بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شــهــدا
شهید علیرضا قبادی
نام پدر :کیومرث
تولد :۱۳۶۷/۰۲/۰۵_تهران
تحصیلات:لیسانس
درجه نظامی :سروان .
#تاریخ_شهادت: ۹۵/۲/۲۶
#نحوه_شهادت: #اصابت_ترکش_خمپاره
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
از خصوصیات بارز شهید صاف و ساده بودن اون بود.
بعد این همه مدت که بنده رفاقت با شهید داشتم هیچ وقت کوچکترین سخنی از ایشون که خارج از ادب باشه از ایشون ندیدم
حتی با افراد کوچکتر از خودش خیلی با احترام برخورد می کرد ،
خیلی زیاد سختکوش و مظلوم بود همیشه سخترین کارها رو خودش داوطلبانه قبول می کرد
مال دنیا کوچکترین ارزشی برای ایشون نداشت یادمه خیلی از اوقات با پول شخصی برای سازمان هزینه می کرد خیلی از افرادی که پول احتیاج داشتند از علیرضا قرض می گرفتند
علیرضا خیلی صاف و ساده و یک رنگ بود به معنای واقعی کوچکترین پیچیدگی نداشت تواضع خیلی زیادی داشت.
راوی دوست شهید
شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و #شهید_علیرضا_قبادی صـلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفــی_شـــهــدا
شهید_سیدحسین_صادقی
تولد : نهم آبان 1339
شهادت :چهاردهم آبان 1361
در عملیات محرم توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش گلوله تانک به شهادت رسید.
پیکرش در مزار پایین زادگاهش به خاک سپرده شد.
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
جانباز محمدحسین شهبازی از شهید سید حسین صادقی چنین روایت میکند؛
روزی در جبهه دیدم که سید حسین صادقی یک کاغذی در دست دارد و نام بچه ها را در آن نوشته است از او پرسیدم که این چه کاغذی است و تو در داخل آن چه می نویسی ؟
وی در جواب گفت: که من در این کاغذ اتفاقی که برای بچه ها در جبهه خواهد افتاد می نویسم( شهید جانباز اسیر).
از وی پرسیدم که حسین من در کدام گروه قرار دارم ؛وی در جواب گفتم تو جانباز خواهی شد من در جواب گفتم که می شود اسم مرا هم در گروه شهدا بنویسی ؟
حسین در جواب گفت: من نام تو را در گروه شهدا می نویسم ولی تو جانباز خواهی شد.
وقتی من به کاغذی که در دست داشت نگاه کردم اسم خودش را در گروه شهدا نوشته بود و خودش هم در عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل آمد. من نیز به درجه رفیع جانبازی نایل آمدم.
جالب اینکه هرچه حسین درباره دیگر بچه ها داخل آن نوشته بود درست بود.
شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و #شهید_سیدحسین_صادقی صـلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی شـهـــدا
شهید علی تجلائی
ولادت :١٣٣٨/۰۵/۰۵ تبریز
مسئول طرح و عملیات قرار گاه خاتم سپاه
شهادت : ۱۳۶۳/١٢/٢۵
عملیات بدر _هودرالعظیم منطقه القرنه
مزار: بی نشان
مزار نمادین :گلزار شهدای بقائیه مارا الان تبریز
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
پیش از مراسم خیال می کرد به سادگی حرفش را خواهد گفت. اما وقت داشت می گذشت و خطبه عقد در حال آغاز بود. دل به دریا زد و گفت:
شنیده ام عروس در مجلس عقد هر دعایی بکند اجابت می شود. اگر تو هم به من علاقه داری و خوشبختی مرا می خواهی دعا کن که شهید شوم! عروس هنگامی که داشت خطبه خوانده می شد. از خداوند برای علی و خودش شهادت خواست آنوقت با چشمانی پر اشک علی را نگاه کرد . علی از طرز نگاه او فهمید که دعای خیر درباره اش انجام گرفته است.
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و #شهید_علی_تجلایی صـلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شـهـــدا
شهید سیف الله شیعه زاده
نام پدر: علی اکبر
تاریخ تولد : ۱۳۴۸/۶/۲
محل تولد:آمل
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۵/۱۰
محل شهادت:کردستان
آدرس مزار مطهر شهید:
مازندران،محمودآباد، گلزار شهدای روستای تازه آباد
🌷 #خـاطــره_شهید
شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا...
از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانوادهای ندارد. کم سخن میگفت و...
با سن کم سختترین کارجبهه یعنی
«بیسیمچی» بودن را قبول کرده بود
سرانجام توسط منافقین اسیر شدبرگه و کدهای عملیات راقبل از سارت خورد و منافقین پس از به شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز وکدهای بیسیم،
سینه وشکمش راشکافتند!!
ولی چیزی نصیب آنها نشد ...!
