شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
💐زیارت نامه شهدا📜 ❇️اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم ی
زیارت نامه شهدا.👆👆👆
هر روز می خوانیم ان شاء الله
#شقایقی_در_جمجمه_شهید
نیمه شعبان سال 1369 بود.💖
کم کم آثار خستگی و یأس در چهره تک تک بچه های گروه تفحص نمایان شد و دیگر با اینکه خیلی زحمت کشیده بودیم مایوس شدیم😥 و اتفاقا نکته جالب اینکه آن روز، روز ولادت با سعادت قطب عالم امکان حضرت بقیة الله اعظم بود در حالی که ناامید شده بودیم از امام زمان (عج) کمک خواستیم و به ایشان توسل کردیم.❤️
نزدیک ظهر بود، در قسمتی از آن بیابان خشک و برهوت شقایقی نظرم را جلب کرد. برایم جالب بود، رفتم که #شقایق را از ریشه در آورم متوجه چیزی در زیر خاک شدم، خاک ها را کنار زدم، دیدم ریشه شقایق از جمجمه یک شهید روییده است.🕊
نکته جالب اینکه بعد از تحقیقات شناسایی هویت شهید مذکور، معلوم شد که نام این شهید بزرگوار مهدی منتظر القائم بوده است.😭
#شهید_مهدی_منتظر_قائم 🌹
امام زمان(عج) و شهدا، ص ١١٠؛
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖شوخی با فرمانده ( #شهیدمصطفیصدرزاده ) 😄
#پیشنهاد_دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️امام کاظم(ع): مردی از قم قیام میکند و مردم رابه سوی حق فرا میخواند، برگِرد او قومی همچون پارههای آهن اجتماع میکنند، تندباد حوادث آنان را متزلزل نمیسازد، ازجنگ خسته نمیشوند و نمیترسند، برخداست که توکل میکنند وعاقبت از آن متقین است.
🔻با صدای زیبای سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی
حتما ببینید و نشر دهید
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_ویژه👌👌👌
⭕️ هدف زندگی / قسمت دوم
👤 استاد #رائفی_پور
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹☘🌹☘🌹☘ 🔮قسمت سی و نهم داستان #شهیدتورجی_زاده 🍇تنبیه راوی: زنده یاد حجت الاسلام محرّبی 💜شهی
🌹☘🌹☘🌹☘
🔮قسمت چهلم داستان
#شهیدتورجی_زاده
🍇شکستن نفس
راوی:
یکی از همرزمان شهید
💜کل بچه های گردان دور هم جمع بودند. بعد از نماز بود. یکی از مسئولین لشگر آمد و گفت: رفقا دستشویی اردوگاه خراب شده. چند نفر رو آوردیم برای تعمیر، گفتند: باید چاه دستشویی تخلیه بشه! برای همین چندتا نیروی از جان گذشته می خواهیم.😁
❤️در جریان مطلب بودم. زیر دستشویی های اردوگاه حالت مخزن داشت. هر وقت پر می شد با ماشین مخصوص تخلیه می کردند. اما این بار دیوارهای کنار دستشویی ریخته بود. امکان تخلیه با ماشین نبود. برای مرمت دیوار باید چاه تخلیه می شد. از طرفی هیچ دستشویی دیگری برای استفاده بچه ها نبود.
💚هرکس چیزی می گفت. یکی می گفت: پیف پیف😬! چه کارهایی از ما می خوان. دیگری می گفت: ما آمدیم بجنگیم، نه اینکه... خلاصه بساط شوخی و خنده بچه ها راه افتاده بود.😇
❤️رفتیم برای ناهار. بعد هم مشغول استراحت شدیم. با خودم گفتم: کسی که برای این کار داوطلب بشه کار بزرگی کرده. نفس خودش رو شکسته. چون خیلی ها حاضرند از جانشان بگذرند اما...
💖گفتم: تا بچه ها مشغول استراحت هستند بروم سمت دستشویی ها ببینم چه خبره!
💙وقتی به آنجا رسیدم خیلی تعجب کردم. عده ای از بچه های گردان ما مشغول کار شده بودند. از هیچ چیزی هم باکی نداشتند. نجاست بود و کثیفی. اما کار برای خدا این حرفها را ندارد.
💛باتعجب به آنها نگاه کردم. آنها ده نفر بودند. اول آنها محمد تورجی بود😳. بعد رحمان هاشمی و...
