eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
37.1هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
💞🌟💞🌟💞 💖روایتی جالب از پنج سال زندگی متاهلی شهید حججی #قسمت_سوم (گفتگوی ویژه با همسر شهید حججی )
💞🌟💞🌟💞 💖روایتی جالب از پنج سال زندگی متاهلی شهید حججی (گفتگوی ویژه با همسر شهید حججی )  💚پیشینه فکری یک دختر هجده ساله چه می‌تواند باشد که شخصی مثل آقامحسن را برای همسری انتخاب کند؟ صد در صد که خانواده نقش مهمی در این پیشینه داشت اما حضور در مؤسسه شهید کاظمی و فعالیت‌های فرهنگی هم به نوبه خود بی‌تأثیر نبوده است.  ❤️در مورد مهریه هم در آن جلسه صحبت شد؟ بله، آقا محسن از من در مورد مهریه پرسیدند و اینکه نمی‌توانند متعهد به مهریه بالا شوند. گفتند اگر مهریه ۱۴ سکه باشد، خیلی راضی‌ام و البته دلم می‌خواهد حضرت زهرا(س) هم راضی باشند. من در جواب‌شان گفتم نگران نباشید؛ خوشحال‌تان می‌کنم.  💛و چطور خوشحالشان کردید؟ روزی که برای مهربرون بنده آمدند هیچ کسی اطلاع نداشت قرار است چه مهریه‌ای گرفته شود. من در همان جلسه برگه‌ای که از قبل نوشته بودم را به پدرم دادم و گفتم این را بخوانید. من این مهریه را می‌خواهم. 💜 روی آن برگه چه مقدار مهریه نوشته بودید؟ مهریه ای که من نوشته بودم، یک سکه به نیت یگانگی خدا، پنج مثقال طلا به نیت پنج تن، ۱۲ شاخه گل نرگس به نیت امام زمان(عج)،  ۱۴ مثقال نمک به نیت نمک زندگی، ۱۲۴ هزار صلوات و حفظ کل قرآن با ترجمه برای همسرم بود. 💙 و حفظ کردند کل قرآن را؟ بیشترش را حفظ بودند. صلوات‌ها را هم فرستادند. ولی خب دفعه اولی که خواستند به سوریه بروند؛ من کل مهریه‌ام را به آقامحسن بخشیدم. چون ارزشش برای من بیشتر از این حرف‌ها بود.  💗از نظر ایمانی و اعتقادی شما بالاتر بودید یا آقا محسن؟ از هر نظر و در هر زمینه ای که بخواهیم حسابش را بکنیم، آقا محسن معلم بنده و یک الگوی به تمام معنا برای من بود. ادامه دارد.......... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
💚نماهنگ زیبای مهدوی به امید تعجیل در فرج امام عصر عج ( برای کسانی که درخواست کامل این نماهنگ را داشتند ) 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
⚜| |⚜ 💗همیشه میگفت: بعد از توکل به خداوند، توسل به حضرات معصومین؛ خصوصا حضرت زهرا "س" حلال مشکلات است... ❣ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
💠 💠 💖وقتی بیرون می‌رفت به درب سلول محمد باقری زد و گفت: ممد اگه آیت الله خمینی رو دیدی بگو همه شما رو دیدند و خریدار شدند اما من ندیده خریدار شما شدم... 💚وقتی او را به سمت اعدام می‌بردند بسیار آرامش داشت. حاج اسماعیل داد می زد اما طیب می‌گفت: ساکت باش. بگذار کارشان را بکنند... 💗وقتی طیب حاج رضایی دستگیر شد، تیمسار نصیری بسیار تلاش کرد تا او اعدام شود. او از طیب کینه دیرینه داشت. به سراغ طیب آمد و گفت: فقط یک راه دارد. بیا و بگو من از (امام) خمینی پول گرفته ام تا تهران را به آشوب بکشم. 💙طیب بلافاصله گفت: من یک عمر نوکری امام حسین ع را کرده ام، حالا به فرزندش تهمت بزنم؟ 💛طیب حاج رضایی در سحرگاه 11 آبان 42 به شهادت رسید. ❤️یکی از مبارزین دوران انقلاب دو روز قبل تماس گرفت و گفت: ایامی که طیب به شهادت رسید، در یکی از مساجد، آقا مصطفی فرزند امام خمینی رادیدم. در مورد طیب سوال کردم. ❄️ایشان گفت: حضرت امام وقتی صفحه روزنامه و تصویر شهادت طیب را دید، برایش دعا کرد و فاتحه خواند. همان شب نیز برایش نماز لیله الدفن خواند و به طلبه ها نیز در این مورد سفارش کرد. 💖برادر طیب می‌گفت: شش ماه زندانی شدن طیب باعث شد که حسابی از گذشته اش توبه کند. طیب در روزهای آخر اهل نمازشب شده بود. 📚برگرفته از کتاب طیب شادی روحش صلوات 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
💖عشق یعنی آشنایی با خدا. ❤️مهدی صاحب زمان از ما رضا . 💚عشق یعنی با خدا هم رو شدن. 💜عهد بستن ؛ فرزند زهرا شدن.