🌷 #وصـــیــت_نـامــه
وقتی به طرف جبهه ها می روم همراه با شوق و اشتیاق است چون می دانم برای اسلام و خدا می روم. من درس اسلام شناسی را وقتی که رهبرم امام خمینی به ایران آمد از او یاد گرفتم و این را هم بگویم که من برای اسلام و خدا به جبهه می روم و نه برای مقام ، نه تنها من بلکه همه رزمندگان همینطور هستند.
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و #شهید_سیف_الله_شیعه_زاده صـلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شـهـــدا
شهید مدافع حرم احمد_قنبری
نام پــــدر : مصطفی
تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۰۶/۲۵ - اصفهان
دین و مذهب : اسلام ، تشیّع
وضعیت تأهل : مجرّد
شغل : طلبه، جوشکار
ملّیّت : ایرانی
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ - بیجی
تاریخ تفحّص پیکر : مهرماه ۱۳۹۶
مــزار : گلستان شهدای اصفهان
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
یکی از همرزمان شهید احمد قنبری در مورد او گفت: تمام داراییاش از مال دنیا یک چمدان قدیمی و چند دست لباس و تعدادی کتاب درسی حوزه بود که با خودش از نجف به سامرا آورده بود.
وی افزود: با جدیت و سماجتی که داشت به جمع بچههای حزب الله عراق پیوست و با اصرار زیاد توانستیم حدود 10 روز او را به عنوان مربی عقیدتی و مترجم زبان عربی در آموزش نظامی در جمع خودمان نگه داریم؛ اما از آنجا که عاشق روبرو شدن و جهاد علیه تکفیریها و داعشیها بود تاب و قرار ماندن نداشت و پس از مدت کوتاهی به جمع رزمندگان در منطقه عملیاتی فلوجه عراق پیوست.
همرزم شهید قنبری اظهار داشت: از آنجا که با تهذیب نفس در مدت 4 سال حضور در حوزه علمیه نجف اشرف خود را آماده پرواز و مستحق پریدن از این قفسه تنگ دنیا کرده بود، در اواسط مهرماه 94 مزدش را گرفت و به جمع شهدای مدافع حرم آل الله پیوست.
🌼شادی روح پاک همه شهیدان و #شهید_احمد_قنبری صلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شـهـــدا
شهید محسن فرامرزی
تولد : 1360/05/09 / تهران
تاریخ : 1394/09/30
محل شهادت : حلب - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با 3 فرزند
محل مزار شهید : تهران - گلزار شهدای یافت آباد
شهید فرامرزی از اعضای تیم محافظت از آیتالله امامیکاشانی (امام جمعه موقت تهران) بود که در دفاع از حرم حضرت زینب 30 آذر سال 94 در سوریه به شهادت رسید. وی در زمان شهادت، دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و حقوق، دارای سه فرزند بود.
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
فاطمه، دختر شهید محسن فرامرزی نیز در دلنوشتهای برای پدرش نوشته است: «سلام بابای خوبم. درست است دلم برات تنگ شده. درست است دوست دارم یکبار هم ببینمت همه اینها درست اما از یک چیز بسیار خوشحالم از اینکه به آرزویت رسیدی. شهادت مقام بالایی است که به آن دست یافتی. همانطور که گفتی سرم بالاست و حجابم حفظ میشود چون میدانم سرخی خونت را به سیاهی چادر من هدیه کردی. دوستت دارم.»
محمدرضا فرامرزی فرزند بزرگ شهید فرامرزی هم گفته بود: «پدرم قبل از رفتن گفت: من فقط یک سفر برای رضای خدا میروم که شاید برنگردم؛ بچههای گلم اگر برنگشتم هیچ وقت فکر نکنید من شما را تنها میگذارم و سرتان را جلوی هیچکس پایین نیندازید؛ اگر به کمک نیاز بود یک حمد بخوانید و سه بار اسم من را صدا بزنید و مطمئن باشید من به کمکتان میآیم.»
🌼شادی روح پاک همه شهیدان و #شهید_محسن_فرامرزی🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
حمید چون طبقه پایین خانه مادرم زندگی می کرد. خیلی می آمد بالا و می رفت. چون همسرش اکثر اوقات سرکار بود، بیشتر وعده هایش را با مادرم می گذراند. صبح ها حیاط را آب و جارو می کرد. صبحانه اش را با مامان می خورد بعد هم ظرف ها را می شست و می رفت محل کار مامان می گفت صبح همان روز حادثه، حمید کولر را درست کرد. آب حوض را عوض کرد. همه خانه را جاروبرقی کشید و ظرف ها را هم شست. مادرم تازه گچ پایش را باز کرده بود. حمید نمی گذاشت از جایش تکان بخورد. شب حادثه وقتی ما به خانه رسیدیم، همه جا مثل دسته گل بود. به مادرم گفتم:«چرا این همه کار کردی؟» گفت:« کار من نیست مادر. حمید همه کارارو کرده.» خیلی هوای مادرم را داشت. گاهی حتی اگر پنج دقیقه می خواست دیر بیاید حتما خبر می داد. چون مامان عمل قلب باز کرده بود و حمید نمی خواست نگرانش کند.
