توی نماز جماعت همیشه صف اول می ایستاد
همیشه توی جیبش مهر و تسبیح تربت داشت
گاهی وقتها که به هر دلیلی توی جیبش نبود،
موقع نماز در حسینیه پادگان دنبال مُهر تربت می گشت.
وقتی که پیدا می کرد، این شعر رو زمزمه می کرد:
تا تو زمین سجده ای، سر به هوا نمی شوم... 🥀
#شهید_محسن_حججی 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
خانهاش طبقه چهارم یک مجتمع بود و آسانسور هم نداشت.
دفعه اول که رفتم، دیدم تمام پلهها رنگآمیزی شده خیلی خوشم آمد.
گفت: خودم این پلهها را رنگ زدم که وقتی خانمم میره بالا کمتر خسته بشه... 💕
#شهید_محسن_حججی 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
"
#شهیــــــــــدانه🥀🕊
توی نماز جماعت همیشه صف اول می ایستاد
همیشه توی جیبش مهر و تسبیح تربت داشت
گاهی وقتها که به هر دلیلی توی جیبش نبود،
موقع نماز در حسینیه پادگان دنبال مُهر تربت می گشت.
وقتی که پیدا می کرد، این شعر رو زمزمه می کرد:
تا تو زمین سجده ای، سر به هوا نمی شوم... 🥀
#شهید_محسن_حججی 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
"
#شهیــــــــــدانه🥀🕊
توی نماز جماعت همیشه صف اول می ایستاد
همیشه توی جیبش مهر و تسبیح تربت داشت
گاهی وقتها که به هر دلیلی توی جیبش نبود،
موقع نماز در حسینیه پادگان دنبال مُهر تربت می گشت.
وقتی که پیدا می کرد، این شعر رو زمزمه می کرد:
تا تو زمین سجده ای، سر به هوا نمی شوم... 🥀
#شهید_محسن_حججی 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
خانهاش طبقه چهارم یک مجتمع بود و آسانسور هم نداشت.
دفعه اول که رفتم، دیدم تمام پلهها رنگآمیزی شده خیلی خوشم آمد.
گفت: خودم این پلهها را رنگ زدم که وقتی خانمم میره بالا کمتر خسته بشه... 💕
#شهید_محسن_حججی 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b