eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.6هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
#پیامی_از_اعضای_کانال👆👆 که از همگی شما التماس دعا داشتن سلام ان شاء الله موفق باشید و شهید هادی همیشه همراه شما و در زندگی شما باشند 👆👆👆
راضی به رضای تو_17.mp3
9.45M
. ⭕️سخنان زیبا و آموزنده 👌👌👌 💢👌 اگه بعضی دعاهات مستجاب نشد؛ مالِ تفاوت مقیاس هایِ شماست. 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
❣پدری به لطافت باران❣ #متن_خاطره: اسماعیل نشسته بود و بچه هامون (ابراهیم و زهرا) داشتند جلویش بازی می کردند. یهو ابراهیم ، زهرا را اذیت کرد و به گریه اش انداخت. اسماعیل هم ناراحت شد و یک سیلی آرام به ابراهیم زد ، اما کمی بعد فهمید که کارش درست و تربیتی نبوده و از او دلجویی کرد .... با این حال شب که شد خوابش نمی برد. خودم را به خواب زدم و دیدم اسماعیل بعد از خواندنِ نماز شب، نشست بالایِ سرِ ابراهیم و شروع کرد به گریه کردن.... 💢خاطره ای از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی 📕 منبع: نیمه پنهان ماه ۴ «شهید دقایقی» ، صفحه ۴۶ 💢 این خاطره پیوست روانشناسی و تربیتی دارد ، #حتما_بخوانید👇👇👇
👆👆👆 🌸 طبق روانشناسی اسلامی تنبیه بدنی عوارض بسیار خطرناکی را به دنبال خواهد داشت و هرگز نباید به آن روی آورد. بعضی از والدین گرامی احساس می کنند تنبیه بدنی می تواند آخرین مرحله تربیت کودک باشد که این عقیده بسیار غلط است. 📌اما یک سوال پیش می آید که آیا باید در مقابل اشتباهات بچه سکوت کرد و عکس العملی نشان نداد؟ خیر اینکه بنده تأکید دارم از تنبیه بدنی جلوگیری شود ، بدین معنا نیست که در مقابل اشتباهات بچه باید سکوت کرد. بلکه باید از طریق دیگری مشکلات رفتاری بچه را کنترل نمود و آن هم تنبیه محرومیتی است 🌸تنبیه محرومیتی چیست؟ تنبیه محرومیتی بهترین جایگزین برای تنبیه بدنی و بهترین عملکرد برای اصلاح رفتارهای ناخوشایند و اشتباه کودک می باشد. بدین صورت که وقتی بچه رفتار غلطی را انجام می دهد به جای داد زدن و کتک زدن کودک ، او را از کاری که دوست دارد تا مدت زمان معینی محروم نماییم. مثلاً شما در طول روز به کودکتان اجازه می دهید که یک ساعت تلویزیون ببیند ، حال اگر کودک شما مرتکب کار ناپسندی شد ، او را از دیدن برنامه تلویزیون در آن روز محروم کنید. یا اگر به او قول رفتن به پارک را داده اید ، به او بگویید چون فلان کار بد را انجام دادی امروز پارک نمی رویم. این رفتار هم کودک شما را متوجه اشتباه خود می کند و هم عوارض تنبیه بدنی را به دنبال نخواهد داشت. البته این نکته هم بسیار حائز اهمیت است که نباید کودک را به خاطر اشتباهات سهوی تنبیه نمود. یعنی اگر کودک شما ناخواسته و اتفاقی کار اشتباهی کرد یا لیوانی را شکست و ... نباید او را تنبیه کرد. بلکه تنبیه محرومیتی را تنها در مورد بروز خطاهای عمدی باید بکار برد به عنوان مثال: کودک شما در جمع کردن سفره سعی دارد به مادرش کمک کند. لذا پارچ شیشه ای را بر می دارد تا به آشپزخانه ببرد. پدرش می گوید : بابا جون تو نمی تونی این رو ببری ، سنگینه ، می شکنی. اما بچه با اطمینان می گوید مواظبم و نمی شکنم. اما از قضا پارچ از دستش می افتد و می شکند. اینجا نباید او را تنبیه کرد. درست است که پدرش شکستن پارچ را به او تذکر داده بود. اما او تمام تلاشش بر این بوده که پارچ را نشکند و سالم به آشپزخانه برساند. لذا کار او عمدی نبوده و نباید او را تنبیه کرد و بر سرش داد زد و مثال های دیگری از این قبیل... 