#تاریخ_شفاهی
#خواهر_شهید
✏️ مریم برزویی
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شــهــدا
نام : عمر
نام خانوادگی : ملازهی
نام پدر : اسماعیل
تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۰۱/۰۵ - نیکشهر
دین و مذهب : اسلام ، اهل سنت
وضعیت تأهل : متأهل
تعداد فرزندان : ۴ فرزند
ملّیـت : ایرانی
شغل : آزاد
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۰۳ - حلب
مزار : شهرستان قصرقند،دهستان حمیری
کتاب : «مدافعین آل الله»
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
عمر متولد سال ۶۳ بود و در زمان جنگ تحمیلی به دنیا آمد. آن سالها فکر نمیکردم روزی من هم پدر شهید شوم. البته عمر چهار ماه قبل از رفتنش به من گفته بود که میخواهد برود سوریه برای کمک به برادران خودش اما فکر نمیکردم جدی بگوید. روزی که می خواست برود آمد خانه ما برای خداحافظی. اما از ترس اینکه مخالفت کنیم موضوع را نگفت. من خانه نبودم، به مادرش گفته بود مدتی میروم جایی و نیستم. چند روز بعد برای کاری به چابهار رفته بودم که یکی از دوستانش گفت: «عمر چطوره؟» گفتم: «خوبه؟ داهاته. »گفت: «نه اعزام شده تهران برای رفتن به سوریه.» تعجب کردم اما بعد خدا را شکر کردم.
احسان برادر کوچکتر عمر در تهران سرباز بود. عمر یک هفته برای کارهای اعزامش در تهران حضور داشت و به برادرش هم گفته بود دارد می رود. زمانی که رسید سوریه تماس گرفت و به خانمش گفته بود من اینجا اوضاع خوبی ندارم و در محاصره هستیم، ما را حلال کنید، یک هفته بعد هم شهید شد.
🌼شادی روح پاک همه شهیدان و
#شهید_عمر_ملازهی صلوات.🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید میثم مدواری شهربابک
نـام پـدر :ریحان
تـاریخ تـولـد :۱۳۶۳/۲/۲۳
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۳۱ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
تـاریخ شـهادت :۱۳۹۴/۸/۱۶
کـشور شـهادت :سوریه
مـحل شـهادت :حلب
نـحوه شـهادت :توسط تروریست های تکفیری
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا بهشت زهرا قـطعـه :۲۹
ردیـف :۴۹
شـماره :۱۶
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
یکی از بستگانش دچار مشکلی شده بود و نیازمند و آبرودار بود، میثم از کرج با حالت بیماری کار وی را دنبال کرد و ضمانت وی را پذیرفت، کاری که هیچکس حاضر نبود، برای وی انجام دهد و گره مشکلش با همت میثم باز شد، الان بعداز شهادت میثم عکس وی زینت بخش خانه آن فرداست. وی اهل انجام کارهای خیر و خداپسندانه بود و سعی میکرد هر طور شده به دیگران در شرایط سخت و بحرانی کمک کند.
📜 #فرازی_از_وصیت_نامہ
«بی بی جان مگذارید که حقیرتان شرمنده برادرتان عباس غیرت الله شود. مدافع حرم شما بودن افتخار است و افتخار ما است. بی بی جان من حقیر و آلوده دستان چیزی ندارم دستانم خالی است، چیزی ندارم که در طبق اخلاص بگذارم و تقدیم شما کنم جز این جسم آلوده و ناقابل که اگر شما قبول کنید روسفید خواهم شد وگرنه خسران زده هستم.»