💚تا غروب مشغول کار بودند. بعد هم همگی به حمام رفتند. دستشویی های اردوگاه همان روز راه افتاد. بعضی از بچه ها وقتی این ده نفر را دیدند شوخی می کردند. سر به سرشان می گذاشتند. اما آنها...
💖آنها به دنبال رضایت خدا بودند. آنچه که برای آنها مهم بود انجام وظیفه بود. نمی دانم چرا ولی من اسامی آنها را نوشتم و نگه داشتم.
💙سه ماه بعد به آن اسامی نگاه کردم. درست بعد از عملیات کربلای ده.
💙نفر اول شهید. نفر دوم شهید نفر سوم... تا نفر آخر که محمدتورجی بود. به ترتیب یکی پس از دیگری!😔
💔گویی این کار آنها و این شکستن نفس مهر تأییدی بود برای شهادتشان.👌
#ادامه_دارد......
📕بر گرفته از کتاب #یازهرا
💚 به کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده بپیوندید 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
☘🌹☘🌹☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_دیده_شود
برای چند لحظه ب این ویدیو نگاه کنید...👆
همه ی ما ناخودآگاه جلد پیکر بهم ریخته ی
محمدرضا ، اشک های مادرش ، درآغوش گرفتن خواهر
و روضه ی حاج امیر عباسی
شدیم.
اما.
وقتی خوب نگاه کنیم برای چند ثانیه از
فیلم میتونیم متوجه نگاه مضطرب و پر از
بغض پدر محمدرضا بشیم...
پدرانی که جای اونها بین اسم شهدا
خالیه...
پدری که کمرنگ تره. تو مستند ها. تو عکس
ها.
پدرانی که دلتنگیاشون رو نمیتونن فریاد
بکشن.
میریزن تو خودشون. آروم و بی سر و صدا.
مثل وقتی که حاج امیر عباسی تا روضه ی
علی اکبر رو نخوند حتی اشک پدر
محمدرضا رو هم ندیدن.
مگه یه پدر چقدر میتونه بریزه تو
خودش...💔😔
#شهید_محمدرضا_دهقان
#مدافع_حرم
#التماس_شفاعت
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #چشم_چرانی بد اخلاقی میآورد
💢بلایی که #بدحجاب بر سر خانواده میآورد
🔴 #حجت_الاسلام_قرائتی
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🕊🌸 #بوےعطـر 🌸🕊
💞 هر موقع ڪه #دلتنگش مےشویم پیش ما مےآید و حتے بوے عطر خاصے را ڪه استفاده مےڪد را استشمام مےڪنیم .
💞 بارها شده هیچ ڪس در خانه نبوده و وقتے وارد خانه شدیم متوجه شدیم ڪه بوے عطر محمدرضا در خانہ است ، حتے یڪبار من از سرڪار بہ خانہ آمدم و اینقدر بوے عطرش زیاد بود ڪه با تعجب رفتم و تلفن را برداشتم ڪه بہ شوهرم زنگ بزنم ، وقتے تلفن را برداشتم دیدم خود تلفن بوےعطر مےدهد و برایم خیلے عجیب بود .
💞 مجلس شهید رسول خلیلے ڪه از ما دعوت ڪرده بودند و رفته بودیم ، من اصلا طاقت نداشتم در این مجلس بنشینم و آنقدر از محمدرضا و رسول صحبت ڪردند ڪه حالم خیلے بد شد .
💞 همین ڪه نیت ڪردم بلند شوم ، یڪ لحظہ بوے عطر محمدرضا آمد و ڪنار من صندلے خالے بود و احساس ڪردم محمدرضا ڪنار من نشستہ ، ڪه حتی برخورد شانہ هایش را احساس ڪردم .
✍ نقل از مادر مڪرمہ شهید ...
🌸 #مادر_شهید_محمدرضا_دهقان 🌸
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🌹
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم 🕊
#یاد_شهدا_با_صلوات 🌷
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
مداحی آنلاین - اقرار به گناه - استاد فرحزاد .mp3
2.15M
♨️ اقراربه گناه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤 حجت الاسلام #فرحزاد
📡 حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌾🍃❣🌾🍃❣
❣🌾🍃❣
🍃❣
﷽ بسم الله الرحمن الرحیم ﷽
♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ
💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ
♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ
💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ
♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ
💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ
♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ
💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ
♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ
💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ الرضا
♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ
💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ
♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ
💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَﯾﺎﺑﻘﯿﺔَ اﻟﻠﻪِورحمة الله وبرکاته
🍃❣
❣🌾🍃❣
🌾🍃❣🌾🍃❣
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
💐زیارت نامه شهدا📜 ❇️اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم ی
زیارت نامه شهدا.👆👆👆
هر روز می خوانیم ان شاء الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #کلیپ #استاد_شجاعی
_ موسی "ع" ؛
خدایا من چه عملی انجام بدم، که از من راضیت کنه؟
_ خدا ❤️ ؛ رضایتِ من ، در .........؟
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
💠من یک روز شهید میشوم
🌷 #حسین_ولایتی_فر در شش تیرماه 1375 در شهرستان #دزفول دیده به جهان گشود. هشت سالگی عضو #جلسات_قرآن مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن #روحیات حسین گذاشت.