🔴 همچنین پدران و مادران بزرگوار از تهدید کردن بچه به شدت بپرهیزید. متأسفانه بعضی از پدر و مادرها وقتی فزرندشان کار ناپسندی را انجام می دهد ، او را تهدید می کنند که این اشتباه است و باعث بروز عوارض خطرناکی در کودک می شود. مثلاً کودک در منزل شیطنت می کند و مادر به او می گوید: بذار شب بابات بیاد ، می دونه باهات چیکار کنه. یا بچه ای در مهمانی شیطنت می کند، پدرش به او می گوید: بذار بریم خونه می دونم باهات چیکار کنم. این کودک از زمانی که تهدید شده تا زمانی که پدرش بیاید یا به منزل بروند استرس دارد که حالا بابام چیکارم می کنه. حتماً حسابی کتکم می زنه و ... و این استرس و فکر و خیال ها آرامش بچه را خواهد گرفت و عوارض بد و ناگواری را در رفتارش ایجاد خواهد کرد. ✍پس تنبیه برای بچه ها لازم است با چند شرط: ۱) تنبیه بدنی نباشد و تنها به تنبیه محرومیتی اکتفا کنیم. ۲) فقط به خاطر اشتباهات  عمدی بچه ، او را تنبیه کنیم و در اشتباهات سهوی او را مؤاخذه نکنیم. ۳) از تهدید بپرهیزیم و اگر تصمیم به تنبیه محرومیتی گرفتیم ، سریعاً آن را اعلام کنیم تا بچه اضطراب پیدا نکند. ۴) مدت زمان تنبیه محرومیتی طولانی نباشد و به حد لزوم اکتفا کنیم. ۵) بچه ها را از چیزهایی که در زندگی شان کم اتفاق می افتد ، محروم نکنیم... بلکه از چیزی محروم کنیم که اگر امروز آن را از دست داد ، روزهای دیگر به آن دسترسی داشته باشد، مثل پارک رفتن و ... 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #علائم_ظهور ✅فیلم بسیار جذاب بشارت های ظهور مبنی بر وقایع یمن. تا اخر این کلیپ را نگاه کنید سخنرانی های بسیار شنیدنی دارد 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
#رفــقـــــا 🙂👋 رمان فوق العاده ی #ناے_ســـــوخـتـہ رو از دست ندین ... زندگی نامه و خاطرات علی آقای خلیلیه... سعی می کنیم هر روز یه قسمتش رو براتون قرار بدیم 😊 همراه همیشگیمون باشید 🌹 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
﷽ رمان زندگی نامه و خاطرات •┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾••┈┈ 🌷بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌷 قسمت 2⃣ 🔶 علی رو بر خلاف سایر بیماران به جای چهل و پنج دقیقه ، یک ساعت ونیم در اتاق احیاء نگه داشتن. سر علی توی دست دوستش بود و گاه گاهی با چشمای نیمه باز به چشم های او لبخند می زد همه امید وار بودن...! توی این دوسال و نیم پاره تنم به تحمل سختی عادت کرده بود و همه ما عادت به شرایط وخیم علی ... 🔸 اما مثل اینکه انگار واقعا این آخرین نگاه های علی بود و دیگه برگشتی توی کار نبود...❗️ در پایان یک ساعت و نیم علی برای همیشه چشمای خندون و مهــربـونـش رو بسته بود. همه شوکه بودن خیلی غیر منتظره بود ... در میون هیاهوی اطرافیان همچنان خیره وارد شدم دو ساعت برای حرفای دلم با میوه دلم خـــیـلـی کم بود... 🔸 در طی این دوسال دوباره کودکیش رو مرور کرده بودم. حرف ها داشتم و علی این بار تموم وجودش گوش شده بود برای شنیدن حرفام انقدر ساکت بود تا من فقط بگم و اون بشنوه ! اما نه ! انگار کم کم بقیه حرف ها میموند برای شب های جمعه از پشت پنجره سنگی مزار علی ... 🔸 دو خانم وارد شدند و سعی داشتند با آروم کردنم از اتاق بیرونم کنند مدام بی قراری می کردم و می گفتم : (علی زنده اس علی علی زنده اس... ) اونها هم فقط سرشون رو تکون می دادن و حرفم رو تایید می کردن. با صدای بسته شدن زیپ کاور ... قـلـــ💔ـبم لرزید! کم کم گوش هام صدای رفتن علی رو داشتند میشنیدن ...! 