__بنا به وصیت شهید بزرگوار، مزار شهید در بهشت زهرا(س) بدون سنگ مزار در کنار برادرش می باشد
🌼شادی روح پاک همه شهیدان
و #شهید_میثم_مدواری_صلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید نجمه قاسم پور
نام پدر : ماشاءالله
محل تولد : شیراز
تاریخ ولادت : ۱۳۵۷/۱۲/۱۱
تاریخ شهادت : ۱۳۸۷/۰۱/۲۴
محل شهادت : حسینیه کانون رهپویان وصال، شیراز
نحوه شهادت : انفجار بمب حین مراسم عزاداری توسط تروریست ها
مدت عمر : ۳۰ سـال
محل مزار : دارالمرحمه شیراز
📚کتاب مربوط به این شهید: کد 82
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
نجمه قاسمپور جمعه 12 اسفند1357 کمیقبل از اذان ظهر در شیراز به دنیا آمد. نامش را بخاطر ارادت خانواده اش به خاندان اهل بیت همنام با نام مبارک مادر امام رضا (علیه السلام) نجمه نهادند؛ که بعدها جزو شیفتگان این بارگاه گردید. در بحبوحه انقلاب و تظاهرات، نجمه با عشق به نماز و شهدا بزرگ شد و روز به روز سعی میکرد عشق به عبودیت و شهادت را در خود رشد دهد. از همان کودکی حیا در او دیده میشد و هر چه میگذشت حساسیتش به این امر بیشتر میشد. نجمه پس از اتمام دروس متوسطه، دیپلم خود را گرفت، تصمیم او بعد از اتمام دوره متوسطه بر این شد که به دانشگاه علوم قرآنی غدیر برود تا عطش تمامنشدنی روحش را با کلام وحی در رشته امامشناسی برطرف کند. او از اعضای ثابت جلسات کانون فرهنگی رهپویان وصال بود که بعد از گذشت اندک زمانی وارد کادر و مجموعه انتظامات شد. او مزد خادمی خود را در 24 فروردین1387 پس از بازگشت از مشهد و دریافت مهر قبولی از امام رئوف بر اثر حادثه بمبگذاری گروه تروریستی تندر در حسینیه سیدالشهداء واقع در شیراز به دست اربابش دریافت کرد و به فیض شهادت نائل آمد
🌼شادی روح پاک همه شهیدان
و #شهیده_نجمه_قاسم_پور_صلوات🌼
@shahid_hadi124
سم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهیدحاج اسماعیل فرجوانی
فرزند: محمدجواد
تاریخ تولد :1341/7/6
تاریخ شهادت : 1365/10/3
محل تولد :اهواز
محل شهادت :جزیره سهیل
عملیات منجر به شهادت : کربلای 4
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
اسماعیل فرجوانی» ،فرمانده ی تیپ یکم لشکر7 ولی عصرعجل الله تعالی فرجه بود.
اودریکی ازعملیات ها مجروح گردید و یک دستش قطع شد.
ایشان [شهید ] درعملیات والفجر4به شهادت رسید و پیکرپاکش، مانند مولایش
ابا عبدالله صلوات الله علیه سردر بدن نداشت.
وقتی جنازه ی اورابه اهواز آوردند، مادرش هم آنجابود. به خاطراین که
پیکر،سردربدن نداشت،بچه هااجازه نمی دادندمادرش بالای سرش
بیاید،اما ایشان کوتاه نمی آمدومی گفت:
«هرطورشده من بایدبچه ام روببینم.» درنهایت،بچه ها کوتاه آمدند و
حاج خانم توانست جنازه ی فرزندش راببیند.
همه منتظربودند، صحنه های دل خراش ومویه مادر و خراشیدن
صورتش راببینند، اما مادر اسماعیل به قدری صلابت نشان دادکه تعجب همه رابرانگیخت.
حاج خانم وقتی بالای پیکربدون سرفرزندش آمدو با آن وضع مواجه شد،فقط سه باربلندگفت:
«مرگ برآمریکا،مرگ برآمریکا،مرگ برآمریکا» بعدزینب وار،بوسه ای برحنجره ی جگرگوشه اش
زدوبدون گریه و زاری محوطه راترک کرد.
😭😭😭😭
🌼شادی روح پاک همه شهیدان
و #شهیدحاج_اسماعیل_فرجوانی_صلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید نبی اله احدی قلیچ
نام پدر :احد
تاریخ تولد:۱۳۴۲/۶/٣
محل تولد:روستای حسام آباد
شهرستان بهار از توابع استان همدان
تاریخ شهادت:١٣۶۵/١۰/٢٩
محل شهادت:شلمچه
شهرستان:همدان
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
به خانواده فقرا و نیازمندان كمك می كرد و به دیگران سفارش می كرد كه به آن ها كمك كنند، چون آن ها انسان های آبروداری هستند و دست نیاز به طرف دیگران دراز نمی كنند و فقط امیدشان به خداست.
تزکیه نفس و مراقبت اخلاقی و رفتاری، سرلوحه همه کارهای او بود و مدام به فکر انجام صحیح احکام دین و اصول اخلاقی بود و در این راه بسیاری از دوستانش را نیز هدایت و راهنمایی می کرد
📜 فرازی از #وصـــیــت_نـامــه
امام خمینی(ره) باعث شد تا من از زندگی مادی و پست زودگذر دنیا خارج شوم و با دیدگاه توحیدی به جهان بنگرم و شهادت و مرگ را تولدی دیگر در جهت جاودانگی انسان بدانم
🌼شادی روح پاک همه شهیدان
و #شهید_نبی_اله_احدی_قلیچ_صلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
#شهید_محمد رضا_مهدوی
نام پدر : عباس
عضویت : وظیفه
تاریخ تولد :1345/9/9 شمسی
محل تولد: تهران
محل خدمت : دیده بانی
سن : 22
تاریخ شهادت : 1367/3/4شمسی
محل شهادت : شلمچه
تاریخ رجعت پیکر: 12-9-1381شمسی
گلزارشهدا: بهشت زهرا سلام الله علیها
قطعه 50 ردیف 52 شماره23
تهران
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
روزهای آخر جنگه و نیروهای بعثی آخرین زورشون رو گذاشتن تا شاید بتونن ابتکار عمل رو بدست بگیرن برای همین همزمان از چند جبهه اقدام به تک می کنه.
