°●💚🌿●°
در يک خانواده وجود يک پدر مقتدر خیلی آرامش بخش است و پدر مقتدر این کشور امامخامنهای است
ما باید تا میتوانیم از ولی فقیه دفاع کنیم.
شهید_جبار_عراقی🕊
@shahid_gomnam15
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلتنگی یعنی کربلا بارون گرفته . . .
چند ساله نوکر درد بی درمون گرفته💔
امام_حسین
کربلای_معلی
@shahid_gomnam15
23.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند_شهیدانه 3⃣
🎞 همچنان_گمنام
💠 مدافع_اسلام
🌷 شهید_علیرضا_رحمانی
🇮🇷 از رفسنجان
•┈•••✾🌷🕊🌷✾•••┈•
تمامی قسمتهای شهیدانه همچنان گمنام:
شهیدانه: زندگی_به_سبک_شهدا
نهج البلاغه
حکمت 310 - توکل و اعتماد به خدا
وَ قَالَ عليهالسلام لاَ يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اَللَّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِهِ🌸🍃
و درود خدا بر او، فرمود: ايمان بندهاى درست نباشد جز آن كه اعتماد او به آنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
@shahid_gomnam15❤️
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زن و بچه ات رو ول کردی میری سوریه برا چی ؟
@shahid_gomnam15❤️
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرزندم فدای سید، داغ اصلی ما داغ شهادت اوست..
مادر شهید لبنانی:
سلام من را به سید برسان، تنها غم او بود که ما را شکسته کرد.
با این افتخار من میخواهم سید حسن را یاری دهم.
تو فدای سید، اما غم او ما را شکسته کرد.
حتی یک قطره اشک برایت نمیریزم، اشک من تنها برای امام حسین (علیه السلام) است.
یاد همه شهدا
خاصا شهید مظلوم سید حسن نصرالله
باذکرصلوات
@shahid_gomnam15❤️
4.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در روز پرستار از پرستار شهیده خانم زهرا برهان نژاد سخنانی به جای مانده که چون دُرّ و گوهر ارزشمند است و می تواند ره توشه ای باشد برای باقیات صالحاتمان
شهیده در روزگار حیات همواره می گفتند :"چون من پرستار هستم ،باید جعبه ی کمک های اولیه که از الزامات این حرفه است را تهیه نموده تا در مواقع لزوم به یاری افرادی بشتابم که نیاز به کمک دارند ومن هم می گفتم:"خدا نکند در مسیر ما کسی به کمک محتاج باشد من طاقت دیدن این صحنه ها را ندارم " و این گونه نتوانستم به خواسته ی همسر عزیزم که پرستاری در ذات و وجود ایثارگرش نهادینه بود تهیه کنم ،اما به شما پرستاران گرامی توصیه می کنم به تأسی از شهیده برهان نژاد به تهیه ی این پک کمک های اولیه مبادرت ورزید تا بتوانید در مواقع اضطراری به یاری افرادی که منتظر کمک شما پرستاران هستند بشتابید ،علاوه بر باقیات صالحات برای خود و خانواده به توصیه ی شهیده ای عمل نموده اید که می تواند در پیشگاه بانو فاطمه ی زهرا (س) شفیعتان باشد، روز پرستار بر شما پرستاران صبور ،مخلص و شیدای کمک به مردم مبارک باد
پرستار شهیده زهرا برهان نژاد
از شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان بودند.
نثار روح پاک و مطهرشان دسته گلی از فاتحه صلوات میفرستیم 💐
میلاد حضرت زینب(س)💚
شهیده زهرا برهانی نژاد🌹🕊
@shahid_gomnam15❤️
11.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ مهدوی
🎙استاد شوشتری حفظه الله
🔹بهترین سربازان امام زمان علیه السلام چه کسانی هستند ؟
💥عملی که اثرش از ریاضت بالاتر می باشد
@shahid_gomnam15❤️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗عشق در یک نگاه💗
قسمت13
سه روز بعد پاسپورتم اومد
که فردای اون روز به همراه بابا رفتیم دانشگاه که مدارک و به خانم موسوی تحویل بدیم
در اتاق و باز کردیم فقط خانم موسوی داخل اتاق بود
- سلام
خانم موسوی با دیدن بابا ،از جاش بلند شد : سلام خیلی خوش اومدین
بابا: سلام خیلی ممنون ،اومدیم که مدارک نرگس جان و تحویل بدیم ،بعد اینکه میخواستم سفارش بکنم که خیلی مواظبش باشین
خانم موسوی: اول اینکه تبریک میگم به نرگس جون که اسمشون افتاد ،بعد اینکه چشم من خودم مواظبش هستم
- ببشخید زمان رفتن کی هست؟
خانم موسوی: آخر همین ماه ،تاریخ دقیقشو چند روز دیگه میگم بهتون
بابا: خدا خیرتون بده،خیلی ممنون
- باشه پس منتظر میمونم
بابا: نرگس جان مدارک و تحویل خانم بده ،بریم
- چشم ، بفرمایید
خانم موسوی: دستت درد نکنه
خدا حافظی کردیم و از اتاق خواستیم بریم بیرون که آقای زمانی جلومون ظاهر شد
آقای زمانی به بابا دست داد و سلام و احوال پرسی کردن ،من آروم سلام کردم
زمانی: سلام
خانم موسوی: آقای اصغری،اقای زمانی از بهترین دانشجوهای این دانشگاه هستن،ایشون هم اسمشون افتاد
با گفتن این جمله تمام بدنم خشک شد
ای کاش زودتر میفهمیدم ،نمیتونستم الان بگم پشیمون شدم
اه لعنت به من
خداحافظی کردیم ورفتیم سمت خونه
توی راه ،اصلا هیچ فکری به ذهنم نمیرسید
توی راه بابا رفت مغازه منم رفتم خونه
درو باز کردم ،مامان داخل حیاط بود داشت به گل ها آب میداد
- سلام
مامان: سلام ،عزیزم، مدارک و دادین؟
- اره
رفتم داخل اتاق
زهرا داشت درس میخوند
زهرا: سلام کربلایی خانم
- سلام
زهرا: باز چت شده ؟
- زهرا میدونستی که آقای زمانی هم اسمش افتاد؟
زهرا: نه جون مامان، مگه اسم اونم افتاده؟
- اره
زهرا: خوب ،چرا تو ناراحتی؟
- هیچی بابا ،بیخیال
زهرا: من که میگم همه اینا یه نشونه اس ،حالا تو باور نکن
- تو منو کشتی با این نشونه هات
•••••
🍁نویسنده: فاطمه ب🍁
دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است
در غیر این صورت نویسنده راضی نیست
و اینکار پیگردالهی دارد💯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