eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.9هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
113 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 👈این داستان⇦《 بخشش فراموش شده 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎جواب قبولی‌ها اومده بود ... توی در بهش برخورد کردم ... با حالت خاصی بهم نگاه کرد ... 🔻به به آقا مهران ... چی قبول شدی؟ ... کجا قبول شدی؟... دیگه با اون هوش و نبوغت ... بگیم آقا دکتر یا نه؟ ... 🔹خندیدم و سرم رو انداختم پایین ... نه انسیه خانم ... حالا پزشکی که نه ... ولی خدا رو شکر، مشهد می‌مونم ... جمله‌ام هنوز از دهنم در نیومده ... لبخند طعنه داری زد ...😏 🔸ای بابا ... پس این همه می‌گفتن مهران، زرنگ و نابغه است الکی بود؟ ... تو هم که آخرش هیچی نشدی ... مازیار ما سه رقمی آورده داره میره تهران ... تو که سراسری نمی‌تونستی ... حداقل آزاد شرکت می‌کردی ... 🔻حالا یه طوری شده از بابات پولش رو می‌کندی ... اون که پولش از پارو بالا میره ... شاید مامانت رو ول کرده ولی بازم باباته ... هر چند مامانت هم عرضه نداشت ... نتونست چیزی ازش بکنه ... 🍃ساکت ایستادم و فقط نگاهش کردم ... حرف‌هاش دلم رو تا عمق سوزوند ... هر چند ... با آتش حسادتی که توی دلش بود ... و گوشه‌ای از شعله‌هاش، وجود من رو گرفته بود ... برای اون جای دلسوزی بیشتری رو وجود داشت ...😔 اومدم در رو باز کنم ... که مادرم بازش کرد ... پشت در... با چشم‌هایی که اشک توش حلقه زده بود ...😢 تو هم سرنوشتت پاسوز زندگی من و پدرت شد ... 🔹دیدنش دلم رو بیشتر آتش🔥 زد ... به زور خندیدم ... بیخیال بابا ... حالا هر کی بشنوه فکر می‌کنه چه خبره ... نمی‌دونی فردوسی چقدر بزرگه ... من که حسابی باهاش حال کردم ... اصلا فکر نمی‌کردم اینقدر ...🍃✨ پشت سر هم با ذوق و انرژی زیاد حرف می‌زدم ... شاید دل مادرم بعد از اون حرف‌هایی که پشت در شنیده بود ... کمی آرام بشه ...▫️ 🍀حالتش که عوض شد ... ساکت شدم ... خودم به حدی سوخته بودم که حس حرف زدن نداشتم ... و شیطان هم امان نمی‌داد و ... داغ و آتش دلم رو بیشتر باد می‌زد ... آرزوهای بر باد رفته‌ام جلوی چشمم رژه می رفت ...🚶🚶🚶 دلم به حدی سوخت که بعد از آرام شدن ... فراموش کردم ... بگم ... - خدایا ... بنده ات رو به خودت بخشیدم ...🍃✨ ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 👇👇👇
🔻 👈این داستان⇦《 گم گشته 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎مادر مدام برای جلسات دادگاه یا پیگیر سایر چیزها نبود ... من بودم و سعید ... سعید هم که حال و روز خوشی نداشت... ضربه‌ای که سر ماجرای پدر خورده بود ... از یه خونه بزرگ با اون همه امکانات مختلف ... از مدرسه گرفته تا هر چیزی که اراده می‌کرد ... حالا اومده بود توی خونه مادربزرگ ... که با حیاطش ... یک سوم خونه قبلیمون نمی‌شد ...😔 🔹برای من که وسط ثروت ... به نداشتن و سخت زندگی کردن عادت کرده بودم ... عوض شدن شرایط به این صورت سخت نبود ... اما اون، فشار شدیدی رو تحمل می‌کرد ... 🔸من کلا با بیشتر وسایلم رفتم یه گوشه حال ... و اتاق رو دادم دستش ... اتاق برای هر دوی ما اندازه بود اما اون به در و دیوار گیر می‌کرد ... آرامش بیشتر اون ... فشار کمتری روی مادر وارد می‌کرد ... مادری که بیش از حد، تحت فشار بود ...💔 ▫️توی حال دراز کشیده بودم که یهو با وحشت صدام کرد ...🗣 - مهران پاشو ... پاشو مهران مارم🐍 نیست ... 🔸گیج و خسته چشمهام رو باز کردم ... بارت نیست؟ ... بار چیت نیست؟ ... کری؟ ... میگم مار ... مارم گم شده ... مثل فنر از جا پریدم ...😳 🔻یه بار دیگه بگو ... چیت گم شده؟ ... به کر بودنت ... خنگی هم اضافه شد ... هفته پیش خریده بودمش ... ▫️سریع از جا بلند شدم ... تو مار خریدی؟ ... مار واقعی؟ ... آره بابا ... مار واقعی ...🐍 🔸آخه با کدوم عقلت همچین کاری کردی؟ ... نگفتی نیشت میزنه؟ ... - بابا طرف گفت زهری نیست ... مارش آبیه ...🐍 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#شهید_تورجی_زاده به روایت مادر 👇👇👇
مشکلات زیاد بود. البته همه مردم آن زمان مثل ما بودند. همه تحمل میکردیم و شکر خدا را بجا میآوریم.. مثل حالا نبود که اینقدر رفاه و آسایش باشد.با این همه ناشکری. مادرم بهم سفارش میکرد و میگفت: وقتی باردار هستی بیشتر دفت کن. نمازت را اول وقت بخوان. به قرآن و احکام بیشتر اهمیت بده. هر غذایی را برایت آوردن نخور. من هم تا آنجا که میتوانستم عمل میکردم. همیشه و همه جا دعا میکردم. که خدایا از تو بچه ای سالم و صالح میخواهم. دوست دارم فرزندم سربازی باشد برای امام زمان عج. روز 23 تیرماه پسرم به دنیا آمد. پسری بسیار زیبا. همه میگفتند سریع برای اون عقیقه کنیم و صدقه بدیم. مبادا چشم زخم ..... پدرش نام او را " محمدرضا " گذاشت. هم من و هم پدرش خیلی خوشحال بودیم. چون سنم کم بود و کم تجربه خیلی نگران بودم میترسیدم که نتوانم بار زندگی را تحمل کنم. اما خدا همه درها را به روی انسان نمیبندد این پسر به طرز عجیبی آرام و متین بود هیچ دردسر و اذیتی برای ما نداشت. از زمانی که محمدرضا بدنیا آمد زندگی ما آرامش و برکت خاصی پیدا کرد. محمدرضا رشد خوبی داشت در سه سالگی مانند یک بچه شش ساله بود. همسایه ها میگفتند : خدا رو شاکر باش با این همه مشکلات لااقل بچه هیچ اذیتی ندارد. به روایت مادر 🌸💫🌸💫🌸💫🌸 شهید تورجی زاده واقعا از شهدایی است که مورد توجه عنایت خداوند قرار گرفته. لقمه حلال پدر و شیر پاک مادر باعث شد که به این مقام برسد. سلام و درود خدا بر شهید تورجی زاده. ان شاءالله که شفاعت کند همگی اعضای کانال را . و همگی ما عاقبت بخیر بشویم. الهی آمین.