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
💖عشق یعنی آشنایی با خدا. ❤️مهدی صاحب زمان از ما رضا . 💚عشق یعنی با خدا هم رو شدن. 💜عهد بستن ؛ فرز
💚سلام امام زمانم ،امشب چقدر دلم برایتان تنگ شده _انگار جایی خیلی دور از شما هستم _دور از نگاه پر مهرتان !!!! من دوباره نگاه پدرانه ات را می خواهم . امام من _مولای من _ با تمام وحودم دوستت دارم . و دوست دارم برای ظهوری که خیلی نزدیک هست در اون دفتر حضور و غیاب برای یاری شما، اسم منم باشد . امام‌ زمانم ، خودتان دستم را بگیرید و راه نشانم دهید ، مثل گمشده ها یی هستم که اگر چه گم نشده اند ولی حس وترس گم شدن را دارند ، امشب راه را نشانم دهیدو به منه تشنه اب دهید تا سیراب شوم از این دنیای هزار رنگ ،من فقط یک رنگ می خوام ،رنگ خدا _خادم کانال 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دانلود #کلیپ جنجالی «گریه‌های امام‌زمان بالای‌منبر» 🏮 خدا مرگتان دهد، کاش هیچوقت شما را نمی دیدم... 👤 استاد #رائفی_پور 🔸 #ویژه (اثرگذار و مهم) #انتشار_حداکثری کنید 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🍃🌷🍃🌺🍃🌷 🌷نماز شبو تو سه زمان می تونید بخونید: 1= بعد از نماز عشاء. 2= بعد از نیمه شب 3 =از صبح
پست نماز شب ☝️☝️☝️ کسانی که توفیق دارند امشب نماز شب بخونند نماز شب امشب رو به نیت امام زمان ع بخونند و نماز شبشون رو هدیه کنند به ( مادر امام زمان ع ) قبل از خواب سلام به حضرت زهرا س و امام حسین ع و امام زمان ع فراموش نشه التماس دعای فرج یاعلی مدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.... ❤🌹❤🌹 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd ❤🌹❤🌹❤
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆ ♡دعای عهد♡ 💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ،💠 وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ،💠 وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، 💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ،💠 وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ،💠 یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، 💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، 💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ،💠 وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، 💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ،💠 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.💠 اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ،💠 صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ،💠 عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،💠 سَهْلِها وَ جَبَلِها، 💠وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، 💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ،💠 وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.💠 أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،💠 وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، 💠لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.💠 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، 💠وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ،💠 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.💠 اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، 💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى،💠 شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى،💠 مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.