~🕊
#طنز_جبهه😂
"بعد از عملیات بود. حاج صادق آهنگران، آمده بود پیش رزمندگان برای مراسم دعا و نوحه خوانی. برنامه که تمام شد مثل همیشه بچهها هجوم بردند که او را ببوسند و حرفی با او بزنند😃.
حاج صادق که ظاهراً عجله داشت و می خواست جای دیگری برود، حیله ای زد و گفت: «صبر کنید صبر کنید✋ من یک ذکر را فراموش کردم بگویم، همه رو به قبله بنشینند، سر به خاک بگذارید و این دعا را پنج مرتبه با اخلاص بخوانید».
همین کار را کردیم. پنج بار شده ده بار، پانزده بار، خبری نشد که نشد.😳
یکی یکی سر از سجده برداشتیم، دیدیم مرغ از قفس پرید!😅
#لبخند_بزن_رفیق🙃🌿
.
#طنز_جبهه😁
🌿سیف الله به جای صغری😂
پدر و مادرم میگفتند بچهای و نمیگذاشتند بروم جبهه. یک روز که شنیدم بسیج اعزام نیرو دارد، لباسهای «صغری» خواهرم🧥 را روی لباسهایم پوشیدم و سطل آب را برداشتم و به بهانهی آوردن آب از چشمه زدم بیرون، پدرم که گوسفندها🐑🐏 را از صحرا میآورد داد زد: «صغرا کجا ؟»
برای اینکه نفهمد سیفالله هستم سطل آب را بلند کردم که یعنی میروم آب بیاورم😁خلاصه رفتم و از جبهه لباسها را با یک نامه پست کردم.✉️
یک بار پدرم آمده بود و از شهر به پادگان تلفن کرد☎️ از پشت تلفن به من گفت: « #بنیصدر! وای به حالت! مگه دستم بهت نرسه.»😂😂😂
#لبخند_بزن_رفیق🙃🌸
┄┅─✵🕊✵─┅┄
#طنز_جبهه🤣🤣
اسیر شده بودیم😅
قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن😍
بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن..
اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهجالبلاغه هم لابه لاشون بود
یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت:
_من نمیتونم نامه بنویسم
از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین(ع)رو نوشتم روی این کاغذ
میخوام بفرستمش برا بابام..
نامه رو گرفتم و خوندم
از خنده روده بُر شدم🤣
بنده خدا نامه ی امیرالمومنین(ع) به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود😂😁..
#لبخند_بزن_رفیق🙃🍃
┄┅─✵🕊✵─┅┄
⚘✨﷽✨⚘
#طنز_جبههها😄🍃
◽️اسیر شده بودیم قرار شد بچهها برا خانوادههاشون نامه بنویسن😍 بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمیتونستن نامه بنویسن.. اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهجالبلاغه هم لابهلاشون بود.
◽️یه روز یکی از بچههای کم سواد اومد و بهم گفت: من نمیتونم نامه بنویسم از نهج البلاغه یکی ازنامههای کوتاه امیرالمومنین(ع) رو نوشتم روی این کاغذ میخوام بفرستمش برا بابام..
◽️نامه رو گرفتم و خوندم از خنده روده بُر شدم🤣 بنده خدا نامهی امیرالمومنین(ع) به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود😂😁..
#لبخند_بزن_رفیق🙃🍃
┄┅─✵🕊✵─┅┄