بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
🔸🔹#دعای_عصر_غیبت🔹🔸
#دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏
#اللهُمَّ_عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔹 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
#اَللهُمَّ_عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔹 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
#اللهُمَّ_عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔹 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
🌟 #دعای_غریق
✨ دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان
یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ
🔹یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔹
ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک
✨#امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) :
🌿 هرکس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را چهار چیز کرامت فرماید
1️⃣ عمر طبیعی
2️⃣ مال و فرزند بسیار
3️⃣ با ایمان از دنیا رفتن
4️⃣ بیحساب داخل بهشت شدن
#بسمِ_اَللهِ_اَلرَّحمنِِ_اَلرَّحیمِ
🍃 #الحَمدُلِلّهِ اَلّذی عَرَّفََنی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنی عُمیانَ اَلقََلب
🍃 #الحَمدُلِلّهِ اَلّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللهُ عَلَیهِ وَالِه
🍃 #الحَمدُ لِلّهِ اَلَّذی جَعَلَ رِِزقی فی یَدِه وَلَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🍃 #الحَمدُلِلّهِ اَلَّذی سَتَرذنوبی وَ عُیُوبی وَلَم یَفضَحنی بَینَ الخلائق
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋🌹🦋
👤 استاد #رائفی_پور
✅️ یابنزهرا راه را گم کردهایم
چهرهی دلخواه را گم کردهایم...
✅️ هر کسی رو خواستید با غیبت امام زمان آشنا کنید داستان حضرت یوسف رو تعریف کنید...
@shahid_gomnam15
سلام مابہ لبخند #شهیدان
بہ ذڪر روے #سربند شهیدان
سلام مابہ #گمنامان_لشڪر
بہ تسبیحاٺ #یازهرای_معبر
همانهایے ڪه عمرے #نذر ڪردند
اگررفتند دیگر #برنگردند...
#سلامصبحوعاقبتمونشهدایۍ
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
#وَعَجِّلْفَرَجَهُم
@shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🌹
میگه دیدم گوشه ســـنگر...
خوشبهحال#شهدانورصفارادیدن...🥀
🎙•| #حْـآجْمَــهٓـــدےرَســٓـولـےْ
@shahid_gomnam15
گفتم: حاجے روےِ امـــر بہ معــــروف هم دیگہ نمیشہ حســـاب ڪرد، چون تأثیـــر نداره!
گفتٺ: وݪے دشمن روۍ سڪوٺ تو حساب ویژهاے باز ڪرده...!🌪
#محمدجوادمحمودی✍🏻
#امربہ_معروف_ونهے_ازمنڪر
@shahid_gomnam15
#تلنگر
به قولِ #حاج_حسین_یکتا :
داری یه رفیق خوب کھ تو میدون مینِ
گناه دستتو بگیره ،
و نذاره کھ به گناه بیوفتی؟!✨
#ازرفاقتتاشهادت🌹
#شهید_ابراهیم_هادی🙂
@shahid_gomnam15
یا حسین جانم ❤️
هفت پشتم در هراس
روز محشرغصہ داشت
یا حسینۍگفتم و
خیراتش به اجدادم رسید...
#امام_حسینی
@shahid_gomnam15
#امام_حسنی
بهحُسنِخُلقشودبینمردمانمَشهور
کسیکهبارِلبـشذکریاحَسنبشود...💚
#السلامعلیڪیاحسنبنعلی✨
@shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بھ قول #حاج_حسین_یکتا
خودمونی با #امام_زمان«عج» حرف بزنیم،
خوندن دعا و زیارتنامه خوبھ،
ولی خودمونی حرف زدن رو
بیشتر تمرین کنیم... :)
#تلنگر
@shahid_gomnam15
فڪرڪنبرےگلزارشہدا،
میونقبرهاقدمبزنے،
نوشٺہهاشونوبخونے،
اشڪبریزے،
ٺااینجاهمہچیزعادیہ!
امافڪرڪنبرسےبہیہمزار،یہشہید..
روےسنگقبرروبخونے..
شہیدهمسنٺباشہ..!
اون موقعسٺڪہ،
نفسٺحبسمیشہ،
قلبٺٺندمےزنه،
اشڪاٺروونمیشہ..:)💔'!
#شهیدانه
@shahid_gomnam15
مصطفی تا میدید یک چیزی نیاز است، اولین نفری بود که به سمتش می رفت، مدتی احساس کرد که فیس بوک نیاز است. مثلا درباره ی زرتشت اطلاعات از همه جمع آوری می کرد و می برد داخل فیس بوک می ریخت. آن قدر در صفحه اش مباحثش بالا گرفت که مدیریت فیس بوک، حساب کاربری اش را بست.
#شهید #مدافع_حرم
#مصطفی_صدرزاده
@shahid_gomnam15
شهید گمنام
حاج حســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديمهاي اين تهرون، دو تا پهلوون بودند به نامهاي حاج سيد ح
بعد هم گفت: من کشتي نميگيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟
كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين
حرفها وكارها ارزش داره!
بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك صلوات پايان کشتيها را اعالم کرد.
شــايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود.
وقتي هم ميخواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و
گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟
ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين
کاري که امروز ديديد.
ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد.
ابراهيم به خاطر خدا با اونها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا
را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد.
٭٭٭
داستان پهلواني هاي ابراهيم ادامه داشت تا ماجراهاي پيروزي انقلاب پيش
آمد.
بعد از آن اکثر بچه ها درگير مســائل انقلاب شدند و حضورشان در ورزش
باستاني خيلي کمتر شد.
تا اينکه ابراهيم پيشــنهاد داد که صبحها در زورخانه نماز جماعت صبح را
بخوانيم و بعد ورزش کنيم و همه قبول کردند.
بعد ازآن هر روز صبح براي اذان در زورخانه جمع ميشديم. نماز صبح را به
جماعت ميخوانديم و ورزش را شروع ميکرديم. بعد هم صبحانه مختصري
و به سر کارهايمان ميرفتيم.
ابراهيم خيلي از اين قضيه خوشــحال بود. چــرا که از طرفي ورزش بچه ها
تعطيل نشده بود و از طرفي بچه، ها نماز صبح را به جماعت ميخواندند
ادامه دارد
@shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌میگفت یہ رفیق گیر بیارید
کہ باهاش خودسازے کنید ، ترک گناه کنید ...
سخت گیر میاد ،
ولی اگه گیر اومد
ولش نکنید تا شهادت 🌷
#هادےِ_دِل 💞
@shahid_gomnam15
خیلی از غیبت و دروغ بیزار بود. اگر گاهی پشت تلفن حرف کسی پیش می آمد، میگفت من راضی نیستم از این تلفن و در این خانه بخواهی غیبت کنی. نه خودش غیبت می شنید و نه می گذاشت کسی جلویش غیبت کند. اگر در مجلسی علیرضا بود، هیچ وقت غیبت نمی شد.
#شهید
#مدافع_حرم
#علیرضا_نوری
@shahid_gomnam15
اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد، هر کجا که باشی و در هر زمان تو را با شهادت بر می گزیند...
#شهید
#سید_مرتضی_آوینی
@shahid_gomnam15
وقتی کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است. زیرا شیطان به سراغتان می آید، اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز...
#شهید
#مدافع_حرم
#مصطفی_صدرزاده
@shahid_gomnam15
ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت. می گفت: طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشند. بی دلیل از کسی چیزی نخواه و عزت نفس داشته باش. می گفت: این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین. بیشتر به خاطر این است که کسی گذشت ندارد. دنیا ارزش این همه اهمیت دادن، ندارد...
#شهید
#ابراهیم_هادی
@shahid_gomnam15
خدایا! از تو ممنونم بی اندازه
که در دل ما محبتِ سید علی خامنه ای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را
درس اینکه یزید های دوران را بشناسیم و جلوی آن ها سر خم نکنیم.
#شهید
#مدافع_حرم
#سید_مصطفی_صدرزاده
@shahid_gomnam15
🌷 کتاب ( کتاب مخفی ) 🌷
#قسمت_اول
ماهان ترسیده و لرزان ، با گام های بلند ، بر رمل برهوت می دود .هر قدم که بر می دارد ، پا هایش تا مچ میان رمل سست فرو می رود و دویدن را برایش دشوار می کند . نفس هایش به شماره افتاده. توی مردمک هایش وحشت موج میزند. خوب میداند که اگر فقط برای یک لحظه کوتاه بایستد و دست از دویدن بردارد ، سواری که از پشت سر می آید ، فقط با یک ضرب شمشیر سرش را از بدنش جدا می کند ! حالا دیگر خوب می داند اعراب حجاز شمشیر زن های قابلی هستند . توی همین چند ماهی که در مدینه زندگی کرده این را فهمیده که در جنگاوری و شمشیر زنی حریف این ها نیست . مخصوصا امروز که نه شمشیری دارد و نه خنجری !
ماهان نیم نگاهی به پشت سر می اندازد. اسب سوار سیاهپوش مثل بادی که روی رمل می وزد ، لحظه به لحظه در حال نزدیک شدن است . ماهان برای لحظه ای کوتاه به همسر و تنها پسرش فکر می کند . با خودش می گوید بعد از مردن من چه بر سر آن ها خواهد آمد ؟ هنوز پاسخی برای این پرسش بی وقت پیدا نکرده است که ناگاه برابرش سراشیبی تندی ظاهر می شود ! پاهایش در هم گره می خورد و تعادلش را از دست میدهد و با صورت بر خاک برهوت می افتد . شیب تپه آن قدر زیاد است که ماهان توان نگه داشتن خود را ندارد . پیچ می خورد و دور خود می چرخد و از تپه پایین می افتد .
ادامه دارد ...
#کتاب_مخفی
@shahid_gomnam15