eitaa logo
شهید گمنام
3.9هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
9.8هزار ویدیو
100 فایل
🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند.🥀 ارتباط با مدیر کانال شهید گمنام ⤵️⤵️⤵️ @khakreezfarhangi ⤵️⤵️⤵️ @gomnam30 خادم تبادل ⤵️⤵️⤵️ @YaFateme1349
مشاهده در ایتا
دانلود
اعمال شب
3.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دعوا سر خیمه امام زمانه، جانمونیدا‼️ 🔰حاج حسین یکتا @shahid_gomnam15
دفتر تولید و نشر آثار استاد ماندگاریسهم من در ظهور تأخیر یا تعجیل؟.mp3
زمان: حجم: 667.6K
🌟 پیشنهاد ویژه 👆سهم من در ظهور؛ تأخیر یا تعجیل؟ سخنرانی کوتاه تکلیف ظهور @shahid_gomnam15
هادی در اردو های جهادی بیکار نمی‌ماند. از لحظه لحظه وقتش استفاده می‌کرد. در کار های عمرانی خستگی را نمی‌فهمید. وقتی کار عمرانی تمام می شد، به سراغ بچه هایی می‌رفت که مشغول کار فرهنگی بودند. با آن بدن نحیف اما همیشه اهل کار و فعالیت بود. هادی هیچ گاه احساس خستگی نمی‌کرد. شهید هادی ذوالفقاری @shahid_gomnam_15
♥️🌸..! شھیدشدن‌دل‌میخواهد. . دلۍ‌که‌آنقدرقو‌ی‌باشدوبتواندبریده‌شود ازهمه‌تعلقات. .! @shahid_gomnam15
♥️🌸..! تـٰازنده‌ام‌نمۍ‌خواهـم‌ا‌زمـن چیزۍ‌نوشـتہ‌شـود‌،چـون‌ما‌ انسانیم‌و‌در‌معـرض‌ خـود‌پسندۍ‌قـرار‌میگیریم‌، شھادت‌نصیبم‌شود، بعـد‌از‌شھادتم‌هـر‌چه‌ا‌ز‌مـن‌ خواستید‌بنویسید. فـرازی‌از‌وصیت‌نامه‌ سپھبدشھیـدسردارحاج‌قاسم‌سلیمانی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
در تاریخ بنویسید این عکس‌ها جوری آتیش به جان براندازان جمهوری اسلامی انداخت که برای زدنش حتی به دختر بچه‌های معصوم این خاک هم رحم نکردن... @shahid_gomnam15
به وقت کتاب سلام بر ابراهیم
شهید گمنام
زنگ هاي تفريح را به حياط مدرسه ميآمد. اکثر بچه ها در كنارآقاي هادي جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه م
ارديبهشت سال 1359 بود. دبير ورزش دبيرستان شهدا بودم. در كنار مدرسه ما دبيرستان ابوريحان بود. ابراهيم هم آنجا معلم ورزش بود. رفته بودم به ديدنش. كلي با هم صحبت كرديم. شيفته مرام و اخلاق ابراهيم شدم. آخر وقت بود. گفت: تك به تك واليبال بزنيم!؟ خنده ام گرفت. من با تيم ملي واليبال به مسابقات جهاني رفته بودم. خودم را صاحب سبك ميدانستم. حالا اين آقا ميخواد...! گفتم باشــه. توي دلم گفتم: ضعيف بازي ميكنم تا ضايع نشه! سرويس اول را زد. آنقدر محكم بود كه نتوانستم بگيرم! دومي، سومي و... رنگ چهرهام پريده بود. جلوي دانش آموزان كم آوردم! ضرب دست عجيبي داشت. گرفتن سرويسها واقعًا مشكل بود. دورتا دور زمين را بچه ها گرفته بودند. نگاهي به من كرد. اين بار آهســته زد. امتيــاز اول را گرفتم. امتياز بعدي و بعدي و... . ميخواست ضايع نشم. عمدًا توپها را خراب ميكرد! 🥀 ادامه دارد @shahid_gomnam15
🌸 بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین 🌸 سی سومین روز (16اسفند) چله ی ختم صلوات مون هدیه به روح مطهر سلامتی و تعجیل در فرج حضرت مهدی (عج) میباشد دست جمعی مون روزانه ۱۰۰ مرتبه الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌱🌸🌱🌺🌱🌸🌱🌺🌱🌸🌱🌺🌱 گروه ختم صلوات مون ⤵️⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3400007970C7419aa8d81