💠 اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ،💠 وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، 💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ،💠 وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، 💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، 💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،💠 فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:💠 ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، 💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک💠َ حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، 💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ،💠 وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ،💠 وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، 💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ،💠 اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ،💠 وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ،💠 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، 💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، 💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، 💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.💠 سپس سه مرتبه دست بر ران راست خود میزنی و در هر مرتبه میگویی: ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ ِ ♡ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج♡ ♢سلامتی مولا مون صاحب الزمان‌صلوات♢ ⇦التماس دعا➣
ان شاء الله امروز هم به نیابت از هدیه به زهرا(س) صفحه 528 و 529 و 530 را تلاوت می کنیم @shahid_hadi124
☀️🌱🌺 سر آغاز هر نامه نام خداست... که بی‌نام او نامه یکسر خطاست... آغاز می‌کنیم روزمان را با ذکر نامهای زیبایت..❤️ 🍃بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🍃 🌸یا اَللهُ یا رَحْمنُ؛ یا رَحیمُ یا خالِقُ 🌸یا رازِقُ یا بارِیُ؛ یا اَوَّلُ یا آخِرُ 🌸یا ظاهِرُ یا باطِنُ؛ یا مالِکُ یا قادِرُ 🌸یا حَکیمُ یا سَمیع؛ ُیا بَصیرُ یا غَفورُ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
مرد میخواهد... اینکه بگذری از آرزوهایت... زنجیرهای دلبستگی را از خود رهاکنی گفتنش آسان است. اگر عمل کردن به آن هم سهل بود به خیلی هامان واژه شهید اضافه میشد. . 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
💞🌟💞🌟💞 💖روایتی جالب از پنج سال زندگی متاهلی شهید حججی (گفتگوی ویژه با همسر شهید حججی )  ❤️معلمی بود که شما را با خودش بالا بکشد؟ یعنی رشدتان بدهد؟ اگر بالا نکشیده بود، قطعا من  امروز این صبر را نداشتم. آقا محسن، هیچ موقع تعصبات خاص نسبت به من نشان نمی‌داد و همیشه با روش خاص خودش من را راهنمایی و ارشاد می‌کرد. مثلا در مورد حجاب، زیبایی‌های آن را با روش خاص خود به من نشان داد و معتقد بود برای حجاب نه تنها نباید صرفه‌جویی کرد؛ بلکه باید بهترین چادرها را خرید و سر کرد.  💚 از کی آقا محسن معروف شد به یک جهادگر  و پا در میدان جهاد گذاشت؟ آقا محسن از همان سال ۸۵ یعنی پانزده سالگی که وارد مؤسسه شهید کاظمی شدند کار جهادی را شروع کرد. او از همان سال‌ها دغدغه کارهای فرهنگی را داشت و عجیب این حوزه برایش مهم بود. مخصوصا نسبت به صحبت‌های رهبر انقلاب دغدغه خاصی داشت و شب‌هایی بود که تا صبح بیدار می‌ماند، کتاب می‌خواند و روی بیانات حضرت آقا کار می‌کرد و نکات مهم آن را در داخل سایت یا کانال‌ تلگرامی‌شان می‌گذاشت.  💖پس  آقامحسن به نوعی در فضای مجازی هم جهادگر بوده‌اند؟ بله؛ این اواخر در فضای مجازی از نظر فرهنگی بسیار فعال بود، می‌گفت مقام معظم رهبری وقتی که فرموده‌اند: «جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است.» تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کرده‌اند. ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم.  💜چه شد که به عضویت در سپاه پاسداران درآمد؟ پیشنهاد رفتن‌ و عضویت‌شان در سپاه از طرف من بود. من از آقا محسن خواستم که این لباس مقدس و باارزش را به تن کند.  💞با چه هدف و انگیزه‌ای این انتخاب را پیش‌روی همسرتان گذاشتید؟ چون آقامحسن از من خواسته بود در مسیری حرکت کنم که سعادت و شهادت را برای ایشان به دنبال داشته باشد، خیلی اتفاقی به این فکر افتادم که پیشنهاد رفتن و پیوستن به سپاه را به او بدهم. برای همین بود که یک بار از آقا محسن پرسیدم دوست دارید وارد سپاه بشوید و این شغل را انتخاب کنید؟ ابتدا گفتند باید فکر کنم اما بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه، جواب‌شان نسبت به پیشنهاد من مثبت بود و گفتند که بله من مشتاقم و مسیرم را پیدا کردم. بعد هم رفتند دنبال کارهای استخدام و از سال ۹۳ عضو رسمی این نهاد شدند. آن موقع هنوز در دوران عقد بودیم.  💛پس به راحتی با پیشنهاد شما موافقت کردند؟  بله؛ فقط آقا محسن گفت از من خواسته‌اند هرجایی که حرف اسلام باشد باید برای دفاع از اسلام بروم. شما با این موضوع مشکلی ندارید؟ گفتم نه مشکلی ندارم. و واقعا هم مشکلی نداشتم، چون قول داده بودم و مطمئن بودم این راه محسن را به آرزویش یعنی سعادت و شهادت می‌رساند.  💙و از چه زمانی طالب رفتن به سوریه شد؟ زمانی که محسن به عضویت سپاه درآمد،‌ تازه موضوع شهدای مدافع حرم قوت گرفته بود و دقیقا از همان موقع بود که دغدغه اول و تنها آرزوی زندگی‌اش رفتن به سوریه شد. بی‌قراری‌های محسن برای رفتن به سوریه درست از همان روزهای اول پیوستنش به لشکر ۸ نجف اشرف آغاز شد. آن موقع لشکر ۴ شهید مدافع حرم داده بود.  💗چطور متوجه بی‌قراری‌اش شده بودید؟ مدام در خانه ما حرف از شهدای مدافع حرم بود؛ حرف رفتن به سوریه و چشم به راهی محسن برای اینکه نوبت به او برسد. خیلی ناآرامی می‌کرد؛ آنقدر که من را هم ناآرام کرده بود. گریه می‌کرد و می‌گفت نکند من این فرصت را از دست بدهم و سفره شهادت جمع بشود.  💞از چه زمانی این شور رفتن در آقا محسن شدت گرفت؟ از زمانی که پیکر شهید علیرضا نوری را آوردند. از آن موقع بود که محسن نه دیگر روحش پیش ما بود نه جسمش.  💜عکس العمل شما در مقابل این بیقراری آقامحسن برای رفتن چه بود؟ همیشه می‌گفتم، صبر کنید ان شاءالله رزق و روزی‌تان می‌شود. ❤️ و اولین باری که سفر سوریه رزقش شد، کی بود؟ چند روز قبل از محرم ۹۴ بود.  💖چه حسی داشت از اینکه به آرزویش رسیده بود؟ از اینکه بالاخره اسمش درآمده بود و با رفتنش موافقت شده بود، خیلی خوشحال بود آنقدر که با وجود بارداری من، ذره‌ای برای عقب انداختن سفرش تردید نکرد و راهی سوریه شد و حتی از من خواست با کسی حرفی در مورد رفتنش نزنم که مبادا به خاطر بارداری‌ام با رفتنش مخالفت کنند.    ادامه دارد.... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
1_44655184.mp3
1.75M
🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍃 🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 💔انتظار منو آواره کرده 💔حجر یار تو دلم خونه کرده ‌😔آقا بیا 🎤 🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍃 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺از مجید سوزوکی تا مجید بربری #شهید_با_خالکوبی 🔹خیلیها مجید سوزوکی فیلم اخراجی‌ها رو باور نکردن! اما تو همین زمانه شهید مجید قربانخانی که توی محله شون به #مجید_بربری شهره بود بعد از یک سفر به کربلا متحول میشه و به سوریه میره تا یک گلوله هم سمت آجرهای حرم خواهر امام حسین(ع) شلیک نشه! ✅ میگن شب آخر وقتی داشته جوراب‌های همرزمانش را می‌شسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید می‌گوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک می‌شه، یا پاک میشه. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت... 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
(:) (💞/ (س)_کنید)💞 ❤️یکی از جوانانی که با شهید تورجی رابطه دوستانه برقرار کرده است و به واسطه این رابطه بسیاری از مشکلات زندگیش حل شده به بیان چند خاطره در این خصوص می پردازد. 💚( حمید مراد زاده) یکی از کسانی است که به واسطه دوستی با شهدا توانسته به بسیاری از مشکلات زندگیش فایق بیاید وی در این خصوص چند خاطره از هم نشینی با شهید تورجی را تعریف می کند:  💖از پایان سربازی من چند ماه گذشت. به دنبال کار بودم، اما هرجا می رفتم بی فایده بود. می گفتند: فرم را تکمیل کن و برو! بعدا خبر میدهیم. 💛دیگر خسته شده بودم. هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم. البته خودم مذهبی و بسیجی و... نبودم، فقط به نمازم اهمیت می دادم. ولی خیلی شهید تورجی را دوست داشته و دارم. 💙من از طریق یکی از بستگان که در جبهه همرزم شهید تورجی بود با او آشنا شدم. نمی دانم چرا ولی علاقه قلبی شدیدی به او دارم. 💗بعد از آشنایی با او در همه مشکلات، خدا را به آبروی او قسم میدادم. رفاقت با او باعث شد به اعمالم دقت بیشتری داشته باشم. 💜هرهفته حتما به سراغ او می رفتم. مواظب بودم گناهی از من سر نزند. من به واسطه این شهید بزرگوار عشق و علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) پیدا کردم. یکبار به سر مزار شهید تورجی رفتم. وضو گرفتم. شنیده بودم شهید تورجی به نماز شب اهمیت می داد. من هم نماز شب خواندم، بعد هم نماز صبح وخوابیدم. در خواب چند نفر را دیدم که به صف ایستاده اند. شخصی هم در کنار صف بود. 💖بلافاصله شهید تورجی از پشت سر آمد و به من گفت: برو انتهای صف! 💙شخصی که در کنار صف ایستاده بود به من نگاهی کرد، اما به احترام تورجی چیزی نگفت. ❤️از خواب پریدم. همان روز از گزینش شرکت آب اصفهان تماس گرفتند. یکی از دوستانم آنجا شاغل بود. گفت: سریع بیا اتاق مسئول گزینش! 💓وقتی رفتم دوستم گفت: چرا اینطوری اومدی؟ چرا کت و شلوار سفید پوشیدی؟! 💖وارد دفتر مسئول گزینش شدم. یکدفعه رنگم پرید! 💜این همان آقایی بود که ساعاتی قبل در خواب دیده بودم، کنار صف استاده بود. 💜فرم را از من گرفت، نگاهی کرد و پرسید: مجردی؟! 💚کمی نگاهش کردم. گفتم: اگر اینجا مشغول به کار شوم حتما متاهل می شوم. نگاهی به من کرد و گفت: واقعا اگر مشکل کار تو برطرف شد زن میگیری؟ 💞من هم که خیالم از استخدام راحت شده بود شوخی کردم و گفتم: نه، دختر می گیرم! خندید و پایین فرم مرا امضا کرد. فرم را به مسئول مربوطه تحویل دادم. باورش نمی شد، گفت: صد تا لیسانس تو نوبت هستند، چطور برگه شما رو امضا کردند؟! 💖مشکل کار برطرف شد. با عنایت خدا مشکل ازدواج هم برطرف گردید. با دختر یکی از بستگان ازدواج کردم. وقتی مراسم عقد تمام شد با همسرم رفتیم بیرون. گفتم: خانم می خوام شما رو ببرم پیش بهترین دوستم! ❤️خیلی تعجب کرد. ما همان شب رفتیم گلستان شهدا کنار مزار شهید تورجی. 💚عروسی ما شب ولادت حضرت زهرا(س) بود. رفتم سر مزار محمد. گفتم: تا اینجای کار همه اش عنایت خدا و لطف شما بوده. 💗شما مرا با حضرت زهرا(س) آشنا کردی. از این به بعد هم ما را یاری کن. بعد هم کارت عروسی را سفارش دادم. 💜علی رغم مخالفت برخی از بستگان روی کارت نوشتم: 💛سرمایه محبت زهراست(س) دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم 💚گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک یک ذره از محبت زهرا(س) نمی دهم 💞آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم. اگر هم دختر بود همسرم. 💚فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتابهای اسم و... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت: دیانا 💙خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود، به هیچ وجه کوتاه نمی آمد. ❤️گفتم: آخه اسم قحطی بود. تو که خودت مذهبی هستی! لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن. دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم! 💖وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم: 💙محمد جان اینطور نگاه نکن! این مشکل رو هم باید خودت حل کنی! ❤️صبح روز بعد محل کار بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام!   در ادامه 👇👇👇👇👇👇👇
💖رنگم پریده بود.گفتم چی شده؟خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده؟! ❤️همسرم گفت:چی میگی؟!بچه حالش خوبه.اگه تونستی سریع بیا! 💚منزل که رفتم همسرم گفت خواب عجیبی دیدم گفت خواب خانم فاطمه زهرا را دیدم 💜در خواب بمن فرمودند: شما ما را دوست دارید ؟؟؟ 💞گفتم خانم جان این حرف را نزنید . همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده. 💚بعد گفتند این دختر شماست؟؟؟ 💖برگشتم و نگاه کردم: شما و شهید تورجی در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردید. ❤️آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست؟ 💖من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه 💚بعد هم از خواب پریدم! حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124