🔸 پسرم اونقدر نحیف شده بود که انگار تنها یک روکش روی برانکارد کشیده بودن ... دنبال برانکارد به طرف ماشین سرد خونه می دویدم و گریه می کردم. حالم اصلا دست خودم نبود به اطرافیانی که گریه می کردن گله می کردم و می گفتم : آروم ... آروم تر! بچم خوابیده یواش تکونش بدین بیدار میشه. خیر ببینی مامان یه پتو بیارین بچم ضعیف شده زود سردش میشه گردنش ... گردنش اگه بالش زیر سرش نباشه خـیـــلـی اذیت می شه. 🔶 بجنب مامانم الآن همینجوری میزارنش اون تو ❗️ چشم اطرافیانم از شدت بغض می لرزید کم کم صورتها خیس شد و شونه ها به لرزه افتاد اونجا بود که صدای هق هقم سکوت سنگین بیمارستان رو شکست و همچنان حیران و مبهوت به دنبال رد پای علی بودم. ادامه_دارد ... ✍ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
YEKNET.IR -Shab08Safar1397[03].mp3
8.79M
⭕️ احساسی 🍃کاش بمونیم تا ظهور با عشق و شور و یقین 🍃ما زائرای 💢میثم 💢 👌👌👌👌👌 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌾🍃❣🌾🍃❣ ❣🌾🍃❣ 🍃❣ ﷽ بسم الله الرحمن الرحیم ﷽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ الرضا ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَﯾﺎﺑﻘﯿﺔَ اﻟﻠﻪِورحمة الله وبرکاته 🍃❣ ❣🌾🍃❣ 🌾🍃❣🌾🍃❣
💐زیارت نامه شهدا📜 ❇️اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم❇️ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
صبح ڪه مےشود باز ڪبوتر دلمـــان پر مےڪشد بہ بام و یاد شما شهـــــدا بہ یادمان باشید گرداب دنیا دارد غرقمـــــان مےکند... 🌷 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌷🌷 تو که عند ربهم یرزقون هستی تو که هستی برای ما مردگان و اسیران و این خاک حمدی بخوان!! 🌹دستمان را بگیر،دنیا بدجور گرفتارمان کرده... هنوز باورمان نمیشود که کنارمان نیستی، و به راستی که هستی، تو هستی و همیشه یاریمان میکنی، ماست که لیاقت دیدنت را ندارد.. 🌸برادر هیچوقت نگاهت را از ما برندار، همیشه کنارمان بمان،دعایمان کن بلکه شویم و عاقبت بخیر... تقدیم به روح ملکوتی شهیدبا بصیرت و مظلوم ❤️شهیدمدافع حرم 💐 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌸 محمد فرزندم ... زندگی کن برای مھدی؛ درس بخوان برای مھدی؛ ورزش کن برای مھدی؛ 🌸 محمد، من تو را از خدا برای خودم نخواستم، تو را از خدا خواستم برای مھدی... وصیت #شهید_رضا_اسدالهی از عاشقان شهید هادی به فرزندش 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸 🌴🌸🌴🌸🌴🌸 🌸🌴🌸 🌴🌸 سلام چندسال پیش یه روز پنجشنبه رفتم سرمزاردوشهید گمنامی که خودم درتشیع پیکرهای مطهرشون شرکت داشتم...هیچ کس نبود نشستم بعد ازسلام فاتحه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدم ( جایی شنیدم که سرمزار شهدا بخصوص گمنام زیارت عاشورا بخونید وهدیه کنید به شهید) وسطای زیارت حس کردم یه نفرامد کنارمزارشهدا یه پلاستیک اب نبات گذاشت روی قبرا دیدم دست به خانمه که استینش را تا ارنج بالا زده نگاش کردم دیدم حجاب درستی هم نداره ...خیلی ناراحت شدم... گفتم خدایا چی کارکنم اگه بهش بگم ممکنه رفتاربدی نشون بده اگرک نگم فردای قیامت همین دوشهید یقمو میگیرند میگند توکه دیدی چرا امربه معروف ونهی ازمنکرنکردی!؟ اینم بگم که چندروزقبلش ازبرنانه سمت خدایه کتاب معرفی کردن از حضرت اقا به نام واجب فراموش شده.. هینجورباخودم دگیر بودم که یه دفعه به خودم گفتم مگه نمیگن شهدا زنده هستن ....؟ پس از خودشون کمک میگیرم به شهدا گفتم به ابروی که دردرگاه خداوند دارید کمک کنید من این واجب راانجام بدم... ناخوداگاه سئوالي به ذهنم رسید از اون خانم که داشت برای شهدا فاتحه میخوند پرسیدم ببخشید شما خیلی میاین اینجا ؟ گفت بله منزلمون نزدیکه ومرتب میام به شهدا سرمیزنم وهرچه ازشون میخوام بهم میدن‌.‌‌... گفتم شما چی سعی دربراورده کردن خواسته شهدا دارید؟باتعجب نگام کردو پرسید شهدا چه خواسته ای دارند!؟ ( شهدا ۱۷ و۱۹ ساله هستنند) گفتم فکر میکنید این دو شهید دراین سن کم چرا علاوه برحفظ خاک میهن رفتنند جلوی گلوله دشمن سینه سپرکردن؟ دیدم با تعجب منتظره ....! گفتم این دوشهید وهزاران شهید دیگه ازتمام لذات زندگی گذشتنند رفتنند تا از ناموسشون که شما ودیگردختران وزنان مملکت هستید دفاع کنند ونزارند وچشم نامحرم به ناموسشون بیفته....پس چه خوبه که شما هم استینتون را بیارید پایین وموهاتونو ببرید زیر روسری به پاس نظر لطفی که این شهدا دررسیدن به خواسته هاتون داشتنند.... اون خانم هم درحالی که داشت گریه میکرد حجابشو درست کردوشروع کرد به خواندن قران برای شهدا.... اونجا بود که با تمام وجود زنده بودن شهدا را درک کردم‌..... ببخشید که طولانی شد... 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ گواراترین نوشیدنی #سخنرانی بسیار شنیدنی👌👌👌 💢 حجت الاسلام #فرحزاد 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
مهر حمید از همان لحظه به دلم نشسته بود ، به یاد عهدی که با خدا بسته بودم افتادم ، درست روز بیستم حمید برای خواستگاری به خانه ما آمده بود ، تصورش را هم نمی کردم توسل به ائمه اینگونه دلم را گرم کند و اطمینان بخش قلبم باشد . حس عجیب و شورانگیزی داشتم . همه آن ترس و اضطراب ها جای خودشان را به یک اطمینان قلبی داده بودند. تکیه گاه مطمئنم را پیدا کرده بودم ، احساس می کردم با خیال راحت می توانم به حمید تکیه کنم ، خودم گفتم :( حمید همون کسی هستش که میشه تا ته دنیا بدون خستگی باهاش همراه شد ) .   خاطرات شهید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی از زبان همسرش. 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
رمان #ناے_ســـــوخـتـہ مــــ💔ـادرانه : پسرم ! 🌷 هر روز جای نبودنت را بارها و بارها با دست های خسته ام لـمـــس می کنم و سرم را در گودی بالش تو جای می دهم. فرقی نمی کند کجای این زمین باشم هر جا که می روم تمام دنیای من در قاب تخت تو جـــــای می گیرد ... 🌷 ↘️
﷽ رمان زندگی نامه و خاطرات •┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾••┈┈ 🌷بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌷 قسمت 3⃣ 🔶 یکی از دوستای علی پیشنهاد روضه رو داد ، پیشنهاد خوبی بود . در چنین شرایطی تنها راه تسکین قـــلـبم انگار روضه میتونست باشه . هر چند سکوت خونه ، تخت خالی و بهم ریخته ی علی ، بالشی که هنوز جای گودی سرش روی اون مونده بود ، همه و همه .... دیگه روضه خون نمی خواست❗️ 🔸 از کلام دلنشین مداح قلبم آرومـــ شده بود حتی با اینکه صدای ناله های دوستای علی دیوارای خونه رو می لرزوند. اولین شبی بود که باصدای گرفته ی علی به خواب نمی رفتم و کسی هم نبود که حرفامو بشنوه. عادت داشتم هرشب دست روی سرش بکشم ... رواندازش رو روش بندازم و زیر سرش رو اونقدر براش بالا و پایین کنم که مبادا گردن آسیب دیدش ذره ای بد خوابش کنه. 