eitaa logo
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
527 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
86 فایل
"﷽" رفیق‌من،آرزو‌نڪـن‌شھید‌بشۍ؛ آرزوڪن، مثل‌شھـدا‌زندگۍڪنۍ♡:) ڪانال‌ِدیگمون: #نحوه‌آشنایےوعنایاٺ‌شھید @shahidhadi_61 تبادل: @shahidhadi_tb1 ڪُپے‌ڪردۍ‌دعاۍ‌فرج‌بخون 🕊 مطالب‌‌رگباری‌ڪپے‌نشه‌دوست‌عزیز🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰♥⊱ . 💡^° چرا وقـتے گـنـاه میڪنیم میگـیم تـازه ما جوونیم.. مگـھ حضـرت عـلے اڪبر جوون نبود🤔 . بگـو من جـوانم؛ سـرباز مـولا هستـم😍 ان‌شاءالله به خـاطـر دل اقـا با نفسـم میجنگـم و گـناه نمیڪنم . بیا اگر گناهـ میڪنیم نگوییم جوانے ڪردیم... . ↺بہ جوانے علےاڪبر(ع) برمیخورد . .• . 🖇🌙.⇝| @shahid_hadi99
♥️.• . رسول خــدا "ص": . بر هر [دلـے] کہ بھ شھوت‌ها آرام گرفتہ باشد.. حرامـ است ڪہ در ملکوت آسمان‌هـا گردش ڪند...🚫👌🏻 . 🌿 ‌. 📚| تنبيہ الخواطر ، ج۲ ، ص۱۲۲ . .• . 🦋..↷ 『 @shahid_hadi99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ظَلَـمٺ‌نَفسے . تاریڪ‌شـده‌ام روشـنم بِدار...(: . دعـٰاۍ‌عاشقـٰانه‌ڪمیل•🌱• . .• @shahid_hadi99 ↜♥️🖇.•
مـن‌وقتےبغضـم‌گـرفـٺ‌ودلـم‌شڪشٺ‌ڪھ بھم‌گفتند : آخـھ‌دختـرُچـھ‌بھ‌شھادت.. . ⛓🌵 .• . 🌿🌸°↱ @shahid_hadi99
دِلم‌دَر‌کَربــلاگیرو‌خــودَم‌اینجازَمینـ‌گیرم♥️.• . (ع) .• . ..🌙°^ [ @shahid_hadi99← ]
بخش اول:شمایل پیامبر صلی الله علیه و آله😍 🌺قسمت اول؛ 1-رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی به جلو یا عقب بر می‌گشت با تمام بدن بر می‌گشت. 2-رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سایه نداشت 3-رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بسیار با عظمت و بزرگوار بود.به چشم،گران قدر می آمد و در دلها گرامی بود.چهره مبارکش چون ماه شب چهارده میدرخشید.رنگ صورتش سفید مایل به سرخ بود.نه لاغر و نحیف بود و نه چاق و فربه.چهره مبارکش نورانی و چشمانش درشت و سیاه و ابروانش باریک و کمانی بود.سری نسبتاً بزرگ و قامتی متوسط داشت. @shahid_hadi99
ッ ••• [الهٰي رِضـاً برضـاك، صٰبراً علٰي قضٰائك] |خُـدایا تو بخـواه...! |تو هیچ وقٰت بد نمیخـوای♡ ♥️ ••• /ʝסíꪀ➘ @shahid_hadi99
♥️.• . تمـٰام رنـگ‌هاۍدنیـٰا رو سیـٰاه مےشوند وقتےسیـٰاهےچـٰادرم؛ قد علـم مےڪند چه خوب مےدانستند قدیمےترها: ‏”‏ بالـٰاتر از سیاهے رنـگے نیـست ” بـانو!..دخترۍڪه در پـس پـرده حجـاب مخفی مےشود ممڪن اسـت در زمیـن گمنـٰام بـاشد، امـٰا مطـمئنم در آسمـٰان مشھور است . .• . ↴.. 🦋•٠[ @shahid_hadi99 ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ْ❋ تَمـٰام‌هَـفته‌اگـریـٰاحُسِین‌علیه‌السلام‌ مےگـویَم دوشَـنبه‌هـٰا ز لَـبَم یـٰاحَسَن‌علیه‌السلام نمےافتَد 🌿 . ♥️.• ↷..🦋 「 @shahid_hadi99
「🌙🌼 . عِشـــ♥️ــق فَقط جانَم حَسن درد و درمانَم حســن . .• 🌿.. 『 @shahid_hadi99
. •.| ✍🏻 امـام‌صادق‌علیہ‌السلآم: . هـرگـاه‌آدمـي‌گنـاهۍکُنَـد،نقطـہ‌سیاهے دردلش‌پدیدمـي‌آیـد،اگـرتوبـہ‌ڪرد،‌ آن‌نقطہ‌پآ‌‌ک‌مي‌شـودواگـر بازهـَم‌گناه‌ڪرد،آن‌نقطہ‌ بزرگـٺرمي‌شود،تآجایۍکہ‌همہ‌دلش‌را فرامي‌گیردوازآن‌پس‌هرگز، روےرستگارۍرانمي‌بیند🦋^° . ‌(جلد۴) صفحہ←۱۸۹ ♥️.• . ☔️•..↷ 「 @shahid_hadi99