🌷در 20 سالگی جذب سپاه شد. دورههای #تکاوری را پشت سر گذاشته بود. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دورههای ابتدایی #اهواز بود.
🌷در جمع رفقای هیئتی حسین لقب #سردار داشت. همیشه میگفت: «من یک روز شهید میشوم.»
🌷هیچوقت اهل ریا نبود، اما یکجا #ریا کرد آنجایی که گفت:«بذار تا ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من میدانم شهید میشوم.» همیشه میگفت: «من یک روز #شهید میشوم.»
🌷حتی یکبار هم در همان سنین نوجوانی به علت بازیگوشی معلم او را از کلاس بیرون کرد. حسین هم میگوید: «حالا که مرا از کلاس بیرون میکنید حرفی نیست، اما حواستان باشد که دارید #شهید_آینده را از کلاس بیرون میکنید.»
🌷چند وقتی پیگیر اعزام به #سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند #مدافع_حرم شود. سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله تروریستها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به #شهادت رسید.
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
chera avareye koho.motiei.mp3
3.33M
شــرمنـدهایـــم مــولا جــان....کــجایے آقـــا؟؟😔
امروز دوشنبه است
وپرونده ما میرود پیش آقا
امان از گناه 😔😭😔
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
توصیه رهبرانقلاب درباره قصهگویی و کار هنری برای کودکان
◽️رهبرانقلاب: سعی کنید در این قصّهگویی و در این کار هنری، اوّلین چیزی را که در کودک ایجاد میکنید، ایمان باشد.
🔹هیچ چیز، معادل ایمان نیست. شما از این بچه، هرچه بخواهید بسازید، باید در او ایمان به وجود آورید.
🔹بدترین ضربهای که امپراتوری خبری و هنری زد، این بود که شبکهی عظیم فساد در دنیا را در این سالهای متمادی راه انداخت - که متأسفانه در دورهی پهلوی، پَرش ما را هم گرفت - هُرهُری مذهبی و بیایمانی را رواج داد که انسان در دل و جان خودش، به هیچ ستونی متّکی نباشد!
🔸سعی کنید بچهها را با ایمان کنید؛ ایمان به خدا، ایمان به حقیقتِ مطلق و ایمان به اسلام.
🔹اگر این بچهها باایمان پرورش پیدا کردند و شما توانستید بذر ایمان را در دلشان بکارید، در آینده میشود از آنها هر شخصیت عظیمی ساخت و برای هر کاری مناسبند.
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
4_5767104110213989823.mp3
1.04M
⭕️ صوت #کوتاه استاد رائفی پور
🔮 پاسخ به خواسته های نفس
⭕️ روش نوین ترک گناه رو بلدی؟
👌 تاثیر عملی نماز اول وقت!
👨👧👦 اصل مهم تربیت کودک...
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 داستان واقعی یک #تارزن🎸 که استاد مراجع تقلید و بزرگان شد!!
توصیه میکنم #حتما_حتما ببینید👌
سخنران #استاد_عالی
بی نظیر هست از دست ندهید👌👌
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
#کانال_سَلٰامٌ_عَلٰی_آلِ_یٰاسیٖن
http://eitaa.com/joinchat/2327707665C398e10759d
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹☘🌹☘🌹☘ 🔮قسمت چهلم داستان #شهیدتورجی_زاده 🍇شکستن نفس راوی: یکی از همرزمان شهید 💜کل بچه ها
🌹☘🌹☘🌹☘
🔮قسمت چهل و یکم داستان
#شهیدتورجی_زاده
🍇احترام به سادات
راوی:
دکتر سید احمد نوّاب
💜سن من زیاد نبود . اولین باری بود که به جبهه می آمدم . تعریف گردان یا زهرا علیها السلام را زیاد شنیده بودم .☺️
❤️رفتیم برای تقسیم . چند نفر دیگر هم مثل من دوست داشتند به همین گردان بروند. اما مسئول تقسیم نیرو گفت : ظرفیت این گردان تکمیل است.