🔸 اونشب به طرف تختش رفتم با دستام تشک و بالشش رو نوازش می کردم در حالی که بالشش رو میبوییدم و می بوسیدم، صورتم رو به نرمی به بالش سپردم صداشو شنیدم : _مامان ! مامان ! چشمام لحظه ای به گرم شدن نمی رسید که صدای گرفته اما گرم و مهربونش توی گوشم دوباره می پیچید. _مامان ! بیداری ! _ مامان یادته می خواستی برام زن بگیری؟ 🔸 یادته می گفتم عروست باید بالای سرت باشه ، اخم می کردی و می گفتی از الآن منو فروختی ...❗️ _آره ! یادمه ، توهم خوب بلد بودی چاپلوسی کنیا ... حرفاتو یادته ؟ مامان جون ! عروست همیشه باید دستت رو ببوسه. تا به خودم اومدم دیدم بالش علی زیر سرم خیس شده ، بلند شدم و روانداز رو کنار زدم و صورتم رو پاک کردم از پنجره اتاق نگاهی به بیرون انداختم مثل اینکه آسمون هم یه دل ســــیـر گریه کرده بود. 🔶 انگار ساعت از حرکت ایستاده بود و لحظه ها هم بدون علی حرکتی نداشتن ... ادامه_دارد ... ✍ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
استاد پناهیان ؛ داستان زیبای زیارت امام رضا توسط آیت الله بهاءالدینی ؛ حتما گوش کنید.mp3
4.9M
استاد پناهیان ؛ ⭕️ داستان بسیار زیبای👌👌👌 زیارت امام رضا توسط آیت الله بهاءالدینی ؛ حتما گوش کنید 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
﷽ ؛ 💖 نذر نماز شب 💖 #داستان_نماز #نماز_شهیدان #نماز_شب
🌾🍃❣🌾🍃❣ ❣🌾🍃❣ 🍃❣ ﷽ بسم الله الرحمن الرحیم ﷽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ الرضا ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَﯾﺎﺑﻘﯿﺔَ اﻟﻠﻪِورحمة الله وبرکاته 🍃❣ ❣🌾🍃❣ 🌾🍃❣🌾🍃❣
❌❌❌ قشنگههههههههههههههههه 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✍کارم شده بود چیک و چیک! سلفی و یهویی.. عکس های مختلف با چادر و روسری لبنانی! من و دوستم یهویی توی کافی شاپ من و زهرا یهویی گلزار شهدا من و خواهرم یهویی سرخه حصار عکس لبخند با عشوه های ریز دخترکانه.. دقت میکردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکسها.. کامنتهایم یک در میان احسنت و فتبارک الله احسن الخواهر! دایرکت هایم پرشده بود از تعریف و تجمید ها از نظر خودم کارم اشتباه نبود چرا که داشتم حجاب؛حجاب برتر! کم کم در عکسهایم رنگ و لعاب ها بالا گرفت تعداد مزاحم ها هم خدا بدهد برکت! کلافه از این صف طویل مزاحمت... یکبار از خودم جویا شدم چیست علت؟! چشمم خورد به کتابی.. رویش نشسته بود خروارها خاک غفلت.. هاا کردم.. و خاکها پرید از هر طرف.. "سلام بر ابراهیم" بود عنوان زیر خاکی من... ابراهیم هادی خودمان.. همان گل پسر خوش غیرت. چارشانه واخلاق ورزشی.. شکست نفس خود را.. شیک پوشی را بوسید و گذاشت کنج خانه.. ساک ورزشی اش هم تبدیل شد به کیسه پلاستیکی! رفتم سراغ اینستا و پستها نگاهی انداختم به کامنتها هشتاددرصدش  بود!!! با احسنت ها و درودهای فراوان! لابه لای کامنتها چشمم خورد به حرفهای نسبتا بودار برادرها! دایرکت هایم که بماند! عجب لبخند ملیحی.. عجب حجب و حیایی... انگار پنهان شده بود پشت این حرفهای نسبتا ساده  عجب هلویی.. عجب قند و نباتی ای جان! از خودم بدم امد شرمسار شدم از اینهمه عشوه و دلبری.. شهید هادی کجا و من کجا! باید نفس را قربانی میکردم.. پا گذاشتم روی نفس و خواستم کمی بشوم شبیه ابراهیم ها... پست ها را حذف کردم و نوشتم ، از شهدا و پرورش نفسشان...         🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd