معرفی کتاب نجوای رود 🌱
بریده ای از کتاب:
همه جا تاریک بود و آسمان سیاه به نظر میرسید.
بالای سرش را نگاه کرد.
در میان آن همه سیاهی و تاریکی، یکدفعه گلدستههای نورانی و طلایی حرم چشمانش را نوازش کرد.
برای اولین بار بود که روبهروی حرم حضرت علی (ع) میایستاد.
یکمرتبه همه غم و غصهها یادش رفت حتی خانوادهاش.
پاهایش روی زمین میخکوب شده بود و قدرت حرکت نداشت.
دستش را روی سینه گذاشت و خم شد و به حضرت سلام داد.
بغضش ترکید، گریه امانش نمیداد.
آهسته بهطرف در ورودی به راه افتاد.
از یک راهروی کوچک رد شد تا رسید مقابل ضریح؛ مانند کودکی که تازه پدرش را پیدا کرده ضریح را بغل کرد و میبوسید و میبویید.
حرم کوچک بود اما زوارها زیاد و عجیب اینکه همه جا میشدند.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_حجت_الاسلام_ابوتراب_عاشوری 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b