دیدبانی که در محور شلمچه مستقره از صبح یه ریز درخواست آتیش کرده و الانم دیگه نایی براش نمونده.
پشت بیسیم با صدایی خسته امّا عجول مختصاتی رو به مرکز تطبیق آتش می ده و میگه: هر چی می تونید با تمام عناصر روی این مختصات آتیش بریزید.
فقط زود باشید که وقت زیادی نداریم. حلالم کنید.
لحظاتی بعد تطبیق آتش خطاب به دیدبان می گه: کربلا ، کربلا، شاهد، محمد رضا! این که جای خودته! محمدرضا!؟ محمدرضا!؟
پیکر مطهر دیدبان شهید محمد رضا مهدوی بعد از 15 سال به آغوش خانوادش برگشت
✨شادی روح همه شهیدان و
#شهید_محمدرضا_مهدوی_صلوات✨
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید صادق گنجی
نام پدر:كرم
تاریخ تولد:1342/02/06
محل تولد :بوشهر - دشتستان
تاریخ شهادت :1369/09/28
محل شهادت :لاهورپاكستان
مسئولیت :مسئول خانه فرهنگ
نوع عضویت :ساير(ترور)
شغل :رئيس خانه فرهنگ
تحصیلات :لیسانس
آرامگاه : گلزار شهدا_ دشتستان.
📚کتاب مربوط به شهید :سفیر
شهيد صادق گنجي اصلی ترین معیارهای خويش را اسلام، انسانیت، اخلاص و دوستی مي دانست.
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
شهادت، لباس تک سایز
یادم هست یک روزی شهید آوینی، شهید گنجی و بنده در جایی نشسته بودیم.
شهید گنجی جمله ای را ابراز کرد که شهید آوینی در جواب جمله جالبی گفت. من بین این دو شهید بودم.
شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت: «حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد».
آوینی در جواب گفت: «نه برادر، شهادت لباس تکسایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز میکنی، مطمئن باش»!
من که میان این دو بودم گفتم: «حاج مرتضی، پس من چی؟ من کی پرواز میکنم؟».
شهید آوینی در جواب گفت: «تو در کولهات چیزهایی داری» و نام چند منطقه جنگی که در آنها مستند ساخته بودم را آورد و بعد ادامه داد: «در کولهات چیزهای دیگری هم هست که نمیدانم چیست، هر وقت کولهات سبک شد، پرواز خواهی کرد».
مدتی پس از این گفتوگو مرتضی آوینی به شهادت رسید و به فاصله یک سال دیگر نیز گنجی شهید شد
🌼شادی روح همه شهدا و
#شهید_صادق_گنجی_صلوات.🌼
💚 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید سعید قارلقی
نام پدر :لطف اله
تاریخ تولد:۱۳۴۵/۱۱/۱۲
محل تولد: تهران.
تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۳/۶
محل شهادت:سامرا،عراق
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :۲۷
ردیـف : ۴۵
شـماره :ش
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
قرار بود در منطقه فلوجه پلی احداث کنند، چون او در معماری و عمران سر رشته داشت گفت مسئوليت آن با من، است يک شب تا صبح کار کرد. برای نماز صبح و استراحت به محل استقرار خود برگشت. بعد از چند ساعت دوباره به محل احداث پل رفت.
ساعت ۷ يا ۸ صبح به وقت ايران بود که دلم شور افتاد به دخترم گفتم با بابا تماس بگير ببين چکار ميکنه؟
تماس گرفت، گفت: خوبم الان هم میخواهيم ادامه کار احداث پل را شروع کنيم، شما تلفن را قطع کن. من ۱۰ دقيقه ديگر تماس میگيرم.
الان چند سال از آن ۱۰ دقيقه گذشته است...💔
ظاهرا آن يکی دو ساعتی که اينها برای نماز و استراحت رفته بودند داعشیها زير ماشين آنها مواد منفجره کار گذاشته بودند، اينها هم بیخبر تا ماشين را روشن میکنند منفجر میشود.
يعنی دو سه دقيقه قبل شهادت من دلم شور افتاد، تماس گرفتيم و او داشت به سمت ماشين میرفت تا روشنش کند.
سراسر زندگی حاج سعید به جهاد و مبارزه گذشت.
#وصـــیــت_نـامــه
شهید قارلقی به پسرش وصیت کرده بود که قبل از خاکسپاری اش، زیارت عاشورا را در مزار او قرائت کنند.
