معرفی کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است 🌱
بریده هایی از کتاب:
۱-بچههایم آنقدر خوب بودند که همه زندگیشان در یک جمله جا میشود: «قد کشیدند، مرد شدند، شهید شدند.»
۲-در بهشتزهرا وقت کم میآورم. همه یک گل آنجا دارند من یک گلستان گل که باید به همهشان سر بزنم. عزیز، مادرشوهرم، محمد برادرم و حاجی. تازه اینها که تمام میشوند، سراغ بچهها میروم. به خنده میگویم دارم به خانه بچههایم میروم؛ ولی واقعاً همینطور است. آنجا خانهشان است. سنگ مزارشان را میبوسم که: «درگاه این خانه بوسیدنیاست.»
۳-خدا عزیز را رحمت کند. بعد از شهادت بچهها تنها نصیحتش به من همین بود. همیشه میگفت: «داغ دیدی، مادری، تحملش سخته. از این بهبعد تنهایی داری، بهشتزهرا داری، گریه داری؛ ولی اگر میخوای دورت خلوت نشه و مردم ازت فرار نکنن، باید غمت تو دلت باشه.» خودش هم همین بود. در زندگی کم سختی نکشیده بود؛ ولی یکبار هم ندیدم از چیزی گله کند و غصهاش را به دل مردم بریزد.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_داوود_خالقی_پور 🕊🌱
#شهید_رسول_خالقی_پور 🕊🌱
#شهید_علیرضا_خالقی_پور 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b