بِسم رَبِّ الحُسِین‌ع🌱 . برای آدم شدن ابتدا عاشـق شـدن نیـٰاز است! وخلـٰاصه عشــق یعنےحسین♥️ . عـٰاشق‌شـدیم؟! . ⛓🌵⇝|@shahid_hadi99
گــرمسیـرنیـسٺ‌مـاراکـام‌او عشـق‌بـازۍ‌میکنیم‌بـانـام‌او . .• 🌙^• . 🌸🌿°°↱@shahid_hadi99
🍀راوے عطیه (توسڪا)🍀 صبح ۲۲ بهمن همراه زینب،خانم رضایی و دوستانشون برای اولین بار رفتم راهپیمایی🙈 خیلی برام جالب بود. آخرین مسیر راهپیمایی میدان آزادی بود. سے و هفتمین سالگرد باشڪوه پیروزے انقلاب اسلامے مبارڪ🎈🎉🎊 بعداز راهپیمایی خانم رضایی گفت : _بچه ها من میرم معراج الشهدا مواظب خودتون باشین😊 _عه ماهم بریم دیگه خب زینب!🙁 زینب: نه ما ڪار داریم..😊بهار مواظب خودت باش یاعلے _عطیه تو پیتزا میخوری؟؟😅 _وایییی آره عاشق فست فودم😋 زینب: پس بزن بریم ڪه باید با مترو 🚄بریم خیییلیی شلوغه سر راهمون یڪ پیتزا خونواده گرفتیم. ساعت ۳ بود ڪه زینب گفت: _عطیه پاشو باید بریم جایی😉 _ڪجا میریم؟🤔 زینب: _جایی ڪه تا الان نرفتی ولی از این به بعد عاشقش میشی😍 _چادرتو میدی سر کنم؟☹️ زینب: نه پاشو دیرشد😇 دلم شکست😔 زینب: _ناراحت نشوو بدوووو☺️ بعد از حدود یڪ ساعت _ززززیییینب داریم میریم بهشت زهرا؟؟😳 زینب: بلی😁 وارد قطعه ۵۰ شدیم از اونجا رفتیم قطعه ۲۶ با انبوهی از جمعیت روبرو شدیم. زینب: _امروز سےوسومین سالگرد شهادت دوست شهیدت 🌹 تا آخر مراسم شوڪ بودم😧 ولی شوڪ جدیدترر...... واون... خواهر شهید ابراهیم هادے: _خواهرای عزیزم من اینجام تا خودم با دستای خودم ✨ به ده خواهر ابراهیم تقدیم ڪنم اسم.. اسم من بود.... وقتی تو باڪس 💎 دیدم از حال رفتم😭😣 ادامہ دارد... نام نویسنده ‌؛ بانو مینودری
وقتی چشمامو باز ڪردم بیمارستان بودم زینب: _پاشو دختر لوس خجالت نمیڪشه😒 فرت و فرت غش میڪنه.. عطیه غشه کار خودشو کرد.. ولی عطیه تا غش کردی آقاے علوے دستو پاشوبد جور گم کرد😁😉 دست بی جونمو آوردم بالا وڪوبیدم به ڪتف زینب😬👊 صدای در بلند شد مامان و بابام بودن اشڪ توچشماشون حلقه زده بود😢 چند ساعت بعد از بیمارستان مرخص شدم اولین قدمِ با رو برمیداشتم😍 مثل ڪودڪے بودم ڪه تازه روزای اول راه رفتنشه☺️ حال زینب این روزا خیلی داغون بود💔 پنجشنبه غروب با بچه ها و مدعوین رفتیم مزار شهید زینب با اشڪ😭 و بغض😢 ڪیڪ رو برید بعد از تولد، بهار مارو برد بام تهران شلوغ بود ولی گویا این شلوغی برای زینب مهم نبود رفت جلوتر دستاشو ازهم باز ڪرد وشروع ڪرد به دادزدن... حسسسسسیییییننننن😭 حسییییییییننننننننن😭 داااداش کجااااااااایییی😭 تولدتتتتتتتتتتتتتتت مبااااااااررررررررڪڪ گمنااااااآاااااااااممممممممم ترییییین سررررررربازززززز بی بی زیییینببببب😭 دویدم سمتش... اگه همینجوری داد میزدحتما حنجره اش زخم میشد😔 بغلش ڪردم وگفتم بسههه زینب😢 زینب: _عطیههههههه داداشممممم نیییست😭من نمیدونم عزیزم کجااسست😭 چه بلایی سرش آورد😭 چادرم لوله ڪرد تودستش سرشو پنهان کرد توسینم وگفت: _دلم برای عطر تنش تنگ شده.. من حتی یه از برادرم ندارم ڪه ناز و تمنام رو اونجا بریزم😣😭 بهار: _پاشید بریم خونه،زینب حالت بد میشه ها.. یادت نره حسین چی خواسته ازت.... ادامہ دارد... نام نویسنده ‌؛ بانو مینودری
•.🎈| مااَطّ‌ی‌َ‌بَ‌طَ‌؏ّ‌مَ‌حُ‌بِ‌ڪ‌ء چِه شیـرین‌ست؛ طعم دوستےباطُ.. . .• . ^°🦋.⇝| @shahid_hadi99