🌼 شادی روح همه شهدا
و #شهید_سعید_قارلقی_صلوات...🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید هادی شجاع
نـام پـدر :ناصر
تـاریخ تـولـد :۱۳۶۸/۰۸/۲۳
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۲۶ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
تـاریخ شـهادت :۱۳۹۴/۰۷/۲۸
کـشور شـهادت :سوریه
مـحل شـهادت :سوریه
نـحوه شـهادت :توسط تروریست های تکفیری
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا امامزاده عباس قـطعـه :۱ ردیـف :۵ شـماره :۸
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
همسرشمیگفت:
وقتاییکهناراحتبودمبااینکه
سرشدادمیزدممیگفت:
-جاندلهادی....؟
چندهفتهبیشترازشهادتشنگذشتهبود
یهشبکهخیلیدلمگرفتهبود
قلموکاغذبرداشتمشروعکردم
بهنوشتن...ازدلتنگمگفتم...
ازعذابنبودنشبراشنوشتم،هادی...
فقطیهبار
فقطیهباردیگهبگوجاندلهادی....💔
نامہروتازدموگذاشتمرومیزخوابیدم....
بعدشهادتشبهترینخوابیبودکهمیشد
ازشببینم...دیدمش...صداشکردم...
بهترینجوابی کهمیشدازشبشنوم...
-جاندلهادی...؟
چیهفاطمه؟
چرااینقدربیتابیمیکنی...؟
توجاتپیشخودمهشفاعتشدهای...💔
🌼شادی روح همه #شهدا
و #شهید_هادی_شجاعی_صلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید سجاد دهقان
تاریخ تولد :تاریخ 11 اردیبهشت 1362
محل تولد : کازرون
تاریخ شهادت : 16 بهمن 1394
محل شهادت : عملیات آزادسازی نبل و الزهرا منطقه حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
#همسرشهید
سجاد همیشه با وضو بود. خیلی از غیبت کردن بدش میآمد.
یکی از بارزترین ویژگیهایش حیا و سر به زیری بود.
از حقوقی که داشت برای انجام کارهای خیر هزینه میکرد.
در انجام مسئولیت بالاترین دقت عمل را داشت.
با بچهها مانند خودشان بود. زبان آنها را خوب متوجه میشد.
وقتی از سر کار میآمد پسرمان حامد را با خودش بیرون میبرد و میگفت: از صبح با شما بود حالا وظیفه من است که او را سرگرم کنم. یکی از دلایلی که سجاد خودش را به جمع شهدای حرم بیبی رساند، اخلاص و پاکیاش بود. بسیار با خلوص نیت کار میکرد. بارها به خودم میگفتم: خدایا شکرت که بندهای به این خوبی آفریدی. همسرم بسیار شیفته اهل بیت بود. ارادت ویژهای به حضرت زهرا سلام الله داشت در نهایت هم مثل او به شهادت رسید.
🌷 #وصـــیــت_نـامــه
«مرا در کنار مادرم درصورتی که ممکن باشد دفن کنید.
بر روی سنگ مزارم بنویسید.سه ساله رسول الله را دق دادند.آل الله را به مجلس شراب بردند... امان از بی بصیرتی .مادر پهلو شکسته غریب مدینه آمدیم که مدافعت باشیم...
🌼شادی روح پاک همه شهیدان و
#شهید_سجاد_دهقان_صلوات...🌼
💚 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید منوچهر مدق
نـام پـدر :محمد
تـاریخ تـولـد :۱۳۳۵/۰۳/۳۱
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۴۴ سـال
وضـعیت تاهل :متاهل
شـغل :پاسدار
دسـته اعـزامـی :سپاه پاسداران
تـاریخ شـهادت :۱۳۷۹/۰۹/۰۲
مـحل شـهادت :بیمارستان جم
نـحوه شـهادت :حوادث ناشی ازجراحت
مزار:گـلزار شـهدا_قـطعـه: ۵۰_ردیـف:۹۳_شـماره :۴
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
گاهی از نمازهایش می فهمید دل تنگ است. دل تنگ که می شد ، نماز خواندنش زیاد می شد و طولانی. دوست داشت مثل او باشد ، مثل او فکر کند ، مثل او ببیند ، مثل او فقط خوبی ها را ببیند . اما چطوری ؟ منوچهر می گفت ؟ « اگر دلت با خدا صاف باشد ، خوردنت ، خوابیدنت ، خنده ها و گریه هایت برای خدا باشد ،اگر حتی برای او عاشق شوی ، آن وقت بدی نمی بینی ، بدی هم نمی کنی ، همه چیز زیبا می شود » و او همه ی زیبایی را در منوچهر می دید . با او می خندید و با او گریه می کرد . با او تکرار می کرد :
« نردبان این جهان ما و منی ست عاقبت این نردبان بشکستنی ست
لیک آن کس که بالا تر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست »
🌼شادی روح پاک همه شهدا
و#شهید_منوچهر_مُدِق... صلوات🌼
کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
✍آخرین بار که قاسم آمد مرخصی، دخترش تازه متولد شده بود.
به همین خاطر قرار گذاشته بودیم بر خلاف معمول ، ده روز در شهر بمانیم. اما یکی دو بیشتر از مرخصی نگذشته بود که قاسم زنگ خانه ی مرا زد و گفت: «مهدی! می خوام برگردم جبهه!»
گفتم: «بی خیال قاسم! تو که تازه بچهات به دنیا اومده!»
گفت: «مهدی! دخترم خیلی شیرین و دوست داشتنیه. میترسم اون قدر وابستهاش بشم که دیگه نتونم برگردم جبهه، پس بهتره کمتر بمونم.»
اصرار من فایده ای نکرد و برگشتیم جبهه. مدتی بعد از بازگشتمان به منطقه، عملیات «بیت المقدس ۴ » در منطقه «سد دربندی خان» شروع شد. چند روز بعد در پدافندی همان عملیات، روی تپه «المهدی» ، قاسم به سمت پایین تپه «المهدی» رفت تا نیروهای «گردان عمار» را به بالای تپه هدایت کند و «گردان حمزه» محور پدافندی را به «گردان» عمار تحویل بدهد.
تاخیر قاسم دلم را شور انداخته بود که از پایین تپه بی سیم زدند و گفتند قاسم هنوز نرسیده است. من و اکبر طیبی معطل نکردیم. در همان مسیری که قاسم در آن حرکت کرده بود شروع کردیم به دویدن. زیاد جلو نرفتیم که پیدایش کردیم. ترکش خمپاره خورده بود به سرش و در حالت سجده به شهادت رسیده بود.
📆امروز مصادف شده با سالروز شهادت #شهید_قاسم_یاراحمد...🌷🕊
🌼شادی روح پاک همه شهیدان
و #شهید_قاسم_یار_احمد_صلوات...🌼
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
🌷#معرفی_شهدا🌷
شهید محمد سعید کناری
نام پدر :عبدالعزیز
تاریخ تولد: ۲۴ اسفند ۱۳۴۷
محل تولد: خوزستان – خرمشهر
سن: ۱۸ سال
تاریخ شهادت: ۵ بهمن ۱۳۶۵
محل شهادت: شلمچه – شلحه صالحیه
عملیات: مرحله سوم کربلای ۵
یگان: لشکر ۱۰ سیدالشهدا – گردان علی اکبر
مزار: کرج – امامزاده محمد
#خـاطـــره_شـــهــیــد
🌷راوی ← شهید سعید کناری از بچه های خرمشهر بود که بعد از جنگ به کرج و محله کارخانه قند مهاجرت کرده بود.
سن و سالش کم بود ولی همیشه آرزوی حضور در جبهه را داشت.
زمانی که سنش بالا رفت و اجازه حضور به ایشان داده شد، با وجود مشکلات مالی فراوان خانواده در جبهه حضور پیدا کرد و به فیض عظمای شهادت نائل شد.🕊
🌼شادی روح پاک همه شهیدان
و#شهید_محمدسعید_کناری صلوات🌼
💚 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
سردار #شهید_مصطفی_ردّانی_پور
– فرمانده قرارگاه فتح
متولد ۱۳۳۷،
شهادت : ۱۳۶۲/۵/۱۵،
والفجر ۲ ، حاج عمران ، جاوید الاثر
📚کتاب مربوط به شهید
یادگاران شهید ردانی پور
_🌷_ #خاطره_شهید
می خواست برای عروسیش کارت دعوت بنویسه اوّل رفته بود سراغ "اهل بیت" علیهم السلام
یک کارت نوشته بود برای امام رضا (علیه السلام) مشهد .
یک کارت برای امام زمان (ارواحنا فراه) مسجد جمکران
یک کارت هم به نیّت حضرت زهرا (سلام الله علیها) انداخته بود توی ضریح حضرت معصومه (سلام الله علیها)
قبل از عروسی بی بی اومده بود به خوابش... فرموده بود :
“چرا دعوت شما را رد کنیم ؟
چرا به عروسی شما نیایم؟
کی بهتر از شما ؟
ببین همه آمدیم ، شما عزیز ما هستی”💔
🌸شادی رو ح پاک همه شهیدان
و سردار #شهید_مصطفی_ردّانی_پور_صلوات🌸
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
#شهید_علیرضا_ناهیدی
نام پدر: ابراهیم
تاریخ تولد: 1339/12/01
محل تولد: تهران
وضعیت تاهل: مجرد
مسئولیت نظـامی: فرمانده تیپ ذوالفقار
لشکر۲۷محمدرسول الله ص
تـاریخ شـهادت: 1361/12/01
مـحل شـهادت: فکه
عـملیـات: والفجرمقدماتی
مـحل مـزار: بهشت زهرا (س)
قطعه: 28 /ردیف: 102/شماره: 1
🌷 #خـاطـره_شـــهــیــد
"شهادت را دوست داشت. یک بار با حالت عصبانی به یکی از واحدهای سپاه رفته و با داد و فریاد گفته بود برای چه مرا به کردستان نمی فرستید؟...
به او گفته بودند برای تو هنوز خیلی زود است. او وقتی جریان را برای من تعریف کرد، گفتم همینجا هم کار زیاد است.
اگر راست می گویی همینجا کار کن. با من به جهاد(سازندگی) بیا و به مناطق محروم و مردم محروم کمک کن. گفت ولی اینجا ها که می گویی، شهادت نیست.
گفتم اسلام به زنده تو بیشتر نیاز دارد. آرام گفت آخر نمی دانی شهادت فی سبیل الله یعنی چه."
راوی :
خواهر شهید
🌸شادی روح پاک همه شهیدان
#شهید_علیرضا_ناهیدی_صلوات.🌸
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
#شهیدحاج_اکبرخردپیشه_شیرازی
محل تولد: دهبید فارس
تاریخ تولد : 1334
وضعیت تاهل : متأهل
تاریخ شهادت : 1365/10/04
پس از فتح خرمشهر، مسئولیت آموزش نظامی پادگان 21 حمزه و سپس مسوولیت فرماندهی یگان دریایی لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) را به عهده گرفت.
وی درنهایت در عملیات کربلای چهار در جزیره بوارین درسال 1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مزار:گلزار شهدای علی بن جعفر
🌷_#خــاطــره_شـهــیــد
حاج اکبر نسبت به ازدواج جوانان آمادهی ازدواج مجرد خیلی اهتمام داشت... بعضی مواقع به شوخی می گفت: من چهل تا داماد دارم. چون واسطه ازدواج چهل نفر شده بود. با خانمش صندوق خیریهی ازدواج تشکیل داده بودند تا ازدواج های آسان را ترویج کنند.
در #وصیت_نامه اش آورده بود:
از ثلث مالم ۲۵ هزار تومان به دختری در فامیل که قصدِ ازدواج دارد بدهید. اگر کسی در فامیل نبود، آن را به غیر فامیلی که قصد ازدواج دارد بدهید
🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و#شهید_حاج_اکبر_خردپیشه صلوات🌱
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ 🌸
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
#شهید_مجید_سلمانیان
متولد:۱۳۶۷/۲/۶کرج
شهادت:۱۳۹۵/۲/۱۷
مزار:امامزاده طاهرکرج
🌷_ #خـــاطــره_شــهــیـد
دیشب خواب دیدم تو شهید شدی!
مادر شهید میگوید:
در یکی از همین تماسها، گفتم دیشب خواب دیدم تو شهید شدی.
در خواب بلند شدم تمام منطقه سکونتمان را چراغانی کردم و نه تنها گریه نمیکردم
بلکه خوشحال بودم.
این را که گفتم، از خوشحالی پشت تلفن داد زد که
«بالاخره من پر میکشم»🌷🕊
میشنیدم که به دوستانش میگفت مادرم خواب دیده شهید میشوم،
عصر همان روز که برای آخرین بار زنگ زد، با برادرش هم تلفنی صحبت کرد و سفارشهایی به او کرد،
همان شب ساعت ۲ بامداد مجیدم، عزیز دلم به شهادت رسید.
🌷_پیکر مطهرش پس از 4 سال به آغوش میهن اسلامی بازگشت
🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و#شهید_مــجـید_سلیمانیان_صلوات🌱
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ 🌸
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شـهـدا
#شهید_مسلم_سرلك
نام پدر : عربعلي
محل شهادت : كرخه – فتح المبين
تاریخ تولد : 1343
تاریخ شهادت :02/01/1361
🌷 #خاطره_شـهـیـد
مادرش گفت:مسلم جان! روله!
الان باید دنبال درس و مشقت باشی. تازه دیپلمت رو گرفتی و باید درست رو ادامه بدی! پیشرفت کنی! بتونی برای خودت کسی بشی! مسلم به مادرش گفت:
«مادر! حرفت کاملاً درسته! اما شنیدی خرمشهر سقوط کرده؟!»
مادرش پاسخ داد:
«آره پسرم! می دونم! مسلم گفت:مادر! ناموس اونا با ناموس تو چه فرقی داره؟!
مادرش حرفی نزد. قدری سکوت کرد و گفت:به خدا سپردمت مسلمم! خدا پشت و پناهت روله! برو! برو ولی با پیروزی برگرد!
فتح المبین پیروز شد، اما مسلم روی شانه های رفقایش برگشت.
📜 فرازی #وصیت_نامه
سلام به امام امّت و رهبر گرانقدر اسلام و مسلمين امام خميني و رئيس جمهور محبوب حضرت حجت الاسلام و المسلمين خامنه اي و سلام به رزمندگان اسلام در جبهه غرب و جنوب و سلام بر خانواده ام .
ملّت ايران بايد بدانند كه من با اعتقاد كامل به مكتب اسلامي محمدي صلي الله عليه وآله پا به عرصه ميدان گذاشته ام.
از پدر و مادرم كه مرا بزرگ كرده اند تا بتوانم براي دين خدا جهاد كنم و از تمام ملّت ايران تقاضا دارم كه راه شهيدان و راه اسلام را ادامه بدهند و گوش به حرف امام بدهند چون كه پيامهايش الهی است.
🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و#شهید_مسلم_سرلک_صلوات🌱
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ 🌸
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124