سَلـٰامبَـرابراهـیم❀.•
: #یڪ_ورق_زندگے.• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° #پارتشصتوهشتم در مدت استقرار ،چندین بار به هم
:
#یڪ_ورق_زندگے.•
براے خداحافظے بر میگردمـ↻•°
#پارتپایانے
همسر شهید بلباسے آمد ڪنارم ایستاد.شوهر او هم در شلمچه به شهادت رسیده بود ڪه در دست عراقے ها بود.من و او به ڪمڪ مسئولین تا نزدیڪ آن منطقه پیش رفتیم و پشت سیمهاۍ خاردار نشستیم.حسرت چشمان او در آن روز صدها بار از حسرت چشمان من بیشتر بود.
چشمان من در حسرت مڪانے بود ڪه نورعلے در آن به شهادت رسیده بود اما چشمام او هم در حسرت مڪان شهادت و هم به دنبال جسم شهیدش بود.او با حسرت به چپ و راست چشم مےچرخاند و نمےدانست شوهرش در ڪدامین منطقه از دشت وسیع پیش رو،آرام ترین خوابش را تجربه مےڪند.
---------------
با همهۍ سختےها فرزندامم را به مدرسه رساندم.
مریم دختر بزرگم دیپلم گرفت.ازدواج ڪرد و به خاطر موقعیت شغلے همسرش به تهران رفتند و در آنجا زندگے مےڪنند.یگانه تنها دختر آنهاست.
محدثه دخترم دومم بعد از اخذ دیپلم ادامه تحصیل داد و در رشتهۍ ریاضے در مقطع ڪارشناسے فارالتحصیل شد و اڪنون در مقطع ڪارشناسے ارشد ریاضے مشغول به تحصیل است.او هم ازدواج ڪرد و ستیا تنخا دختر اوست.
صاحبه دختر ڪوچڪم بعد از گرفتن دیپلم در رشتهۍ حقوق در مقطع ڪارشناسے فارغ التحصیل شد.ازدواج ڪرد و امیرعلے تنها پسر اوست.
سالهاۍ بے نورعلے بودن و بے او ماندن به هر طریقے ڪه بود و با وجود همهۍ سختے ها و تلخےها سپرۍ شد.
اما امروز موفقیت فرزندانم را مےبینم به خودمان مےبالم.خوشحال مےشوم و همهۍ رنج و تعب آنروزها از تنم بیرون مےرود و مےگویم:
_خدایا!تو را شڪر ڪه اگر ڪمڪ تو نبود من چگونه بار این مسئولیت را بر دوش مےڪشیدم و سالم بر زمین مےگذاشتم؟خدایا!امیدوارم تو از من راضے باشے و نزد همسر شهیدم سربلند باشم و توانسته باشم امانت دار خوبے براۍ شما باشم
پ.ن:والسلام !(:
ادامھدارد...
📚بر اساس خاطراتے از سڪینھ عبدۍ همسر سردار شھید نورعلے یونسے
|° کپی به شرط دعای خیر
↝•°@shahid_hadi99
سَلـٰامبَـرابراهـیم❀.•
: #یڪ_ورق_زندگے.• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° #پارتپایانے همسر شهید بلباسے آمد ڪنارم ایستاد.ش
رفقای جان سلام علیکم خوبین الحمدلله ☺️💛
خب خب این رمان (کتاب ) هم تموم شد
امیدوارم لذت برده باشید 💚😌
به نظرتون بازم رمان اینجوری بزاریم!!
اگه موافقین بیایین بهم بگین
فقط تا امشب فرصت هست نظر بدین .
@fh_aliyari