💥یک نکته💥
💠هر جا ڪم...آوردی...
💠حوصله...نداشتی...
💠گرفته...بودی...
💠پول...نداشتی...
💠ڪار...نداشتی...
💠باطریت...تموم شد...
🌷زیاد بگو:
✨ استغفرالله ربی و اتوب الیه
@shahid_gomnam15
《يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ 》
ای که برای هر خیری به او امید دارم🌱
ســــــــــــــــــــلام ✋😍❤️طاعات قبول🤲
#حلول ماه خوشگل رجب🌙 وعید #میلاد_امام_محمد_باقر علیه السلام بر همگی مبــــــــــــــــــــارک👏🎊🎊
حتی اگر امروز رو روزه هم نگرفتیم از #فیوضات امروز و این ماه بهره بگیریم❇️
دعای هر روز #ماه_رجب که کوتاه هم هست رو حتما با معنی بخونیم✅
#انرژی و #نور و #برکت این ماه فوق العاده بالاست✨💫
از جدول مراقبه این ماه غافل نشیم در
کانال قرار دادیم 🔰🔰🔰👆👆
در ضمن مارو هم از دعای خیرتون محروم نفرمایید🤲❤️
التماس دعای فرج
@shahid_gomnam15
معتقد بود کسی که از نظر علمی بالاتر باشد، می تواند موثر تر باشد. می گفت: اگر جنگ تمام شود و شهید نشوم، اولین کاری که می کنم، ادامه تحصیل است...
#شهید
#مهدی_زین_الدین
@shahid_gomnam15
دستش در عملیات قطع شده بود. یک روز که آمدم خانه دیدم لباس کثیف را شسته، بهش گفتم: مادر برات بمیره! چطور با یک دست این ها را شستی؟ گفت: مادر! اگر دو تا دستم را هم نداشتم باز وجدانم راضی نمی شد که من خانه باشم و شما زحمت شستن لباس ها را بکشی...
#شهید
#علی_ماهانی
@shahid_gomnam15
دلبستـهیعشـق ❤️
دلبستـهیدنیانیسـت
زندگـیختمبـهشهـادت
نشود؛زیبــانیســـت.. 🥀
@shahid_gomnam15
بهقولِ شهید صدر زاده..
جاییکه پر از نامحرمه اتفاقا
اَخمخیلیمخوبه:)
@shahid_gomnam15
2.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدشدهرآنکهازعشق
وناگاه• • •
#شهیدانہ
@shahid_gomnam15
بـراینفـسخـودتـوننقشـهبکشیـد
وگـرنـهٔنفـسبـرایشمـانقشـهمـیکشـه!
-حـاجحسیـنیکتـا..
@shahid_gomnam15
2.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماه رجب یک فرصتِ تقربِ به ارزشهای الهیست...
@shahid_gomnam15
انگار نه انگار از جبهه رسیده است. از در که وارد شد آستین ها را زد بالا و نشست کنار تشت لباس ها. گفتم: کار شما نیست، کار من است. خیلی جدی گفت: یعنی می خواهی بگویی این قدر دست و پا چلفتی ام؟ گفتم: نه بابا! می گویم این وظیفه من است. زُل زد توی چشم هایم: خانم جان! اسیر که نیاورده ام توی خانه ام. حالا بگذار این دو تکه رخت را هم ما بشوییم.
#شهید
#رضا_شکری_پور
@shahid_gomnam15
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷
#قسمت_یازدهم
پیرزن لبخندی می زند و سری تکان می دهد و هیچ نمی گوید .
ماهان ادامه می دهد :
_ اما حالا بینا شده ! مثل تمام پسران مدینه و ایران زمین !
پیرزن با تعجب پرسید:
_ ایران زمین؟!
ماهان سری تکان می دهد.
_ آری ! من از ایران آمده ام . برای درمان چشم های پسرم شهر های زیادی را زیر پا گذاشتم . طبیبان زیادی دیدم که هیچ کدامشان نتوانستند نور را به چشم های پسرم برگردانند. می گفتند : آن را که خدا کور آفریده است،تنها خدا می تواند شفا دهد . توی یکی از همین شهر ها خبر دادند خدا پیامبری دارد در مدینه ! روزی که محمد پسرم را بینا کرد ، مهر او به دلم نشست و همان جا در مدینه ماندگار شدیم !
پیرزن از جا بلند می شود.
_ این که گفتی مرا شگفت زده نکرد و از رسول خدا بعید نیست. آن چنان که تو از پیاله شیر نوشیدی ، او کور شفا می دهد ! بلکه ساده تر !
ماهان دوباره پیاله شیر را به دهان می برد . پیرزن در کنار کاسه های سفال می نشیند و چندین کاسه را بر هم نهاده و به دست می گیرد . می پرسد :
_ علی را هم دیدی ؟!
ماهان پیاله خالی از شیر را زمین می گذارد .
_ آری !
پیرزن با کاسه های توی دستش می آید طرف ماهان و بر زمین می نشیند و می گوید:
_ علی بزرگ ترین اعجاز رسول خداست !
#کتاب_مخفی
@shahid_gomnam15