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله 💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین 🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ 💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی 🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ 💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ 🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی 🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری 💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان 💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌸🍃 در مقابل برای خودش شخصیتی نمی دید. هرکاری می توانست برای انجام می داد. 🌸🍃 یکبار وارد مسجد شدم. می خواستم به دستشویی بروم. دیدم دو نفر دیگر از زیرزمین برگشتند و گفتند چاه دستشویی گرفته. برای نماز برمی گردیم به خانه! 🌸🍃 من هم خواستم برگردم که همون موقع ابراهیم رسید. وقتی ماجرا را شنید آستینش رو بالا زد و رفت توی زیر زمین و در رو بست! یک ربع بعد در را باز کرد. چاه دستشویی رو باز کرده بود و همه جا رو شسته و تمیز کرده بود! 🌸🍃ابراهیم خودش رو درمقابل خدا کوچک میدید و داشت. خدا هم در چشم مردم، به او داد! 📚سلام برابراهیم ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
16.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجدد و مجدد ببینید و تکلیف خود را عمل کنید پیامی برای محرم 👌👌👌👌 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#کلیپ مجدد و مجدد ببینید و تکلیف خود را عمل کنید پیامی برای محرم 👌👌👌👌 #حاج_آقا_دارستانی ♥️ کان
سلام علیکم روزتون بخیر و شهدایی عزیزان و اعضای کانال که این سخنرانی را گوش می‌دهند فکر نکنن امسال باید حالا بهداشت را رعایت نکرد و مثل سال‌های پیش........ محرم گرفت نه اینطور نیست. صحبت‌های استاد هم این هست که محرم برگزار بشه وهم بخاطر کرونا رعایت بهداشت الزامی هست و همینطور لازم نیست حسینیه ها را تعطیل کنید بلکه می تونید جلوی همون حسینیه تو فضای باز عزاداری ها را برگزار کنید ♦️نکته دیگر👇👇👇👇 اینکه وقتی رهبرعزیزمون فرمودند هرچی مسئولین بهداشت گفتن ما هم قبول داریم ما هم باید گوشمون به دهان مبارک رهبر باشه و امسال باید تمام هیئتی ها این ولایت پذیری و ولایت مداری را به تمام ملت بلکه به دنیا ثابت کنند که هرچی ولایت فقیه بگن بدون چون و چرا اجرا خواهیم کرد پس هیئتی های عزیز. و بچه مذهبی ها مبادا گول تبلیغات دشمن را بخورید و که چرا محرم نه....... فلان................... هرکس هرچی گفت شما بگین ما پیرو ولایت هستیم __ امسال رهبرمون از ما چنین خواستن نگذارید دشمن از این فرصت استفاده. کنه و دو گانگی هیئتی براتون پیش بیاره ♦️نکته دیگر 👇👇 امسال بهترین فرصت هست آشتی جوانان با امام حسین علیه السلام هرکس جوونی داره حتی اگر از راه به در شده _ امسال پدر و مادرا از همون جووونی که از دین برگشته _ بهش پیشنهاد بدن که امسال ما محرم نمی تونیم بریم بیرون . این دهه از تو می خواهیم تو برامون روضه بخونی تو خونه خونه ات را حسینه کن _ مومن باید زرنگ باشه و از هر فرصتی برای خدمت به مولایش حاضر وقتی عوض شدن و خوب شدن را. از خونه خودت شروع کردی مطمئن باش کم کم جوونای کوچه و خیابون هم خوب خواهند شد والدین محترم از این فرصت که امسال محرم به همه شما هدیه داده نهایت استفاده را ببرید از جوونت بخواه تا برات روضه بخونه و بهش بگو صدات قشنگه _-وقتی بهش احترام گذاشتی کم کم می آد تو این وادی ♥️ بقیه اش را هم بسپار دست ابا عبدالله لطفا این پیام مارا به تمام گروهها و کانالهای انقلابی بفرستید خادم کانال شهید هادی و شهید تورجی زاده 👆👆👆
end-001.mp3
14.22M
📕 کتاب صوتی "زندگینامه و خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای از دوران زندان و مبارزه با پهلوی" ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124