💚از ساختمان آمدم بیرون . جوانی را دیدم که به طرف ساختمان آمد. چهره اش بسیار جذاب و دوست داشتنی بود. چند نفر به استقبالش رفتند.او را تورجی صدا میکردند .😎 فهمیدم خودش است! آنها سوار تویوتا شدند و آماده حرکت.
💖جلو رفتم و سلام کردم. بی مقدمه گفتم: آقای تورجی من دوستدارم به گردان یا زهرا علیها السلام بیام . گفت شرمنده، جا نداریم.
💖بعد گفتم: من میخواهم به گردان مادرم بروم برای چه جا ندارید!👀 نگاهی به من کرد و پرسید : اسمت چیه⁉️ گفتم : سید احمد
💙یکدفعه پرید توی حرفم و با تعجب گفت : سید هستی! با تکان دادن سر حرفش را تأیید کردم.
💖آمدم پایین و برگه من را گرفت. رفت داخل پرسنلی و اسم مرا در گردان ثبت کرد.😇
💖بعد هم با اصرار من را به جلو فرستاد و خودش در قسمت بار ماشین نشست! من به گردان آنها رفتم. تازه فهمیدم که نه تنها من بلکه بیشتر بچه های گردان از سادات هستند😍 . با آنها هم بسیار با محبت برخورد می کرد.
💛آمدم چادر فرماندهی گردان ها . برادر تورجی تنها نشسته بود. جلو رفتم و سلام کردم . طبق معمول به احترام سادات بلند شد
💖گفتم : شرمنده محمد آقا ! من با یکی از دوستان قرار دارم .باید بروم مرخصی و تا عصر برگردم.
❤️بی مقدمه گفت : نه نمی شود!گفتم : من قرار دارم. آن آقا منتظر من است!
💖دوباره با جدیت گفت : همین که شنیدی.
💙کمی نگاهش کردم. با تمام احترامی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلی جدی بود.
💚عصبانی شدم .از چادر بیرون آمدو و با ناراحتی گفتم: شکایت شما را به مادرم می کنم!
💚هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم. دوید دنبال من با پای برهنه. دستم را گرفت و گفت: این چی بود گفتی⁉️
💜به صورتش نگاه کردم .خیس اشک بود😢 .بعد ادامه داد: این برگه مرخصی . سفید امضا کردم هرچقدر دوست داری بنویس! اما حرفت را پس بگیر! گفتم : به خدا شوخی کردم . اصلا منظوری نداشتم. خودم هم بغض کرده بودم . 😔فکر نمی کردم اینگونه باشد.
💜یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعت قبل از شهادتش بود . مرا دید باز یاد آن خاطره تلخ را برای من زنده کرد و پرسید: راستی آن حرف را پس گرفتی⁉️
💚گفتم به خدا غلط کردم . اشتباه کردم. من به کسی شکایت نکردم . اصلا غلط میکنم چنین کاری را انجام بدهم
❤️محمد در عملیات ها میگفت بچه سید ها پیشانی بند سبز ببندند. 😇صحنه زیبایی بود.
❤️نیمی از گردان ما پیشانی بند سبز داشتند . خود محمد به شوخی میگفت : یک اشتباه صورت گرفته من باید سید میشدم! 😍برای همین من شال سبز میبندم!
💚بعد از کربلای پنج گردان به عقب برگشت . آن زمان محمد تورجی فرمانده گردان شده بود. نشسته بود داخل چادر . برگه ای در مقابلش بود. خیره شده بود و اشک می ریخت. جلو رفتم و سلام کردم.
💖برگه اسامی شهدای گردان در شلمچه بود . تعداد شهدای ما صد و سی و پنج نفر بود.
💚محمد گفت :خوب نگاه کن. نود نفر اینها سادات هستند.💚 فرزندان حضرت زهرا علیها السلام . آن هم در عملیاتی که با رمز یا فاطمه الزهرا علیها السلام بود. ❣
#ادامه_دارد......
📕بر گرفته از کتاب #یازهرا
💚 به کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده بپیوندید 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
☘🌹☘🌹☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچه ها یادشونه
عطر قدمهای تو رو
جذبه نگاه تو
حیای چشمای تورو
معرفی :
#شهید_ابراهیم_هادی
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd