شهید گمنام
🌹 سهم امروز نهج البلاغه نامه های ۶۳ و ۶۲ 📜 #نامه63 : نامه به ابوموسی اشعری ، در آستانه جنگ جمل ، سا
🌹 سهم امروز نهج البلاغه از نامه ۶۱ تا نامه ۵۹
📜 #نامه61 : نامه به كميل بن زياد نخعی ، فرماندار «هیات» و نکوهش او در مقابل با لشکریان مهاجم شام که در سال ٣٨ هجری نوشته شد.
🔹 نكوهش فرمانده شكست خورده
♦️ پس از ياد خدا و درود، سستی انسان در انجام كارهایی كه بر عهده اوست و پافشاری در كاری كه از مسئوليت او خارج است ، نشانه ناتوانی آشكار و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقيسا) در مقابل رها كردن پاسداری از مرزهایی كه تو را بر آن گمارده بوديم - و كسی در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد - انديشه ای باطل است. تو در آنجا پلی شده ای كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند ، نه قدرتی داری كه با تو نبرد كنند، و نه هيبتی داری که از تو بترسند و بگريزند ، نه مرزی را می توانی حفظ كنی و نه شوكت دشمن را می توانی درهم بشكنی ، نه نيازهای مردم ديارت را كفايت می كنی و نه امام خود را راضی نگه می داری.
📜 #نامه60 : نامه به فرماندارانی كه لشکر از شهرهای آنان عبور می کند .
🔹 جبران خسارت ها در مانورهای نظامی
♦️ از بنده خدا علی امير مؤمنان به گردآوران ماليات و فرمانداران شهرهایی كه لشكريان از سرزمين آنان می گذرند. پس از ياد خدا و درود ، همانا من سپاهيانی فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم و بر آزار نرساندن به ديگران و پرهيز از هر گونه شرارتی تاكيد كرده ام و من نزد شما و پيمانی كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم ، مگر آنكه گرسنگی سربازی را ناچار گرداند و برای رفع گرسنگی چاره ای جز آن نداشته باشد، پس كسی را كه دست به ستمكاری زند كيفر كنيد و دست افراد سبک مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثنا كردم باز داريد. من پشت سر سپاه در حركتم ، شكايت های خود را به من رسانيد و در اموری كه لشكريان بر شما چيره شده اند كه قدرت دفع آن را جز با كمک خدا و من نداريد به من مراجعه كنيد، كه با كمک خداوند آن را برطرف خواهم كرد . ان شاء الله .
📜 #نامه59: نامه به اسود بن قطبه فرمانده لشکر حلوان در جنوب شهر سر پل ذهاب امروزی .
🔹 مسئوليت های فرماندهی
♦️ پس از ياد خدا و درود ، اگر رأی و انديشه زمامدار دچار دگرگونی شود او را از اجرای عدالت بسيار باز می دارد ، پس كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد. زيرا در ستمكاری بهایی برای عدالت يافت نمی شود، از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمی پسندی پرهيز كن، و نفس خود را در حالی که امیدوار به پاداش الهی بوده و از کیفر او هراسناکی ، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب كرده است وادار ساز و بدان كه دنيا سرای آزمايش است و دنياپرست ساعتی در آن نمی آسايد جز آنكه در روز قيامت از آن افسوس می خورد و هرگز چيزی تو را از حق بی نياز نمی گرداند. و از جمله حقی كه بر توست آنکه نفس خويش را نگهبان باشی و به اندازه توان در امور رعيت تلاش كنی ، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو می شود ، برتر از آن نيروی بدنی است که از دست می دهی ، با درود.