامحرم حرف میزد. خواهرش میگفت: اگر در کوچه از کنارش رد شوم، متوجه من نمیشود. گویی مصداق حدیثی بود که پیامبر فرمودند: چشمان خود را از نامحرم ببندید تا عجایب را ببینید.
۲-یکبار دیدم آقامهدی قبل از ورود به مسجد به پشت دیوار و کنار مقبرهها رفت! از روی کنجکاوی به دنبالش رفتم. توی تاریکی یکدفعه زد تو گوش خودش! باتعجب نگاهش کردم. به خودش نهیب زد وگفت: مهدی اینها برای تو نیومدن. اینها برای امامزمان (عج) اومدن. نکنه غرور تو رو بگیره!
۳-من و آن دو قبل از عملیات والفجر ۸ کنار هم در سنگر خوابیده بودیم. آن دو اهل تهجد و نماز شب بودند اما من... نیمههای شب تکانی خوردم. یکدفعه از خواب پریدم. دیدم هر دو برادر بعد از نماز شب نشستهاند و با هم صحبت میکنند. حرفشان در مورد دیدار با ملائک بود!! آنها از زمان شهادت خودشان مطلع بودند! از بهشت و ... سخن میگفتند!! فکر کردم خواب میبینم اما نه، آنها چیزهایی میدیدند که ما از آن بیخبر بوده و هستیم.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
از شهید نواب پرسیدن: چرا آرام نمی نشینی؟ ببین آیت الله بروجردی ساکت است.
نواب گفت: آقای بروجردی سرهنگ است؛ من سربازم. سرباز اگر کوتاهی کند، سرهنگ مجبور میشود بیاید وسط...
هر بار که امام خامنه ای دارد میاید وسط، یعنی ما سربازها کم گذاشته ایم... 💔
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
📸 دو قاب پربازدید از حاج قاسم و مادرش که به مناسبت روز مادر در شبکههای اجتماعی وایرال شده
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای شهید عباس دانشگر 🌱
#استوری 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهید عباس آسمیه 🌱
عباسم کتاب شهدا را بسیار دوست داشت و با آنها به خصوص شهید همت ارتباط زیادی برقرار می کرد.
یک روز قبل از رفتن به سوریه به من گفت: مادر، من از هر کدام از شهیدان چیزی را یاد گرفته ام اگر روزی نبودم به دوستان و آشنایان بگویید این کتاب ها را مطالعه کنند و با درس گرفتن از منش و رفتار شهدا زندگی خود را به جلو ببرند.
راوی: مادر شهید 💚
تاریخ شهادت: ۹۴/۱۰/۲۱ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🔰امام صادق علیه السلام:
✍... وَ هِيَ أُمُّ الْمُؤْمِنِين.
🔴 ... و فاطمه مادر مومنان است.
📚 تفسیر فرات کوفی ص۵۸۱.
#حدیث_روز
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
✨مادر شهید : ✨
🥀دوستانش میگفتند یک روز قبل از #شهادتش و قبل از عملیات، یعنی یک روز قبل از تاسوعا بود، آنها قرار بود روز تاسوعا #عملیات کنند، بچهها روی تپه بلندی نشسته بودند، محمدحسین با چند نفر دیگر به سمت تپه میرود که پیش بچهها بنشیند، بچهها به شوخی میگویند نیا اینجا جا نداریم...
🍃محمدحسین به شوخی میگویند «یعنی به #شهید فردایتان هم جا نمیدهید؟»
بچهها جا باز میکنند و از بین همراهان محمدحسین، محمدحسین مینشیند آنجا و فردا هم درست از بین آن جمع محمدحسین شهید میشود... 💚
#شهید_سیدمحمدحسینمیردوستی 🌱🌹
#شهدای_دهه_هفتاد
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهید مجید قربانخانی 🌱
پیش از سال ۹۳ که مجید به کربلا سفر کرد پسر خیلی شری بود.
همیشه چاقو در جیبش بود.
خالکوبی داشت.
خیلی قلدر بود و همه کوچکترها باید به حرفش گوش می دادند.
اما بعد از سفر کربلا تغییر کرد.
شاید اهل نماز نبود اما شهادت روزی اش شد چون به بچه یتیم رسیدگی می کرد و دست فقرا را می گرفت و به پدر و مادر خیلی احترام می گذاشت.
راوی: مادر شهید 💚
تاریخ شهادت: ۹۴/۱۰/۲۱ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
#جهاد_چادریها💎⚡️
#شهیده_زهرا_فارسی_بندری:
ما واقعاً قدر پدر و مادر خود را نمیدانیم تا اینکه آنها را از دست بدهیم!
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🌹 امام خامنه ای:
بصیرت یعنی؟
یعنی :
🔸شناخت زمان؛
🔸شناخت نیاز؛
🔸شناخت اولویت؛
🔸شناخت دشمن؛
🔸شناخت دوست؛
🔸 شناخت وسیله هائی که
درمقابل دشمن باید بکار برد؛
این شناخت ها "بصیرت" است.
۹۳/۹/۶
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهید مصطفی احمدی روشن 🌱
مصطفی نبود کلی از او پیش بچهها تعریف کردم.
آنها میخندیدند و میگفتند: «ببین چطوری مخ تو را زده که اینطوری از او دفاع میکنی.»
فردا که مصطفی آمد بچهها به او گفتند: «خوب یک شهرستانی گیر آوردی و مخش را زدی. نبودی ببینی چطور از تو تعریف میکرد»
شب مصطفی آمد کنارم.
یک نامه به دستم داد و رفت.
نامه را خواندم.
نوشته بود: چرا پیش بچهها از من تعریف کردی؟ نگفتی شاید دچار غرور و خود بزرگبینی بشوم؟ من هزارتا نقطه ضعف دارم دیگر از این حرفها نزن.
دو سه روز بابت همین موضوع با من سر سنگین بود.
بعد هم خودش آمد سراغم.
تاریخ شهادت: ۹۰/۱۰/۲۱ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b